انهار
انهار
مطالب خواندنی

أحکام جهاد

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال1:آیا برای دفاع از دین خدا و جمهوری اسلامی إجازۀ إمام یا مجتهد لازم است؟

جواب:بر تمام مکلفین واجب است به هر نحو که ممکن باشد از دین خدا و نظام جمهوری إسلام دفاع نمایند و مشروط به إجازه نیست.

سؤال2:برای کسی که می تواند در جبهۀ حق شرکت کند آیا نبرد در جبهه های ایران از جبهه های دیگر کشورهای اسلامی ارجحیّت دارد؟

جواب:در حال حاضر جبهۀ ایران مقدّم است.

سؤال3:فرار از دشمن در کدام صورت حرام است و در کدام صورت جائز؟

جواب:فرار از جبهه در هیچ حالی جائز نیست.

سؤال4:در چه صورت شرکت در جبهۀ اسلام بر همگان واجب است؟

جواب:در موقعی که اسلام مورد هجوم واقع شود و به قدر کفایت نیروی مدافع در جبهه حاضر نشده باشد.

سؤال5:در کدام صورت برای شرکت در جبهه باید رضایت پدر و مادر را جلب کرد؟

جواب:در مواقعی که شرکت در جبهه بر مکلف واجب نباشد و رفتن او موجب أذیّت والدین گردد.

سؤال 6:رزمنگان جبههّ حق چه مقدار اجازۀ  استفاده از أموال عمومی را دارند؟

 جواب:در حدودی که مقررات دولت اسلامی إجازه می دهد استفاده مانع ندارد.

سؤال7:وظیفۀ زنان مسلمانان در أمر جهاد حق علیه باطل چیست؟

جواب:جهاد بر زنها واجب نیست،ولی دفاع بر هر شخصی در حدود توانایی و امکانات واجب است.

سؤال8: وظیفۀ کسانی که قدرت نظامی ندارند در شرایط جنگ چیست؟

جواب:باید در پشت جبهه خدماتی را که توان آن را دارند عهده دار شوند.

سؤال9:در چه صورتی شرکت در جهاد بر زیارت بیت الله مقدم است؟

جواب:در مواقعی که اسلام یا بلاد مسلمین در معرض خطر هجوم دشمنان اسلام قرار گیرد و دفاع از آن متوقف بر تاخیر زیارت بیت الله الحرام باشد.

سؤال10:برای دفاع از حق استفاده کردن از منازل خالی اشخاص جائز است یا خیر؟

جواب:اگر ضرورت دفاع واجب اقتضاء کند اجازۀ مالک شرط نیست.

سوال11:آیا کسی که مقروض است قبل از پرداخت قرض خود می تواند در جبهه حضور یابد؟

جواب:مانع ندارد،ولی طلبکار مطالبه می کند و او قدرت پرداخت دارد أول بدهی را بپردازد بعداً در جبهه شرکت کند.

سؤال12:برای نبرد با سربازان باطل و رود به سرزمین آنان جائز است یا نه؟

جواب:دفاع از اسلام و بلاد مسلمین تا هرکجا که لازم باشد واجب است تعقیب شود.

سؤال13:اگر انسان شک کند که مجاهدین راه حق کافی هستند یا نه ، آیا شرکت در جبهه بر او واجب است یا خیر؟

جواب:تا اطمینان به وجود نیروی کافی در جبهه حاصل نشود شرکت واجب است.

سؤال14:اگر درجنگ، نیروهای باطل عده ای از مسلمانان(از قبیل زنان،کودکان و پیر مردان) را سپر قرار دهند آیا کشتن مسلمان مذکور جائز است یا خیر؟

جواب:اگر دفاع از اسلام و مسلمین و سرکوب کردن مهاجمین متوقف برآن باشد جائز است.

سؤال15:مراد از دعوت نیروهای باطل به اسلام در شرایط کنونی چیست؟

جواب:اگر احتمال بدهند که مهاجمین اغفال شده اند و با ارشاد و بیان مسائل لازمه دست از هجوم بر می دارند باید أول بر آنها اتمام حجت شود.

سؤال16:در چه صورت حرمت ماهای حرام شکسته می شود و مسلمین می توانند جنگ کنند؟

جواب:در جنگ دفاعی هر موقع که دفاع واجب باشد باید بر آن اقدام شود اگر چه در ماه حرام باشد.

سؤال17:آیا نبرد با دشمن متجاوز بر مردم همان شهر یا کشور واجب است یا بر همۀ مسلمین؟

جواب:دفع دشمن متجاوز بر تمام مسلمین واجب کفائی است.

سؤال18:آیا به قتل رساندن  سربازانی که مسلمانند أما بالاجبار یا به صورتهای دیگر به کشور اسلامی و مسلمین حمله کرده اند جائز است؟

جواب:اگر حمله نمودند دفاع لازم است.

سؤال 19:کشتن زن،پیرمرد و کودکی که با نیروهای باطل هکاری می کنند جائز است یا نه؟

جواب:حکم مهاجم دارند.

سؤال20:آیا غسل دادن کسی که در جبهۀ حق علیه باطل به شهادت رسیده واجب است یا نه؟

جواب:غسل و کفن از شهید در معرکه ساقط است.

سؤال21:در چه حالتی شهید را می توان با لباس خودش دفن کرد؟

جواب:شهداء در معرکه غسل و دفن ندارند، و باید با همان لباس خودشان پس از نماز دفن شوند.

سؤال22:کسی برای کمک رسانی تدارکات یا تبلیغات به جبهه می رود اگر به فیض شهادت برسد غسل و کفن می خواهد یا نه؟

جواب:اگر در معرکه کشته شد حکم سائر شهداء را دارد.

سؤال23:کسی که بر اثر  بمباران شهرها توسط دشمن به شهادت می رسد غسل دادنش لازم است یا خیر؟

جواب:انشاءالله گر چه اجر شهید دارد ولی غسل و کفن او ساقط نیست.

سؤال24:اگر شک داشته باشیم که رزمندۀ شهیدی در درگیری جبهه به شهادت رسیده یا بعد از آن غسل دادن او واجب است یا نه؟

جواب:اگر اماراتی دالِّ برکشته شدنش در معرکه وجود دارد غسل و کفن ساقط است و گرنه ساقط نیست.

سؤال25:مسِّ بدن شهید در چه صورتی غسل مسِّ دارد؟

جواب:مسِّ بدنِ شهیدِ در معرکه غسل مسّ میت ندارد.

سؤال26:وظیفۀ روحانیون و أهل علم در جبهۀ حق علیه باطل چیست؟

جواب:علاوه بر شرکت با برداران در جبهه ها باید به وظیفۀ ارشاد و راهنمایی و بیان مسائل مورد حاجت قیام نمایند.

سؤال27:تصرف در کدامیک از غنائم و با چه شرایطی برای رزمندگان جایز است؟

جواب:در غیر ادوات جنگی برداشتن اشیاء مختصر از قبیل لباس و ساعت و رادیو و امثال آن برای رزمندگان اشکال ندارد.

سؤال28: تصرف رزمندگان در غنائم عمومی-از قبیل اسلحه و مهمات و دیگر وسائل جنگی  جائز است یا نه؟

جواب:باید به مسئولین سپاه یا ارتش یا شهر بانی تسلیم کنند.

سؤال29: هنگام درگیری جنگ باید نماز تمام باشد یا شکسته؟

جواب:برای مسافرین شکسته است.

سؤال30: زمانی که جنگ به شدت ادامه دارد و برای رزمندگان امکان ایستادن در یکجا نیست آیا می توانند به حالت نشته یا خوابیده نماز بخوانند؟

جواب:به هر نحو که ضرورت اقتضاء کند نماز صحیح و مجزی است.

سؤال31:اگر شدت در گیری جنگ مانع از پیدا کردن قبله شود آیا رزمنده می تواند به هر طرف نماز بخواند؟

جواب:باید به چهار طرف نماز بخواند و اگر چهار نماز ممکن نیست به هر مقدار که تمکّن دارد می تواند اکتفاء کند.

سؤال32:اگر هنگام شدت در گیری جنگ مجاهد نتواند حمد بخواند یا نتواند به رکوع و سجده برود،چگونه باید نماز را برپا دارد؟

جواب:باید به وظیفۀ مقرّره برای نماز مضطّر عمل کند و در هر صورت نماز ساقط نمی شود.

سؤال33: اگر حین شدت در گیری جنگ برای رزمنده امکان وضو گرفتن نباشد آیا می تواند تیمم نماید؟

جواب:در فرض مرقوم تیمم بدل از وضوء مجزی است.

سؤال34: اسراف و تبذیر در مصرف مهمات و خوراکیها در جبهه ها به چه صورت است؟ با توجه به اینکه گاهی جمع آوری دقیق مهمات و مصرف کامل خوراکیها به علت گرما و نقل و انتقالات مشکل می باشد؟

جواب:اسراف و تبذیر حرام است، و از أهم واجبات حفظ ونگهداری مهمات و أشیا مورد نیاز جبهه ها است و تحمل هر زحمت و مشکلی در راه انقلاب اسلامی و پیشرفت آن برای کسانی که از هر فداکاری و جانبازی در این راه مضایقه ندارند آسان است، البته هر کاری که موجب آسیب و ضربه خوردن از ناحیۀ دشمن شود ولو جمع آوری مهمات و غنائم باشد حرام است.

سؤال 35 : آیا روزه گرفتن برای رزمندگان در ماه رمضان واجب است یا نه؟

جواب: روزۀ واجب از مکلف ساقط نیست ، ولی در اثناء روز ادامۀ روزه حرجی شود می تواند افطار کند.

سؤال 36 : با توجه به نیاز مبرم جبهه ها به طلاب علوم دینی ، عزیمت ایشان به جبهه یا ادامۀ درس کدامیک ارجحیت دارد؟

جواب: رفع نیازمندیهای جبهه در حال حاضر مقدم است.

سؤال 37 : هنگام شدت درگیری جنگ آیا با لباس نجس و خونی و نیز با پوتین می توان نماز خواند؟

جواب: در فرض مرقوم به هر نحو که میسور است نماز بخواند مجزی است.

سؤال 38: اگر رزمندۀ مسلمان برای احقاق حقوق مسلمین و دفاع از إسلام ، به داخل سرزمین کشور مهاجم هجوم کرده و کشته شود آیا شهید محسوب می شود؟

جواب: شهداء معرکه خواه در خاک دشمن باشد یا در جای دیگر غسل و کفن ندارند.

سؤال 39 : در کدام حالت می توان شهید را در جبهۀ نبرد دفن کرد؟ أحکام دفن در حالت اضطرار چگونه است؟

جواب: اگر وصیت به دفن در مکان معینی نکرده و دفن در جبهه هتک نباشد مانع ندارد در همان محل دفن شود، ولی باید با إجازۀ ولی شرعی او باشد.

سؤال 40 : رزمندگان إسلام تا چه اندازه می توانند در غنائم به دست آمده از دشمن تصرف شخصی نمایند؟ ضمناً در صورت تعلق بعضی از غنائم به رزمندگان کیفیت تعلق آن چگونه است؟

جواب: روشن است که رزمندگان ما که در راه خدا و خدمت به إسلام از جان خود می گذرند برای غنیمت نمی جنگندف و نباید در فکر آن باشند، ولی در غنائم به دست آمده : آلات و ادوات جنگی مربوط به دولت اسلامی است، و در غیر آن تصرف برای هر رزمنده ای که به دست آورده مانع ندارد.

سؤال 41 : گرفتن أموال شخصی اسیران و نیز أموال غیر شصی آنان صحیح است یا خیر؟

جواب: أموال شخصی اسراء را نباید از آنان بگیرند، و ادوات جنگی را باید از چنگ آنان در آورد ، و به مسئولین مربوطه تحویل دهند.

سؤال 42 : آیا تصرف در أموال مسلمین هنگام ورود به خاک دشمن (مثلاً تصرف در أموال مردم مسلمان بصره و ساير شهرهای عراق) جائز است ؟

جواب: جائز نیست ، مگر به مقداری که دفاع از إسلام و مسلمین و کوتاه کردن دست دشمن موقوف بر آن باشد.

سؤال 43 : آیا در شرائط سخت جنگی می توان بدون توجه به دستور فرماندهی به عقب برگشت؟ این مورد از نظر شرعی چه مسائلی را در بر دارد؟

جواب: عمل به دستور فرمانده واجب و راه فلاح و پیروزی است و لو ضرر مقطعی داشته باشد، و تخلف از آن حرام و موجب مجازات طبق مقررات دولت اسلامی است ، مگر در موارد استثنائی که ضرورت اقتضاء کند.

سؤال 44 : گاهی دیده می شود بعضی از برادران رزمنده رعایت اصول امنیتی در جبهه ها را می نمایند، و چه بسا همین بی توجهی و عدم احتیاط آنان، منجر به شهادت و یا زخمی شدن خودشان و یا دیگر رزمندگان می شود،  در این مورد مسأله به چه صورت است؟

جواب: کوچکترین کوتاهی در مراعات اصول امنیتی گناه بزرگ شناخته می شود، و شرکت در ریختن خون شهداء و سائر خسارتها و پیامدهای ناگوار آنست ، که چه بسا قابل جبران نباشد.

سؤال 45 : آیا نوشتن وصیتنامه واجب است یا مستحب؟

جواب: واجب نیست، مگر در مواردی که حق واجبی بر عهدۀ شخص باشد و نتواند أداء نماید که واجب می شود وصیت نماید.

سؤال 46 : آیا زمین های شخصی مردم مسلمان عراق که برای پیروزی إسلام و نابودی کفار بعثی به تصرف رزمندگان درمی آید غصبی محسوب می شود؟ نماز خواندن در آن زمینها به چه صورت است؟

جواب: هر مقدار که دفاع از إسلام و مسلمین توقف بر آن دارد نه تنها جائز بلکه واجب و موجب قرب و رضای خداست، ولی تصرف در غیر این صورت بدون رضایت مالک غصب حرام است.

سؤال 47 : آیا اهانت نسبت به اسراء مجاز است یا خیر؟

جواب: اهانت جائز نیست، بلکه نسبت به آنان باید أخلاق اسلامی را مراعات نمود.

سؤال 48 : آیا مثله کردن کشته های دشمن  در جبهه های جنگ ( یعنی بریدن گوش، دماغ، و سائر اعضاء آنها) جائز است؟

جواب: مثله کردن جائز نیست، و باید از آن اجتناب شود، و شما که رزمندگان إسلام هستید اجتناب می کنید، ولی دشمنان ، به إسلام پای بند نیستند.

سؤال 49 : لطفاً به مسائل زیر پاسخ بفرمائید:

1 – کسی که جهاد برای او واجب شده ولی تخلف نموده است چه حکمی دارد؟

2 – آیا اگر نرفتن از روی ترس و علاقۀ مادی باشد یا از روی توطئه و تضعیف سپاه إسلام چه تفاوتی دارد؟

3 – کسی که وارد جبهۀ جنگ شده اگر از جبهه بگریزد چه حکمی دارد؟ و آیا فرار از روی توطئه ( برای تضعیف سپاه إسلام ) با فرار از جهت ترس تفاوت دارد؟ و آیا فرار قبل از درگیری و بعد از شروع آن، فرق می کند؟

جواب: تعیین مقدار و خصوصیات جرم و کیفیت مجازات مربوط به مقررات سپاه و ارتش جمهوری اسلامی طبق ضوابط شرعی است.

سؤال 50 : اگر شخصی مال یا شیء گمشده ای را پیدا کرد آیا می تواند صرف جبهه کند؟

جواب: گمشده باید به صاحبش برگردانده شود، و اگر از پیدا کردن او مأیوس است از طرف او به فقراء صدقه بدهد.

سؤال 51 :  رزمندگانی که نمی دانند ده روز یا کمتر یا بیشتر در یک محل سکونت دارند حکم نماز و روزۀ آنان چگونه است؟

جواب: حکم مسافر دارند، ولی اگر در یک محل سی روز به حال شک و تردید ماندند از روز سی و یکم در آن محل نمازشان تمام است.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -