انهار
انهار
مطالب خواندنی

وجوب تقليد

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 1 -عمل بدون تقليد آيا مطلقاً باطل است يا بطلانش در صورتى است كه مطابق با تقليد صحيح نباشد؟

جواب:عمل بدون تقليد در صورتى محكوم به صحت است كه مطابق با فتواى مجتهدى كه فعلاً وظيفه تقليد از اوست.

سؤال 2 -مسائلى كه انسان غالباً احتياج دارد بايد ياد بگيرد حال مراد از احتياج احتياج فعلى است يا شأنى؟

جواب:مقصود اينست كه: مسائلى را كه مورد ابتلاء مى‌باشد كه اگر ياد نگيرد در مخالفت تكليف واقع مى‌شود ياد بگيرد. و اللّه العالم.

سؤال 3 -جوانان مسلمانى كه به واسطۀ گرايش به مسائل روشنفكرى تقليد از مجتهدين را قبول ندارند، اعمالشان بدون تقليد چگونه است؟

جواب:عمل بى‌تقليد محكوم به بطلان است مگر اينكه مطابق با فتواى مجتهدى كه فعلاً وظيفه آنها تقليد از او است باشد و در مورد عبادات با قصد قربت انجام گرفته باشد.

سؤال 4 -اين جانب 27 سال سن دارم، طى اين دوران از شخص بخصوصى تقليد نكرده‌ام، البته به تمام مسائل طورى عمل كرده‌ام كه مطمئنم وظيفۀ خود را انجام داده‌ام، علّت اينكه تا به حال از شخص بخصوصى تقليد نكرده‌ام اينست كه معتقدم علما در بسيارى از مسائل توافق نظر دارند و در موارد اختلاف هم بايد تحقيق و تفحص كرد كه حق با كداميك است، با اين كار تنها به فكر و عقيده يك نفر بخصوص متكى نخواهيم بود.

اين طرز فكر از موقعى در من ايجاد شد كه داستان پيامبرى حضرت ابراهيم را در سورۀ انعام خواندم، ايشان هر بار پديده‌اى را خداى خود اعلام مى‌كنند و با افول آن مى‌گويند اين خداى من نمى‌تواند باشد و. . . و در نهايت آن افول‌ناپذير پايدار را به عنوان پروردگار جهان برمى‌گزينند. آيا توجه به همين داستان نمى‌تواند براى ما حجّت باشد كه ما به جاى تقليد از علماى مختلف، در زمانهاى مختلف (در صورت فوت آنها) دستورات نزديك به يقين آنها را الگوى عمل قرار دهيم؟

جواب:علماء همچنانكه در بسيارى از مسائل فرعى اتفاق نظر دارند در بعضى از مسائل نيز اختلاف نظر دارند بنابراين، روش مذكور، مبرئ ذمّه نيست و داستان حضرت ابراهيم عليه السلام ربطى به مسأله تقليد ندارد بلكه مربوط به اصول دين است كه بر هر فردى لازم است كه به آن معتقد شود، علاوه بر اينكه آن حضرت براى الزام بت‌پرستان و بطلان عقيدۀ آنها از اين طريق وارد شد تا كاملاً فساد عقيدۀ آنها را ثابت نمايد نه اينكه خودش ابتداءً به چيزى معتقد بود و بعد به چيز ديگر، وشما با اين روش حكم خدا را نمى‌توانيد بطور يقين-كه براى شما عند اللّه حجت باشد-بدست آوريد و بهر حال وظيفه در مسائل مورد اختلاف تقليد از مجتهد اعلم زنده است. و اللّه العالم.

سؤال 5 -آيا تقليد از مجتهد جامع الشرائط مى‌بايست با اجازۀ وى باشد؟

جواب:اجازه لازم نيست. و اللّه العالم.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -