انهار
انهار
مطالب خواندنی

نماز قضای پدر که بر پسر بزرگتر واجب است

بزرگ نمایی کوچک نمایی
نماز قضاي پدر [1] كه بر پسر بزرگتر واجب است
مسأله 1390-اگر پدر نماز و روزه خود را بجا نياورده باشد، چنانچه از روي نافرماني ترك نكرده و مي توانسته قضا كند، بر پسر بزرگتر واجب است كه بعد از مرگش بجا آورد، يا براي او اجير بگيرد، بلكه اگر از روي نافرماني هم ترك كرده باشد واجب است به همين طور عمل كند و نيز روزه اي را كه در سفر نگرفته، اگر چه نمي توانسته قضا كند، واجب است كه پسر بزرگتر قضا نمايد، يا براي او اجير بگيرد.
اين مسأله در رساله آيت الله بهجت نيست
*****
اراكي: مسأله- اگر پدر و مادر نماز و روزه خود را بجا نياورده باشند، چنانچه از روي نافرماني ترك نكرده اند و مي توانسته اند قضا كنند، بر پسر بزرگتر واجب است كه بعد از مرگشان بجا آورد، يا براي آنان اجير بگيرد، بلكه اگر از روي نافرماني هم ترك كرده باشند، واجب است به همين طور عمل كند و نيز روزه اي را كه در سفر نگرفته اند، اگر چه نمي توانسته اند قضا كنند، واجب است كه پسر بزرگتر قضا نمايد، يا براي آنان اجير بگيرد.
گلپايگاني، صافي: مسأله – اگر پدر به چهت عذري نماز يا روزه اش را بجا نياورده باشد، بعد از فوت او بر پسر بزرگتر واجب است قضا نمايد يا براي انجام آن اجير بگيرد هر چند پدر نتوانسته قضا كند و بنابراحتياط واجب (صافي: بنابراحتياط) اگر از روي نافرماني هم ترك كرده باشد، پسر بزرگتر بايد آن را قضا نمايد (صافي: يا براي او اجير بگيرد) و در مورد مادر نيز احتياط واجب رعايت اين حكم است بلكه در صورتي كه وصيت نكرده باشند و پسر هم نداشته باشند، احتياط واجب اين است كه اكبر ذكور از اولياء ميت نماز و روزه او را قضا كند و با نبود ذكور، اناث از آنها انجام دهند.
خوئي: مسأله- اگر پدر نماز* خود را بجا نياورده باشد و مي توانسته است قضا كند و بنابر احتياط هر چند از روي نافرماني ترك كرده باشد Q و بر پسر بزرگترش واجب است. كه بعد از مرگش بجا آورد، يا براي او اجير بگيرد و قضاي نمازهاي مادر بر او واجب نيست هر چند بهتر است.
*وحید: نمازهای واجب...
Q وحید: یا صحیح بجا نیاورده باشد...
. تبريزي: تا مقداري كه حرجي نباشد واجب است...
. سيستاني: اگر پدر نماز خود را بجا نياورده باشد و مي توانسته است قضا كند، چنانچه از روي نافرماني ترك نكرده باشد، بر پسر بزرگترش بنابراحتياط، واجب است...
فاضل: مسأله- اگر پدر نماز خود را به جهت عذري كه داشته است بجا نياورده باشد، بر پسر بزرگتر واجب است كه بعد ازمرگش بجا آورد، يا براي او اجير بگيرد بلكه اگر از روي نافرماني هم ترك كرده باشد، بنابراحتياط واجب همين طورعمل كند، و اگر پدر روزه را به جهت مرض يا سفر نگرفته باشد در صورتي كه در زمان حيات مي توانسته قضا كند و نكرده بايد پسر بزرگتر قضا كند . احتياط واجب آن است كه پسر بزرگتر نماز روزه فوت شده مادر را قضا نمايد.
زنجاني: مسأله- اگر پدر نماز خود را بجا نياورده باشد و مي توانسته است قضا كند هر چند از روي نافرماني ترك شده باشد، بر پسر بزرگترش لازم است كه اگر ديگري نماز پدر را بجا نياورد، او بجا آورده يا ديگري را به نماز وادار كند یا براي او اجير كند، و قضاي نمازهاي مادر بر او ظاهراً واجب نيست بلكه مطابق احتياط استحبابي است و مراد از پسر بزرگتر، بزرگترين پسري است كه در هنگام مرگ پدر زنده باشد.
مكارم: مسأله- بر پسر بزرگتر (يعني بزرگترين پسري كه بعد از مرگ آنها در حال حيات است) واجب است كه نماز و روزه هايي كه از پدر يا مادرش فوت شده و از روي نافرماني نبوده و توانایی بر قضا داشته ، بعداز مرگ آنها بجا آورد بلکه از روی نافرمانی هم ترک کرده باشد،  بنابراحتياط مستحب بايد به همين طور عمل كند، همچنين روزه اي را كه در سفر نگرفته هر چند توانايي قضاي آن را پيدا نكرده، احتياط آن است كه پسر بزرگتر قضا نمايد.
نوري: مسأله- اگر پدر و مادر نماز و روزه خود را بجا نياورده باشند و چنانچه مي توانسته اند قضا كنند، بر پسر بزرگتر واجب است كه بعد از مرگ آنها بجا آورد، يا براي آنها اجير بگيرد و نيز روزه اي كه در سفر نگرفته اند، اگر چه نمي توانسته اند قضا كنند ، احتياط واجب آن است كه پسر بزرگتر قضا نمايد، يا براي آنها اجير بگيرد و قضاي نماز و روزه اي كه پدر و مادر از روي طغيان و تمرد بجا نياورده اند بر پسر بزرگتر واجب نيست، اين حكم درباره پدر ثابت است و نسبت به مادر نيز احتياط واجب آن است كه مراعات شود.
سبحانی: مسأله- اگر پدر و بنابراحتیاط مادر نماز خود را بجا نیاورده باشند و می توانسته اند قضا نمایند بر پسر بزرگترشان که پس از فوت آنها در حال حیات است واجب است که بعداز مرگشان بجا آورد یا برای آنها اجیر بگیرد.
مظاهری: مسأله- اگر پدر یا مادر نماز و روزه خود را بجا نیاورده باشند چنانچه از روی نافرمانی ترک نکرده و نمی توانستند قضا کنند بر پسر بزرگتر واجب است که بعد از مرگشان بجا اورد یا برای آنها اجیر بگیرد ولی اگر از روی نافرمانی بوده و یا می توانستنند قضا کنند و نکرده اند بر پسر بزرگتر چیزی لازم  نیست.
مسائل اختصاصي
فاضل: مسأله 1397- بر پسر بزرگتر قضاي نمازهاي مربوط به خود پدر و مادر واجب است اما قضاي نمازهايي كه بر آنها به نحو استيجار واجب شده، يا اين كه از پدر يا مادر آنها بر ذمه آنها بوده ، واجب نيست.
فاضل: مسأله 1398- بر پسر پسر (نوه)، قضاي نماز ميت در صورتي كه در حال مردن ميت از همه بچه هاي او بزرگتر باشد، واجب نيست و احتياط واجب آن است كه اگر ميت فرزندي نداشته باشد نمازهاي او را قضا كند.
فاضل: مسأله 1400- چنانچه يكي از اولاد از نظر سني بزرگتر و ديگري از جهت بلوغ بزرگتر باشد قضاي نماز بر اولي واجب است.
فاضل: مسأله 1401- لازم نيست پسر بزرگتر وارث ميت باشد بنابراين حتي اگر از ارث به يكي از اسباب منع مانند قتل يا كفر ممنوع باشد قضا واجب است.
فاضل: مسأله 1405- چنانچه دو پسر با يكديگر دو قلو باشند، آن كسي كه زودتر متولد شده است بزرگتر است ولو اين كه نطفه ديگري زودتر منعقد شده باشد.
فاضل: مسأله 1406- در صورتي كه شخص در وسط وقت بعد از گذشتن مقداري كه امكان خواندن نماز در آن بود، بميرد، قضاء آن نماز بر پسر بزرگتر واجب است.
فاضل: مسأله 1407- در صورتي كه ميت پسر نداشته باشد بر ديگران واجب نيست نماز قضاي ميت را بخوانند و چنانچه وصيت به قضا كرده باشد، بايد از ثلث مال او انجام داد.
مواردي كه نماز قضاي پدر و مادر بر پسر بزرگتر واجب نيست[2]
مسأله 1391- اگر پسر بزرگتر شك دارد كه پدر1 نماز و روزه قضا داشته يا نه2، چيزي بر او واجب نيست.
این مسأله در رساله آیات عظام: فاضل و بهجت نیست
1- اراكي، گلپايگاني، صافي، نوري، مظاهری: پدر و مادرش...
2- خوئي، زنجاني، تبريزي، سيستاني: نماز قضا داشته يا نه،...
*****
مكارم: مسأله- هرگاه شخص ديگري آن نماز و روزه را قضا نمايد، از پسر بزرگتر ساقط مي شود. اگر پسر بزرگتر نمي داند كه از پدر يا مادرش نماز و روزه اي قضا شده يا نه، چيزي بر او واجب نيست و تفحص و جستجو نيز لازم نمي باشد.
مسأله 1392- اگر پسر بزرگتر بداند كه پدرش نماز قضا داشته1 و شك كند كه بجا آورده يا نه، بنابراحتياط واجب بايد2 قضا نمايد3.
اين مسأله در رساله آيات عظام: فاضل، مكارم و بهجت نيست.
1- اراكي، گلپايگاني، صافي، نوري، مظاهری: پدر و مادرش نماز قضا داشته اند...
2- سيستاني، زنجاني: بنابراحتياط ..
3- مظاهری: چیزی بر او واجب نیست.
مسأله 1393-اگر معلوم نباشد كه پسر بزرگتر كدام است، قضاي نماز و روزه پدر1 بر هيچ كدام از پسرها واجب نيست، ولي احتياط مستحبّ آن است2 که نماز و روزه او را 3 بين خودشان قسمت كنند، يا براي انجام آن قرعه بزنند.
اين مسأله در رساله آيت الله بهجت نيست.
1- گلپايگاني، اراكي، صافي، نوري، مظاهری: پدر و مادر...
2-  مظاهری: مستحب است...
3- اراكي، گلپايگاني، صافي، مظاهری: نماز و روزه آنان را...
*****
خوئي، سيستاني، تبريزي، زنجاني: مسأله- اگر معلوم نباشد که پسر بزرگتر کدام است، قضاي نمازپدر بر هيچ كدام از پسرها واجب نيست ولي احتياط مستحب آن است كه نماز او را بين خودشان قسمت كنند، يا براي انجام آن قرعه بزنند.
وحید: مسأله- اگر معلوم نباشد که پسر بزرگتر کدام است، قضای نماز پدر بر هیچکدام از پسرها واجب نیست ولی احتیاط مستحب آن است که به نحو وجوب کفایی بجا آورند یا نماز را بین خودشان قسمت کنند یا برای انجام آن قرعه بزنند.
فاضل: مسأله- اگر معلوم نباشد که پسر بزرگتر کدام است، قضا بر هيچ كدام واجب نيست ليكن احتياط مستحب آن است كه نماز و روزه پدر يا مادر را بين خودشان تقسيم كنند، يا بوسيله قرعه يكي را براي انجام آن معين نمايند.
مكارم: مسأله- اگر معلوم نباشد که پسر بزرگتر کدام است، يعني تاريخ تولد پسرها درست روشن نباشد، قضاي نماز و روزه پدر و مادر بر هيچ كدام واجب نيست، ولي احتياط مستحب آن است كه بين خودشان قسمت كنند.
مسأله 1394-اگر ميت وصيت كرده باشد كه براي نماز و روزه او1 اجير بگيرند بعد از آن كه اجير، نماز و روزه او2 را به طور صحيح بجا آورد بر پسر بزرگتر چيزي واجب نيست3.
اين مسأله دررساله آيت الله بهجت نيست
1و2- خوئي، زنجاني، تبريزي، وحید: نماز او...
3- فاضل: و همچنين اگر كسي مجاناً از طرف ميت، نماز و روزه او را قضا نمايد.
*****
سيستاني: مسأله- اگر ميت وصيت كرده باشد كه براي نماز او اجير بگيرند اگر وصيت او نافذ باشد بر پسر بزرگتر قضا واجب نيست.
مسأله 1395-اگر پسر بزرگتر بخواهد نماز پدر1 را بخواند، بايد به تكليف خود عمل كند، مثلاً قضاي نماز صبح و مغرب و عشا را بايد بلند بخواند2.
اين مسأله در رساله آيات عظام: بهجت و مظاهری نيست.
1- اراكي، گلپايگاني، صافي، نوري، وحید: نماز پدر و مادر...
2- گلپايگاني،وحید، صافي، سبحانی: مثلاً قضاي نماز صبح و مغرب و عشاي مادرش را بايد بلند بخواند.
نوري: مثلاً قضاي نمازها را بايد ايستاده بخواند، هر چند پدر يا مادر قدرت ايستادن را نداشته اند.
*****
خوئي، تبريزي، سيستاني، مسأله- اگر پسر بزرگتر بخواهد نماز پدر و مادر را بخواند، بايد در جهر و اخفات [= آهسته و بلند خواندن] به تكليف خود عمل كند، مثلاً قضاي نماز صبح و مغرب و عشاي مادرش را بايد بلند بخواند.
زنجاني:مسأله- اگر پسر بزرگتر بخواهد نماز مادر را بخواند باید در آهسته و بلند خواندن به تکلیف خود عمل کند پس حمد و سوره قضای نماز صبح و مغرب و عشا مادرش را باید بلند بخواند.
فاضل: مسأله- دربلند خواندن يا آهسته خواندن نماز، پسر بزرگتر، بايد به وظيفه خويش عمل نمايد، يعني قضاي نماز صبح و مغرب و عشا را بايد بلند بخواند اگر چه از طرف مادر قضا نمايد.
مكارم: مسأله- پسر بزرگتر هنگام قضاي نماز و روزه پدر و مادر بايد به تكليف خود عمل كند، يعني دستورات نماز و روزه را مطابق حكم مرجع تقليد خود بجا آورد.
مسأله 1396-كسي كه خودش نماز و روزه قضا دارد، اگر نماز و روزه پدر1 هم بر او واجب شود، هر كدام را اول بجا آورد صحيح است.
اين مسأله در رساله آيات عظام: فاضل و بهجت نيست
1- گلپايگاني، اراكي، مكارم، صافي، نوري، مظاهری: پدر و مادر...
*****
خوئي، سيستاني، تبريزي، زنجاني، وحید: مسأله- كسي كه خودش نماز قضا دارد، اگر نماز پدر و مادر را هم بخواهد قضا كند، هر كدام را اول بجا آورد صحيح است.
مسأله 1397-اگر پسر بزرگتر موقع مرگ پدر1، نابالغ يا ديوانه باشد وقتي كه بالغ شد يا عاقل گرديد،بايد نماز و روزه پدر2 را قضا نمايد3 و چنانچه پيش از بالغ شدن يا عاقل شدن بميرد، بر پسر دوم چيزي واجب نيست4.
اين مسأله در رساله آيت الله بهجت نيست
1- گلپايگاني، صافي، نوري، مكارم، مظاهری: يا مادر...
2- گلپايگاني، صافي، مظاهری: پدر و مادر...
3-  وحید: [پایان مسأله]
خوئي، تبريزي، مكارم: بايد نماز پدر (مكارم: و مادر) را قضا نمايد. [پايان مسأله]
سيستاني: بر او واجب نيست نماز پدر را قضا نمايد. [پايان مسأله]
زنجاني: بايد نماز پدر را قضا نمايد و اگر در حال مميز بودن هم نماز پدر را بخواند صحيح است و چنانچه پيش از بالغ شدن يا عاقل شدن بميرد، چنانچه نمازهاي پدر خوانده نشده باشد، بنابر احتياط پسر دوم قضاي نماز پدر را عهده دار شود. و همچنین است اگر پسر دوم پیش از بالغ شدن یا عاقل شدن بمیرد.
4- گلپايگاني: بر پسر دوم واجب است بنابراحتياط.
صافي: بنابراحتياط مستحبّ بر پسر دوم است، و مراعات اين احتياط سزاوار است.
سبحانی: پسر دوم بنابراحتیاط واجب باید بجا آورد.
*****
فاضل: مسأله- لازم نيست كه پسر بزرگتر در حال مردن پدر يا مادر بالغ باشد بلكه چنانچه طفل باشد بعد از بلوغ لازم است قضا كند و چنانچه قبل از بلوغ بميرد، بر فرزند بعدي واجب نيست.
مسأله 1398- اگر پسر بزرگتر پيش از آن كه نماز و روزه پدر 1 را قضا كند بميرد، برپسر دوم چيزي واجب نيست2.
اين مسأله در رساله آيت الله بهجت نيست
1- گلپايگاني، نوري: نماز و روزه  پدر يا مادر...
خوئي، تبريزي، سيستاني: نماز پدر...
2- گلپايگاني، صافي: چنانچه بين مرگ پدر يا مادر و مرگ او به قدري طول كشيده كه مي توانسته قضاي نماز و روزه انها را بجا آورد، بر پسر دوم چيزي واجب نيست و اگر اين مقدار طول نكشيده ، قضاي آنها بر پسر دوم واجب است بنابراحتياط..
. صافي: قضاي آنها بنابر احتياط مستحب بر پسر دوم است، و مراعات اين احتياط سزاوار است.
*****
زنجاني: مسأله- اگر پسر بزرگتر عاقل بالغ، پيش از قضای نماز پدر بميرد، چنانچه بين مرگ پدر و مرگ او به قدري طول كشيده كه مي توانسته قضاي نماز آنها را بجا آورد، بر پسر دوم واجب نيست، و اگر اين مقدار طول نكشيده ، بنابراحتياط پسر دوم قضاي آنها را بجا آورد.
مكارم: مسأله- اگر پسر بزرگتر از دنيا برود، بر ساير پسران تكليفي نيست.
فاضل: مسأله- اگر پسر بزرگتر قبل از تمكن از قضاي نمازها و روزه هاي فوت شده پدر بميرد بايد پسر كوچكتر از او آنها را قضا كند.

[1] - گلپايگاني، اراكي، فاضل، صافي، مكارم، نوري، سبحانی ، مظاهری:  پدر و مادر...
[2] - اين عنوان در رساله آيت الله مكارم آمده است.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -