انهار
انهار
مطالب خواندنی

ولادت «حضرت امام خميني» در خُمين (1281 ش)

بزرگ نمایی کوچک نمایی
تولد "حضرت امام خميني" رهبر انقلاب و بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران در خُمين (1281 ش)تولد «حضرت امام خميني» رهبر انقلاب و بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران در خُمين (1281 ش)
حضرت آيت ‏اللَّه العظمي سيدروح اللَّه موسوي خميني در اول مهر سال 1281 ش برابر با بيستم جمادي ‏الثاني 1320ق، همزمان با زاد روز حضرت زهرا (سلام الله علیها) در شهرستان خمين به دنيا آمدند. در دوران طفوليت، پدرشان كه از عالمان آن ديار بود به شهادت رسيد و سيد روح ‏اللَّه از آن پس تحت سرپرستي مادر و عمه خود قرار گرفت. ايشان پس از پشت سر گذاشتن دروس مقدماتي و سطح، در محضر آيت‏ اللَّه شيخ عبدالكريم حائري يزدي به فراگيري دروس خارج همت گماشتند و مورد توجه خاص استاد واقع شدند. ايشان همزمان با تاسيس حوزه علميه قم، به آن شهر عزيمت نموده و با استفاده از محضر پرفيض حضرات آيات شيخ علي اكبر يزدي و محمدعلي شاه آبادي، در علم هيئت، عرفان، حكمت و فلسفه، به درجه والايي دست يافتند. حضرت امام سپس حلقه درسي خود را تشكيل دادند. در محضر ايشان شاگردان فراواني پرورش يافتند كه در جريان نهضت نيز، ياور آن حضرت بودند. حضرت امام از جمله كساني بودند كه نقش مهمي در دعوت از آيت‏ اللَّه بروجردي به قم ايفا كرده و از ايشان حمايت نمودند. پس از ارتحال آيت ‏اللَّه بروجردي و آغاز گسترده نقشه‏ هاي ضد اسلامي دستگاه پهلوي، حضرت امام عليه دستگاه جور به پا خاستند و نهضت اسلامي ايران را به جريان انداختند. حوادث متعدد اين دوران به ويژه اعتراض و خروش آن حضرت نسبت به كاپيتولاسيون به تبعيد ايشان به تركيه، عراق و هجرت به پاريس انجاميد. امام خميني (ره) در نهايت پس از حدود 15 سال دوري از وطن، در بهمن‏ ماه 1357 به كشور اسلامي بازگشته و نظام جمهوري اسلامي را بنيان نهادند. حضرت امام در طول رهبري ده ساله خويش، انقلاب را در حوادث سهمگين پس از انقلاب و دوران جنگ هدايت كرده و در مقابل استكبار، نداي حق‏ خواهي و عدالت‏ طلبي را فرياد كردند. سرانجام اين راد مرد جهاد و اسوه علم و عمل در چهاردهم خرداد 1368 در 88 سالگي جان به جان آفرين تسليم كردند و پس از تشييعي بي‏نظير در جهان، در بهشت زهراي تهران به خاك سپرده شدند.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -