انهار
انهار
مطالب خواندنی

فتاوای آیت الله العظمی فاضل لنکرانی (قدس سره)

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 164 :زنى پس از شش روز از خون حيض پاك مى شود و هيچ خونى نمى بيند و روز نهم ترشح خونى بسيار كمى مى بيند بعد هم كاملا پاك مى شود حكم اين خون چيست؟
جواب: در فرض سؤال، خونى كه روز نهم ديده خون حيض است و روزهايى كه در بين پاك بوده، حكم حيض را دارد و اگر معمولا با چنين وضعى مواجه مى شود و اطمينان دارد كه ترشحى خواهد بود. بنابر احتياط واجب كارهايى كه بر حائض حرام است ترك كند و خوبست كارهاى مستحاضه را نيز رجاءاً بجا آورد.

سؤال 165 :زنى حيض شد، روز دوم حيض رحمش را با عمل جراحى درآوردند، كه حيض سه روز نشد، آيا غسل حيض واجب است؟
جواب: خير غسل حيض واجب نيست، چون موضوع احكام حيض خونى است كه كمتر از سه روز نباشد، و در فرض سؤال غسل استحاضه بكند.

سؤال 177 :زنى براى جلوگيرى از حاملگى از دستگاه آى يو دى استفاده مى كند، اگر در اين حالت خونريزى رخ دهد تكليف چيست؟
جواب: اگر يقين دارد اين خون مربوط به زخم است بايد براى نماز تطهير كند و حكم خاصى ندارد و در غير اين صورت اگر امكان حيض بودن آن وجود داشته باشد ـ به اينكه در زمان عادت باشد يا صفات حيض را داشته و اقل طهر بين حيض قبلى او و اين خون فاصله شده باشد ـ محكوم به حيض بودن است و در غير اين صورت حكم استحاضه را دارد.

سؤال 159 ـ آيا با غسل استحاضه كثيره، وضو هم لازم است؟ با متوسّطه چطور؟

جواب:غسل استحاضه كثيره، از وضو كفايت مى كند ولى با غسل استحاضه متوسّطه وضو لازم است.

 سؤال 160 ـ خانمى چند ماه است در ايام عادتش دو روز خون مى بيند و بعد از آن تا روز هفتم نه در ظاهر و نه در باطن خونى نمى بيند سپس در روز هفتم اثر كمى مشاهده مى كند و تمام مى شود آيا فقط دو روز را بايد حيض قرار دهد يا مجموع هفت روز را؟ و با توجه به اين كه پس از دو روز غسل كرده و نمازش را مى خواند اگر شوهر با او هم بستر شود آيا كفّاره دارد؟
جواب: آن دو روز حكم حيض را نداشته و روزهاى بعد از آن نيز احكام حيض را ندارد. بلكه احكام استحاضه را دارد و بر شوهر او كفّاره واجب نيست.

سؤال 165 ـ خانمى در سنّ يائسگى خونى ديده كه صفات حيض را دارد، آيا حكم حيض را دارد يا استحاضه است؟
جواب:حكم استحاضه را دارد، هر چند صفات حيض را داشته باشد.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -