انهار
انهار
مطالب خواندنی

انگلیس مجمع الجزائر بحرین را در سال ۱۸۲۰ از ایران جدا کرد

بزرگ نمایی کوچک نمایی
جدایی بحرین از ایران با رای 40 خانواده بحرینی.
پژوهشگر تاریخ کشور با تشریح جزئیات جدا شدن بحرین از ایران گفت: تنها با رأی ۴۰ خانواده بحرینی، بحرین را از ایران جدا کردند.
جدایی بحرین از ایران با رای 40 خانواده بحرینی؛ اقدام شاه" احمقانه" بود
خسرو معتضد تاریخدان و تاریخ نویس کشور در گفتگو با خبرنگار عصر امروز با اشاره به نقش کتاب و رسانه ها در ارتقاء سطح دانش سیاسی مردم، اظهار داشت: یکی از مشکلات رسانه های ما در ایران این است که اطلاع رسانی ها پایه تاریخی ندارد؛ چنانکه یک بار روزنامه ای نوشته بود استان بحرین را در سال ۱۳۳۴ از دست دادیم؛ در حالی که چنین نیست.
* انگلیس مجمع الجزائر بحرین را در سال ۱۸۲۰ از ایران جدا کرد
وی با بیان تاریخچه ای از روند جدا شدن کشور بحرین از ایران افزود: مجمع الجزائر بحرین از سال ۱۸۲۰، به وسیله دولت انگلستان، کم کم از ایران جدا شد؛ در زمان ناصر الدین شاه بارها مردم بحرین خواهان آن شدند که قوایی از ایران برود و بحرین را به ایران برگرداند که ناصرالدین شاه از این مسئله حمایت نکرد.
این استاد تاریخ تصریح کرد: از سال ۱۳۰۰ به این طرف رابطه ایران با بحرین به طور کلی قطع شد و دولت انگلستان اجازه نمی داد ایرانی ها به آنجا بروند؛ در ۱۳۳۴ دولت ایران اعلام کرد استان بحرین دو کرسی در مجلس دارد ولی کسی توجه نکرد و دولت انگلستان هم روی خوش نشان نداد.
معتضد ادامه داد: هر دفعه دولت در این باره صحبت می کرد انگلیسی ها فورا می آمدند و اظهار گله می کردند که بحرین متعلق به انگلستان است و دولت ایران نباید این صحبت ها را مطرح کند تا اینکه در ۱۳۴۹ شاه به هندوستان رفت و در آنجا گفت اگر ما به توافق با دولتین برسیم در قضیه بحرین به رفراندوم مراجعه می کنیم.
این پژوهشگر تاریخ با بیان اینکه بحرین فاصله زیادی با ایران دارد اما تنها ۲۵ کیلومتر با عربستان فاصله دارد، افزود: حدود ۲۰ سال پیش ۲۰ میلیارد دلار خرج کردند و ۲۵ کیلومتر از دمام تا بحرین پل ساختند؛ مسافرین زیادی از عربستان هر پنج شنبه برای تعطیلات وارد بحرین می شوند.
* تنها با رأی ۴۰ خانواده بحرینی، بحرین را از ایران جدا کردند
وی در ادامه با اشاره به استقلال بحرین درسال ۱۳۵۰ پس از یک رفراندوم خانوادگی گفت: تنها با رأی ۴۰ خانواده بحرینی، بحرین را از ایران جدا کردند؛ شما تصور کنید با رأی ۴۰ خانواده، آذربایجان از ایران جدا شود! ۴۰ خانواده با نفوذ با یک صحنه سازی که توسط "لرد کارنادن" انجام شد، رفراندوم کردند و بحرین را از ایران جدا کردند.
این پژوهشگر تاریخ با بیان اینکه دولت ایران این رفراندوم را به رسمیت نشناخت و در مجلس هم رأی نیاورد، خااطرنشان کرد: پس از آن نمایندگان اقلیت هویدا را استیضاح کردند و هویدا شروع کرد به فحش دادن؛ در یکی از جلسات حزب ایران نوین هویدا گفت " بحرین مثل دختری است که به سن شوهر دادن رسیده است و ما شوهرش دادیم، بچه هم دارد" این جمله را آقای هویدا گفته است در اسناد ساواک موجود است.
معتضد افزود: بنابر این بحرین با این حقه بازی ها از ایران جدا شد؛ البته اگر هم جدا نمی شد به خاطر اینکه ۱۲۰ سال از ایران جدا مانده بود و بافت جمعیتی آن تماما عرب شده بودن و ایرانی ها را از بحرین اخراج کرده بودند، اداره کردن بحرین مشکل بود.
وی ادامه داد: پس از این اتفاق ها قرار شد آن سه جزیره ای که متعلق به ایران بود را پس بدهند؛ مثل این است که کسی به شما دو کیف بدهد و بعد شما یکی را برگردانید در ازای گرفتن یکی دیگر از کیف ها، در این شرایط دولت ایران کوتاه آمد و در ازای بحرین، سه جزیره به ایران برگشت اما میثاق های لازم امضاء نشد، که الآن می بینیم که آنها بازی درآورده اند و می گویند این سه جزیره را پس بدهید.
* اقدام احمقانه شاه موجب جداشدن بحرین از ایران شد
این تاریخدان کشور اضافه کرد: شاه باید آن موقع قاطع برخورد می کرد و دولت نباید زیر بار این ظلم می رفت تا تکلیف نفت فلات قاره روشن شود اما این کار را نکرد. وقتی کسی دیکتاتور است از این کارهای احمقانه زیاد انجام می دهد.
وی گفت: رسانه ها باید درباره دریای کاسپین همه چیز را بنویسند؛ اسم واقعی دریای کاسپین، دریای خزر است، اسم واقعی دریای عمان، دریای مُکران است؛ باید همه ما بر کلمه خلیج فارس تعصب داشته باشیم.
این پژوهشگر تاریخ ادامه داد: کافی نیست که اعلام کنیم "خلیج فارس"، باید آنجا را آباد کنیم، اگر کسی ملکی داشته باشد و آنرا رها کند دیگران مالک آن می شوند؛ بنابر این وقتی می گوییم خلیج فارس، باید آبادش کنیم، در آن جزائر برای جوانان کار پیدا می شود.
این استاد دانشگاه ارزش هر متر از خاک ایران را بسیار زیاد دانست و اظهار داشت: چند وقت پیش مرزبانی کل کشور اعلام کرد که ۱۷۰ هکتار به خاک وطن برگشته است؛ این ۱۷۰ هکتار کجاست؟ چرا وزارت امور خارجه اعلام نکرد؟ چرا رئیس جمهور اعلام نکرد؟ مردم باید جشن بگیرند؛ ۱۷۰ هکتار به خاک وطن برگشته است و این مهم است.
وی در ادامه گفت: خوشبختانه مطبوعات ما نسبت به مطبوعات دوران شاه از آزادی بیان بسیار خوبی برخوردار هستند. من خودم چون روزنامه نگار هستم، می نویسم، انتقاد می کنم، می بینم که مشکلی برایم پیش نمی آید.
معتضد با نکوهش کردن برخی از منتقدان گفت: برخی می گویند دارید طرفداری می کنید؛ نه خیر، اینگونه نیست، بنده نیازی ندارم از کسی طرفداری کنم، استاد من تاریخ است، تارخ را اگر بدانید اشتباه نمی کنید.
وی ادامه داد: اگر آن اشتباهات را نمی کردیم کشور ما اینقدر کوچک نمی شد، کشور ما حدود ۲۵۰ هزار کیلومتر مربع بوده است. تمام قفقاز مانند گیلان و مازندران بود، همه از دست ما رفت، نفت آنجا هم از دست ما رفت، به خاطر چه چیزی؟ بخاطر اینکه اهمیت نمی دادند.
این استاد دانشگاه با متذکر شدن تلاش های دشمن برای فروپاشی ایران افزود: هم اکنون هم من به شدت با این صحبت هایی که می گویند وطن چیست؟ خاک چیست؟ ایران چیست؟ مخالفم، اینها همه به ضرر ماست. این صحبت ها در ایران شووینیسم ایجاد می کند، یعنی کرد می گوید من کردم، بلوچ می گوید من بلوچم، آذری می گوید من آذری ام. هر کسی می گوید ملیت من را زبانم مشخص می کند، ایران به این راحتی به دست نیامده است.
*اسلام موجب همدلی مردم ایران شد
وی با اشاره به نقش دین مبین اسلام در اتحاد ملی ایران تاکید کرد: دین مقدس اسلام با همه مردم کاری کرد که همه مردم یک دل شدند؛ اسلام در دل مردم جا دارد و از ایرانیت ما و هویت ما جدا نیست.
این استاد دانشگاه افزود: اهل تسنن برادران ما هستند و باید به آنها توجه کرد، مهربانی کرد، محبت کرد، مگر در جنگ ایران و عراق از اهل تسنن کشته نشدند؟ زرتشتی ها مگر کشته نشدند، ارمنی ها مگر کشته نشدند؟ یهودی مگر کشته نشد؟ همه ما ایرانی هستیم و این مملکت به این آسانی به دست نیامده است. این مملکت را با ید با چنگ و دندان نگه داریم وگرنه نابود و تکه تکه می شود.
معتضد در بخش دیگری از صحبت های خود افزود: ما شاهد بویم که زمان قوام السلطنه، آذربایجان از ایران جدا شد. در تاکستان شما باید شناسنامه نشان می دادید. برای عبور باید اجازه می گرفتید، برای رفتن به تبریز باید اجازه می گرفتید. از ما می پرسیدند در تبریز کسی شما را می شناسد؟ کردستان هم همینطوربود. اینها با هزار مشقت و کشته دادن به ایران برگشت. در زمان صدام قرار بود بر سر خوزستان هم همین بلا را بیاورند. اگر صدام به اهواز رسیده بود ما باید خواب نفت را می دیدیم و تبدیل به یک کشور فقیر و بیچاره می شدیم که باید نفت و بنزین را از خارج وارد کند.
وی در پایان با بیان نقش فرهنگ ساز مطبوعات در میان مردم اشاره کرد و گفت: متأسفانه روزنامه ها، نشریات و رسانه ها پر از جنایت است، مرد زن را کشت، زن مرد را کشت، خوبی ها را باید منتقل کنیم، شادی ها را باید منتقل کنیم، مردم ما بسیار مردم خوبی هستند، مطبوعات ما باید این مسائل را بزرگ کنند.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -