انهار
انهار
مطالب خواندنی

نظر به نامحرم و گفتگو و تماس با او

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 1716 :شرکت یک خانم مسلمان متدین در مراکز آموزشى و دانشکده ها جهت تعلیم و تعلّم چه صورت دارد؟ در صورتى که اکثر اساتید مردند و در کلاسها اغلب خانمها حجاب ندارند؟

جواب: با رعایت حجاب و اکتفا به مقدار ضرورى از نگاه و صحبت، مانعى ندارد. و عدم رعایت دیگران براى کسى که رعایت مى کند، اشکالى بوجود نمى آورد.

سؤال 1717 :در بعضى ممالک مسأله محرم و نامحرم چندان مورد اهمیت نیست. خصوصاً روستانشینان، مثلا زن خود را از برادر شوهر حفظ نمى کند و او را به منزله برادر واقعى مى داند. چنانچه متقابلا او هم وى را خواهر خویش مى داند و چه بسا مصافحه مى کنند یا همدیگر را مى بوسند یا دختر عمو و دختر دایى با پسر خاله یا عموزاده مصافحه و روبوسى مى کنند، این عمل چون از روى سادگى و بدون قصد ریبه مى باشد آیا اشکال دارد؟ و بر فرض محذور داشتن، از روى پارچه حکمش چیست؟

جواب: هیچ یک از موارد فوق جایز نیست. و بهتر است از روى پارچه نیز اجتناب شود.

سؤال 1718 :در محیط دانشگاههاى کشورهاى غربى هنگام برخورد با اساتیدِ زن یا دانشجویانِ دختر، ناگزیر از مصافحه هستیم. وگرنه حمل بر سوء ادب دانشجویان مسلمان مى شود، تکلیف چیست؟

جواب: لازم است به آنها تفهیم کنید که عدم مصافحه با زن اجنبى ناشى از سوء ادب نیست. بلکه معلول عقیده اسلامى و تعهد به احکام آن است[1]

سؤال 1719 :صحبت کردن مرد با زن نامحرم چه حکمى دارد؟

جواب: اگر توأم با قصد لذت و شهوت نباشد، مانعى ندارد.

سؤال 1720 :شخصى علاقمند به دخترى است جهت ازدواج، و چون تمکن مالى ندارد و حیاء مانع است پدر و مادر را در جریان بگذارد، آیا مى تواند با او صحبت کند یا بنویسد که خواهان ازدواج با او مى باشد؟

جواب: اطلاع به او فى نفسه اشکالى ندارد. مگر این که موجب مفسده یا متهم شدن بشود.

سؤال 1721 :در یک خانه چند برادر با خانواده خود زندگى مى کنند. گاهى به حسب اتفاق برادر به زن برادر نگاه و گاهى هم شوخى مى کند. با عادى بودن این جریان، حکم مسأله چیست؟

جواب: نگاه به زن نامحرم جایز نیست. اگرچه زن برادر باشد و در یک جا زندگى کنند و مزاح و شوخى توأم با قصد لذت جایز نیست.


[1] مسائلى در این زمینه در احکام پزشکى تحت عنوان تماس با نامحرم ص 594 مطرح گردیده است


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  



پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -