انهار
انهار
مطالب خواندنی

وفات علامه «محمد بن عبدالوهاب قزويني» (1328 ش)

بزرگ نمایی کوچک نمایی
درگذشت علامه "محمد بن عبدالوهاب قزويني" محقق و مصحح معاصر ايراني (1328 ش)درگذشت علامه "محمد بن عبدالوهاب قزويني" محقق و مصحح معاصر ايراني (1328 ش)
محمد بن عبدالوهاب قزويني در حدود 1255 ش (1294 ق) در تهران تولد يافت. وي تحصيلات علوم قديمه را در تهران به پايان رساند و پس از مدتي از محضر درس فقه آيةاللَّه شيخ فضل اللَّه نوري و كلام و حكمت قديمِ شيخ علي نوري بهره برد. محمد قزويني همچنين از استاداني همچون ميرزا حسن آشتياني، شيخ هادي نجم‏آبادي، سيد احمد اديب پيشاوري، محمد مهدي قزويني و ذكاءالملك فروغي استفاده نمود و زبان فرانسه را نيز فراگرفت. علامه قزويني در سايه استعداد شگفت‏ آور خود، مراتب علمي را طي كرد و به كسب علوم و تحقيق در مباني هنر و فلسفه پرداخت. وي در سال 1283 ش به دعوت برادر خود ميرزا احمد خان به انگليس و فرانسه و بعد به آلمان رفت و با مستشرقان اروپايي از جمله "هانري ماسه"، "ادوارد براون" و "ولاديمير مينورسكي" آشنا شد و با آنان در مسائل فرهنگي ايران همكاري نمود. علامه قزويني در سال 1318 ش پس از حدود 35 سال اقامت در اروپا به ايران بازگشت و پيوسته به تعليم و تدريس و مطالعه پرداخت. وي از نوادر نوابغي بود كه وسعت معلومات جديد و قديم را با غريزه كنجكاوي و دقت در هر چيز و داشتن روش انتقادي علمي و انصاف و بي‏طرفي را جمع داشت. بزرگ‏ترين فضل قزويني اين است كه وي پس از آن كه علوم قديم و اسلامي را فراگرفت، چون گذارش به اروپا افتاد، بر اثر عشق سوزاني كه به فراگرفتن هر چيز داشت، تحقيقات انديشمندان آن سرزمين را نيز مورد مطالعه دقيق قرار داد. دامنه آثار علامه قزويني كتب متعددي مي‏باشد كه شامل تصحيح مرزبان نامه، چهار مقاله عروضي، تذكرة لباب ‏الالباب، ترجمه لوايح جامي به فرانسه و تأليف رساله‏ هاي گوناگون. از شايسته‏ ترين خدمات به جاي مانده از علامه قزويني در فرهنگ و ادب ايران، تهيه عكس و نسخه‏ برداري از كتب خطي فارسي موجود در موزه‏ هاي اروپا است. او ده سال آخر عمر را در ايران سپري كرد و سرانجام در جمعه 6 خرداد 1328 ش برابر با 28 رجب 1368 ق در 86 سالگي در تهران دار فاني را وداع گفت و در جوار حضرت عبدالعظيم در ري به خاك سپرده شد.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -