انهار
انهار
مطالب خواندنی

ولادت «محمد بن زکریای رازی» (251 ق)

بزرگ نمایی کوچک نمایی
محمد بن زکریای رازی یکی از معروفترین شیمیدانان و طبیبان جهان اسلام است که در 251 هجری قمری در ری به دنیا آمد و در 313 هجری قمری در همین شهر وفات یافت و اروپائیان او را با نامهای "رازس"، "رازی" و "الرازی" می شناسند.
به گزارش خبرگزاری مهر، در دوره خلافت امویان، حکمرانان بر اقوام غیر عرب فشار زیادی می آوردند و به آنان امکان هیچ گونه تعقل و پژوهش علمی را نمی دادند. آنان برای علوم طبیعی هیچ ارزشی قائل نبودند و به نظرشان این علوم فقط به درد ملل غیر عربی مثل ایرانیان می خورد. بنابراین دوره اموی عصر رکود و تعطیل حکمت در ایران بود.
سرانجام، سلسله امویان با شورش ایرانیان برافتاد و ایرانیان به سرکردگی ابومسلم خراسانی، خلفای اموی را برکنار کردند که نتیجه اش روی کار آمدن بنی عباس بود.
در سده سوم هجری در بغداد، مرکزی فرهنگی به نام "دارالحکمه" آغاز بکار کرد که در کتابخانه اش آثار دانشمندان ایرانی گردآوری شده بودند. محمد بن زکریای رازی در اوج شکوفایی علم و فرهنگ و تمدن اسلامی، یعنی در سده سوم هجری قمری به دنیا آمد و جو پویا و سرزنده این دوران، زمینه رشد تفکر و خلاقیت این نابغه کم نظیر جهان را فراهم آورد.
در آغاز زندگی محمد بن زکریای رازی به دلیل گرایش روزافزون خلفای عباسی به تجمل و اشرافیت و گسترش تجلیات ظلم و بیدادگری در دستگاه خلافت، نهضت های سیاسی و اجتماعی استقلال طلبانه روز به روز گسترش یافتند.
اروپائیان این دانشمند شهیر را با نامهای "رازس" ، "رازی"، "الرازی" و گاهی "محمد بن زکریای رازی" می شناسند. رازی در شعبان سال 251 هجری قمری در ری به دنیا آمد و در شعبان سال 313 هجری قمری در همین شهر وفات یافت.
ری در آن زمان یکی از مراکز علمی و فرهنگی جهان اسلام به شمار می آمد و رازی نیز به یقین از این محیط مناسب بهره برده است. هیچ کس دقیقا نمی داند که محمد بن زکریا فراگیری علوم را از کدام شاخه آغاز کرده است و استادان وی چه کسانی بوده اند. چنین به نظر می رسد که رازی بیش از 30 یا 35 سالگی شیمیدان، فیلسوف و طبیعیدان کم نظیر و صاحب ابداعاتی عظیم بود. وی پزشکی را بعد از این سن، یعنی در سالهای 30 تا 40 عمر فرا گرفت در مدت کوتاهی حاذق ترین پزشک جهان اسلام شد به طوری که او را "پدر طب عرب" و جالینوس عرب" نامیده اند.
رازی طب را در بغداد فرا گرفته است در نیمه دوم قرن سوم هجری قمری به بغداد رفت و به طور قطع در زمان خلافت معتضد، خلیفه عباسی در بیمارستان بغداد کار می کرد.
محمد بن زکریا در بغداد شهرت و اعتبار فراوانی داشت و قدرت و مهارتش در طبابت، زبانزد خاص و عام بود. او پس از بازگشت به زادگاهش (ری) ، ریاست بیمارستان ری را به عهده گرفت. در این زمان، ابوصالح منصوربن اسحاق بر ری حکومت می کرد و با رازی رابطه خوبی داشت.
رازی به شیوه زمان خود، تسلط کاملی برعلوم آن روز داشت. تعداد تالیفات و نوشته های وی را در علوم مختلف (طب، داروشناسی، فلسفه، کیمیا، نجوم، الهیات و ...) حدود 273 اثر تخمین زده اند که بیشتر آنها در طب و فنون وابسته به آن است.
محمد بن زکریا در شیمی تالیفات مهمی دارد که دو کتاب "المدخل التعلیمی" و "الاسرار" جزو آنها به شمار می آید. وی از نخستین دانشمندانی است که ابزارهای مختلف گداختن فلزات را طبقه بندی کرده است.
کتاب "الحاوی" عظیم ترین، معتبرترین و طولانی ترین تالیف رازی می باشد و نخستین دایره المعارف پزشکی در جهان اسلام و یکی از نخستین دایره المعارف های پزشکی جهان است. از دیگر آثار مهم طبی این پزشک بزرگ، می توان از کتاب "المنصوری" نام برد.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -