انهار
انهار
مطالب خواندنی

فتاوای آیت الله العظمی تبریزی (قدس سره)

بزرگ نمایی کوچک نمایی

 سؤال١٢۵۵ -حسينيه‌اى كه وقف برگزارى مجالس روضه‌خوانى و عزادارى حضرت سيد الشهداء عليه السّلام مى‌باشد و به علت عدم توجه به صورت مخروبه در آمده و در قسمتى از بازار محل واقع شده و قابل هر نوع تعميرات است ولى ادارۀ اوقاف محل بدون مجوز شرعى آن را به اشخاص به صورت اجاره يا فروش واگذار كرده و آنان نيز حسينيه را تبديل به مغازه يا پاساژ در آورده‌اند و در آن به كسب و كار مشغول شده‌اند، آيا فروش و يا اجارۀ اين مراكز كه وقف خاص است و از حالت اوليه بيرون آوردن آنها جايز است يا خير؟

جواب: بسمه تعالى -فروش و اجارۀ حسينيه جايز نيست و بايد مكان مذكور به حالت قبلى آن-يعنى حسينيه-برگردانده شود، و اللّه العالم.

سؤال١٢۵۶ -قطعه زمينى در كنار مسجد وقف بر اولاد ذكور بوده نسلا بعد نسل و آخرين فرزند ذكور در يك تصادف فوت مى‌كند ولى قبل از فوت با دستخط خود زمين را واگذار به هيئت امناء مى‌كند كه به هر نحو صلاح بدانند آن را به مصرف مسجد برسانند، ولى ادارۀ اوقاف زمين مذكور را به عنوان اينكه زمين موقوفه مسجد شده بدون هيچ مجوزى آن را واگذار به افرادى نموده و آنان نيز آن را به مغازه تبديل نموده و در آن به كسب و كار پرداخته‌اند، آيا با انقراض فرزند ذكور ادارۀ اوقاف مى‌تواند اصولا زمين وقف اولاد ذكور را تصرف نموده و به اجاره بدهد؟

جواب: بسمه تعالى -در فرض سؤال كه زمين مزبور وقف بر اولاد ذكور بوده و اولاد ذكور منقرض شده‌اند، زمين مزبور به ملك ورثۀ واقف-كه در زمان موت واقف زنده بوده‌اند-مى‌رسد، و در صورت فوت آنها به ورثۀ آنها مى‌رسد، و چنانچه ورثۀ مزبور واگذار كردن زمين به هيئت امناء مسجد را اجازه كنند-و لو بعد از موت فرزند ذكور مزبور-زمين وقف براى مسجد حساب مى‌شود و اجاره دادن آن و صرف عائدات در مسجد مانعى ندارد امّا فروش و واگذار كردن آن به ديگران جايز نيست، و اللّه العالم.

سؤال١٢۵٧ -اگر شك كنيم چيزى مثل فرش براى مسجد وقف شده يا تمليك مطلق براى مسجد است (با توجه به اينكه احتمال عدم وقف كه حبس الاصل است جدى است) وظيفه چيست؟

جواب: بسمه تعالى -اين وقف معاطاتى است و احكام وقف بر آن مترتب مى‌شود، و اللّه العالم.

سؤال١٢۵٨ -اگر ما يقين و اطمينان كامل نسبت به وقف بودن ملكى داشته باشيم و تمام مدارك دال بر وقفيت به حدّ كافى وجود داشته باشد و علماء و مراجع عاليقدر تقليد حكم صريح و روشن به وقف بودن و صحت آن صادر كرده باشند دادگاه وقف را باطل نمايد به صرف اينكه متصرّفين به وقف منكر هستند و از قدمت موقوفه بيش از پانصد سال گذشته باشد، با عنايت به مراتب فوق وظيفۀ دينى و شرعى ما چيست؟ به اعتقاد و يقين خود توجه نماييم يا به حكم دادگاه؟

جواب: بسمه تعالى -چنانچه ملك مزبور شهرت به وقف داشته باشد بايد بر طبق وقف عمل شود، و انكار متصرّفين اثرى ندارد، و اللّه العالم.

سؤال١٢۵٩ -مالكين زمينى به مساحت حدود ٣ هزار متر مربع، قسمتى از آن را كه حدود ١٢٠٠ متر مربع بوده است را براى مسجدى اختصاص داده‌اند. حدود پنج متر مربع از آن زمين كه بين مسجد مذكور و بقيۀ ملك مالكين قرار دارد، براى ساختن گلدسته اختصاص داده شده بود. امّا به علت مسائل مختلفى مانند وجود عقب‌نشينى، عدم موافقت شهردارى و هزينۀ سنگين و غير لازم بودن، موضوع ساختن گلدسته منتفى شده است.

مالكين آن تكه زمين كه واقفين زمين مسجد مذكور نيز مى‌باشند به زمينى كه براى ساختن گلدسته در نظر گرفته شده بود احتياج دارند. تكه زمين مذكور بوسيلۀ ديوارى از مسجد مورد بحث جدا شده و تصرف آن توسط مالكين مذكور ضرر يا نقصانى براى مسجد ندارد. آيا تصرّف مالكين يا همان واقفان مسجد نسبت به تكه زمينى كه

براى گلدسته اختصاص داده شده بود به خاطر احتياجى كه به آن براى تكميل سهم اختصاصى‌شان دارند از نظر شرعى جايز است؟

جواب: بسمه تعالى -چنانچه مالكين زمين آن تكه زمين را براى ساختن گلدسته وقف كرده‌اند، نمى‌توانند آن را به ملك اختصاصى‌شان ملحق كنند، اگر ساختن گلدسته در آن قسمت ممكن نيست از آن قسمت براى ساختن چيز ديگرى كه از متعلقات مسجد حساب شود استفاده كنند، و اللّه العالم.

سؤال١٢۶٠ -شخصى خانۀ خودش را با لفظ «وقفت» واگذار كرده به زيد و اولاد زيد با اين جمله «وقفت دارى لزيد و اعقاب زيد» حالا اعقاب و اولاد زيد منقرض شده و خانه موجود است، تكليف اين خانه چيست؟

جواب: بسمه تعالى -در فرض سؤال كه نسل موقوف عليه منقرض شده، خانۀ مزبور به ورثۀ واقف-كه در زمان موت واقف زنده بوده‌اند-منتقل مى‌شود و اگر آنها-يا بعضى از آنها-مرده‌اند به ورثۀ آنها منتقل مى‌شود، و اللّه العالم.

سؤال١٢۶١ -محلى است كه حدود پنجاه سال قبل مردم بارهاى گندم يا جو در آنجا وزن مى‌كردند و مى‌گذاشتند تا نوبت آنها بشود و آن را آسياب كنند و مدتها است كه اين زمين از فايدۀ مذكور ساقط گرديده و معلوم نيست ملك شخصى است يا وقف، و وارثى هم براى اين زمين موجود نيست، ولى عالمى كه در آنجا بوده و در مسجد مجاور نماز اقامه مى‌كرده، آنچه معلوم است از حدود بيست و پنج سال قبل اين زمين را اجاره داده بود و اجرت را صرف سوخت مسجد مى‌نموده، البته در اين زمين چهار دكان هم ديگران حدود شصت سال قبل ساخته بودند و وقف سوخت مسجد نموده بودند، خوب وقف اين دكانها معلوم است ولى وقف زمين نامعلوم است، سؤال اينجاست آيا عمل آن عالم متقى و پرهيزكار دليل بر وقف بودن زمين مى‌باشد؟

و اگر دليل بر وقف بودن نيست آيا مى‌توان اين زمين را براى ساختمان اجاره داد و اجرت را خرج در سوخت مسجد نمود؟

و آيا مى‌توان در اين زمين مسكن براى خادم مسجد ساخت؟ و در هر صورت تكليف اين زمين چيست؟

جواب: بسمه تعالى -در فرض سؤال، عمل آن عالم دليل بر وقف بودن زمين نمى‌باشد و چنانچه در زمين مزبور همۀ مردم بارهاى گندم و جو را در آنجا مى‌گذاشتند و اختصاص به بعضى نداشت، زمين مزبور حريم آسياب حساب مى‌شود و حكم ملك وقف را ندارد، و اگر آنجا بنا احداث كنند مى‌توانند آن را اجاره دهند، و نيز مى‌توانند در آن زمين براى خادم مسجد خانه بسازند، و اللّه العالم.

سؤال١٢۶٢ -در روستايى مسجدى تجديد بنا شده، و فرد خيّرى قطعه زمين در حدود ٢٠ مترى به مسجد بخشيده است، ولى آن قطعه زمين با مسجد فاصله دارد، يك خانۀ مسكونى ما بين مسجد و زمين فاصله افتاده است؛ اين زمين بخشيده شده به مسجد در حال حاضر كاربردى ندارد جهت مسجد. با توضيحات فوق خواهشمند است به سؤالات زير پاسخ دهيد:

آيا صيغه وقف بر آن زمين اطلاق مى‌شود؟

خريدوفروش و تبديل به احسن كردن آن جايز است يا خير؟

لازم به ذكر است فردى كه منزل مسكونى ايشان ما بين مسجد و قطعه زمين واقع شده است مقدارى جهت مسجد داده، و قصد دارد قطعه زمين مسجد را خريدارى نمايد.

جواب: بسمه تعالى -وقف كردن براى مسجد از طرف مالك است. لذا اگر خودش گفت كه وقف براى مسجد نمودم و تحويل داده، نمى‌شود فروخت و بايد براى مسجد از آن استفاده شود مثل وضوخانه و امثال آن، و اللّه العالم.

سؤال١٢۶٣ -ملكى مزروعى وقف سيد الشهدا عليه السّلام در موقعيتى واقع شده كه در حال تلف است بر اثر بى‌آبى و جهات ديگر، شخصى حاضر شده زمين مزروعى آباد و به همان مقدار در جاى آباد بدهد. آيا متولّيان مجازند به تعويض ملك يا خير؟

جواب: بسمه تعالى -اگر ممكن باشد از عين موقوفه استفاده شود و لو از طريق ديگر مثل اجاره دادن براى كارخانه و مثل آن بايد و عين زمين محفوظ بماند و عائدش صرف در جهت وقف ٣٠۴گردد، و اللّه العالم.

سؤال١٢۶۴ -قطعه زمينى است كه داراى ٢ الى ٣ اطاق مى‌باشد كه قبلها از طرف شخص يا اهالى روستا جهت مسافران مهمان رهگذر درست شده است كه در حال حاضر جهت هيچ موردى از قبيل مسجد، درمانگاه، مدرسه و حمام قابل استفاده نيست و طبق قول مردم وقف نيز مى‌باشد. در خصوص اين مورد و جهت مصرف آن چه دستورى مى‌فرماييد؟ آيا اجازۀ فروش مى‌فرماييد؟

جواب: بسمه تعالى -اگر به نحو سابق كه استفاده مى‌شده و لو به مقدار كمتر استفاده مى‌شود بايد همان استفاده را از زمين انجام داد، و اگر قابل استفاده نيست اجاره داده شود و لو به فروختن بعضى و ساختمان كردن بعضى ديگر، تا زمين موقوفه به اين طريق محفوظ بماند، و اللّه العالم.

سؤال١٢۶۵ -آيا از زمين قبرستان قديم وقف شده كه فعلا كسى در بعضى جاهاى آن دفن نشده است مى‌توانيم غسّالخانه جهت غسل ميت همان محل درست كنيم يا نمى‌توانيم؟

جواب: بسمه تعالى -چنانچه غسّالخانۀ ديگرى نباشد كه اموات را بتوانند در آن غسل دهند مانعى ندارد، و اللّه العالم.

سؤال١٢۶۶ -مقدارى از زمين قبرستان به خيابان و كانال‌كشى افتاده و دولت قيمت آن را داده است، آيا مى‌توان قيمت را به ديواركشى يا غسّالخانه يا مساجد آن محل صرف كرد؟

جواب: بسمه تعالى -اگر صرف در مصالح عامه از جمله موارد مذكور بشود مانعى ندارد، و اللّه العالم.

سؤال١٢۶٧ -اگر پدرى منزل مسكونى خود را وقف بر اولاد خود كند و همچنين وقف بر همسر خود، آيا بعد از وقوع وقف شرعا مى‌تواند همراه عيالاتش در آن خانه زندگى كند؟

جواب: بسمه تعالى -اگر خانه را وقف بر همسر و اولاد خود كند به طورى كه در قصدش اين باشد كه اگر آنها راضى نشدند كه در خانه زندگى كند، از آن خانه بيرون برود، وقف صحيح است و با اجازۀ همسر و اولادش مى‌تواند در آن خانه زندگى كند، و بايد وضع خانه را بعد از اولاد و همسر مشخص كند كه وقف است بر اولاد آنها تا آخر كه ظاهر وقف بر اولاد همين است و يا اينكه خانه برمى‌گردد به تركه و مال ورثۀ واقف باشد، و اللّه العالم.

سؤال١٢۶٨ -شخصى زمينى را خريدارى كرده براى منزل مسكونى، بعد از چند سال كه زمين را مى‌سازد و در آن زندگى مى‌كند معلوم مى‌شود كه زمين مذكور وقف بوده است. اين چند سالى كه از وقف بودن زمين اطلاعى نداشته، اجارۀ آن به عهدۀ كيست؟ وظيفۀ بايع و مشترى در رابطه با اين زمين كه الآن منزل مسكونى است چيست؟

جواب: بسمه تعالى -خريدوفروش زمين وقفى باطل است و در فرض سؤال كسى كه بابت خريد زمين مذكور پول داده مى‌تواند به فروشنده مراجعه كند و پول خود را پس بگيرد و شخصى كه در اين مدت از آن زمين استفاده كرده بايد اجرت المثل آن زمين را به متولى شرعى وقف بپردازد تا در جهت وقف صرف شود، و منزلى را كه در آن زمين ساخته مى‌تواند آن را خراب كرده و اثاث آن را كه ملك خودش است بردارد، و نيز مى‌تواند منزل را به همان حال بگذارد و زمين را از متولى شرعى وقف-در صورتى كه متولى آن را به مصلحت وقف مى‌داند-اجاره نمايد، و اللّه العالم.

سؤال١٢۶٩ -آيا بدون اجازۀ متولّى اشخاص مى‌توانند در مدرسه دخالت نموده و مدير يا مدرّس منصوب نمايند. و آيا متولّى مى‌تواند در تمام امور از قبيل دعوت از مدرسين براى تدريس يا مخالفت با حضور بعضى از افراد بعنوان مدرس يا مدير در مدرسه بنمايد.

و آيا عزل و نصب مدير و مدرسين از اختيارات متولّى است يا خير و حدود اختيارات توليت را كلا اعلام فرماييد.

جواب: بسمه تعالى -متولى شرعى مى‌تواند متصدى امورى شود كه به صلاح موقوفه باشد مثل رسيدگى به امور موقوفه و جلب عوايد موقوفه و مثل نصب مدير صالح براى مدرسه و منع از حضور يا سكونت بعضى از اشخاص ناباب كه خلاف مصلحت وقف است، و نيز مى‌تواند مدرّسى براى مدرسه تعيين كند كه طلاب از درس او استفاده مى‌كنند و حقّ نصب مدرّسى كه درس او براى طلاب قابل استفاده نيست را ندارد، و نيز نمى‌تواند از تدريس مدرّسى كه طلاب دعوت كرده‌اند و درس او براى طلاب قابل استفاده است منع نمايد، و اللّه العالم.

سؤال١٢٧٠ -موقوفاتى كه داراى متولّى شرعى و قانونى هستند كه توليت متولّى هم توسط مراجع معظم تقليد تنفيذ گرديده. آيا متولّى مى‌تواند متولّى بعد از خود را معيّن نموده و همچنين در وصيت به سلسله مراتب مى‌تواند متولّى را تعيين نمايد؟

جواب: بسمه تعالى -چنانچه واقف در وقف آن موقوفات حقّ تعيين متولّى براى بعد از خود را به متولّى شرعى موقوفات واگذار كرده، در اين صورت متولّى شرعى مى‌تواند متولّى بعد از خود را تعيين كند و در غير اين صورت متولّى شرعى موقوفات نمى‌تواند براى بعد از خود متولّى تعيين كند، و براى تعيين متولّى بعد از متولّى مزبور بايد به حاكم شرع مراجعه نمايند، و اللّه العالم.

سؤال١٢٧١ -شخصى يك قطعه زمين براى ساختن حسينيه داده است و پول ساختمان او را از مردم به نام حسينيه جمع‌آورى نموده‌اند، حالا مى‌خواهند حسينيه را تبديل به مسجد كنند، آيا صحيح است؟ و يا چون صاحب زمين و آنها كه پول داده‌اند به عنوان حسينيه داده‌اند تبديل عنوان به عنوان ديگر صحيح نيست؟

جواب: بسمه تعالى -در فرض سؤال كه زمين و پول ساختمان را براى حسينيه داده‌اند، بايد به عنوان حسينيه باشد و تبديل آن به مسجد جايز نيست، و اللّه العالم.

سؤال١٢٧٢ -برداشتن كتابى كه عام المنفعه است مانند كتاب مسجد و يا كتب موجود در حرمها جهت استفادۀ شخصى به خارج از محلهاى مذكوره، با قصد برگرداندن آن كتاب (كه ممكن است حتّى يك دو ماه نزد ما باشد) فى حدّ نفسه اشكالى دارد؟

جواب: بسمه تعالى -كتابهايى كه براى خواندن در حرم يا مسجد قرار داده‌اند خارج كردن آنها از محل مزبور جايز نيست، و اللّه العالم.

سؤال١٢٧٣ -ملكى است موقوفۀ خاصّ عدّه‌اى از سادات كه در اصلاحات ارضى گرفته شده است.

بفرماييد: عبادات زارعين (غاصب) در اين ملك چگونه است؟

آيا بر خلاف نيّات واقف اين ملك قابل بيع مى‌باشد؟ اصولا حكم وقف خاص با وقف عام فرق مى‌كند يا خير؟

لازم به ذكر است ملك مذكور داراى سند قانونى و متولّى شرعى است.

جواب: بسمه تعالى -در فرض سؤال، عبادات غير موقوف عليهم و با اظهار عدم رضايت موقوف عليهم در مكان موقوف به وقف خاص جايز نيست. و بيع موقوفه در شرايط خاصى جايز است، و در هر حال بيع موقوفه توسط غاصب جايز نيست خواه وقف عام و خواه وقف خاص باشد، و اللّه العالم.

سؤال١٢٧۴ -آيا منفعت ملك را مى‌شود وقف كرد يا بايد خود ملك را وقف كند و به منفعت همان ملك محل مصرف معيّن نمايد، حكمش را بيان فرماييد؟

جواب: بسمه تعالى -منفعت ملك وقف نمى‌شود امّا مورد وصيت مى‌شود. در وقف منفعت ملك، مورد مصرف در وقف قرار مى‌گيرد به اينكه ملك را وقف كنند و براى منفعت آن مصرف معيّن كنند، و اللّه العالم.

سؤال١٢٧۵ -در روستاى ما حمامى است عمومى كه عوايدى دارد و وقف شده، و عوايدش به مصرف تعمير حمام و تأمين روشنايى آن مى‌رسد. حالا مى‌خواهند حمامى بهتر بسازند، آيا مى‌توان يك قطعه از زمين‌هاى موقوفۀ آن را كه قابل زراعت نيست براى ساختن حمام بهتر داد؟

جواب: بسمه تعالى -ساختن حمام در زمين‌هاى موقوفۀ حمام موجود كه موجب تعطيل حمام موجود است جايز نيست، و اللّه العالم.

سؤال١٢٧۶ -كنتور آب نداريم و از آب شهرى استفاده مى‌نماييم، حكم چگونه است؟

جواب: بسمه تعالى -چنانچه مضطر باشيد بايد سازمان آب را راضى كنيد، و در غير اين صورت خلاف مقررات است و بايد ترك گردد، و اللّه العالم.

سؤال١٢٧٧ -در يك محله توسط مردم محله دست جمعى براى تصرف عمومى بلندگو يا ديگ يا ظرف‌هاى ديگر خريدارى شده است. الآن اختلاف در بين مردم افتاده، بعضى‌ها اين اموال را استعمال مى‌كنند و بعضى استعمال نمى‌كنند، آيا استعمال مجاز است يا خير؟ و آن بعضى كه استعمال نمى‌كنند استعمال اين اموالها به ديگران راضى نمى‌شود.

جواب: بسمه تعالى -اگر ظروف و وسايل خريدارى شده را وقف نموده‌اند رضايت آن بعض معتبر نيست، و اگر بر ملك آنها باقى مانده است، رضايت آنها لازم است و وسايل را مى‌فروشند و هر كس مقدار سهم خود را برمى‌دارد، يا سهم آن بعضى توسط عدّه خريدارى شود، و اللّه العالم.

سؤال١٢٧٨ -يك قطعه زمين را براى ساختن مسجد بحيث لا يباع و لا يورث و لا يوهب وقف نمودم، حال اهل آن قريه نياز ندارند همان جاى موقوفه را مسجد سازند چون مسجد ديگر حاضر دارند، مدّتى است همان جاى موقوفه خرابه مانده سابقۀ عبادت هم در جاى مورد بحث نشده و نه در آنجا دو ركعت نماز خوانده‌اند و نه يك آيۀ قرآن تلاوت كرده‌اند، آيا مسلمين همان اجتماع يا واقف مى‌توانند همان جاى موقوفه را بفروشند قيمت آن را به تعمير مسجد همان روستا و جامعه مصرف نمايند، حكم مسأله را بيان فرماييد كه مورد احتياج است.

جواب: بسمه تعالى -در فرض سؤال فروختن زمين جايز نيست و لكن واقف يا غير واقف تا مادامى‌كه بانى ساختن پيدا نشده مى‌توانند استفاده كنند مانند اينكه زمين را زراعت كنند، و اللّه العالم.

سؤال١٢٧٩ -اموالى كه در حسينيه و مسجدها وجود دارد و اين اموالها به دست يك آدم عادى و غير روحانى مى‌باشد، آيا اين شخص حقّ تصرف و حقّ فروش اين اموالها را براى خود اين حسينيه و مسجد دارد؟ آيا اين شخص متولّى اين اموالها هست يا نيست؟ نظر حضرت عالى را مرحمت بفرماييد.

جواب: بسمه تعالى -مجرد بودن اين اموال در دست شخص موجب اين نمى‌شود كه شخص متولّى آنها حساب شود، و چنانچه اموال مزبور وقف مسجد يا حسينيه شده‌اند فروش آنها جايز نيست مگر در موارد خاصه كه در آن موارد بايد از حاكم شرع اجازه بگيرند، و اللّه العالم.

سؤال١٢٨٠ -اصلاح غلط كتب وقفى چاپى جايز است يا نه؟

جواب: بسمه تعالى -اشكال دارد و بايد به همان كيفيت آنها را تحويل دهد و مى‌تواند در برگه‌اى غلط را تصحيح كرده و در ضمن كتاب قرار دهد، و اللّه العالم.

سؤال١٢٨١ -اصلاح غلطهاى كتب مخصوص نمازخانه‌ها و اداره‌جات و امثال آن جايز است يا نه؟

جواب: بسمه تعالى -اگر وقف نباشد بايد از مالكين آنها اجازه بگيرد، و اللّه العالم.

سؤال١٢٨٢ -احتراما حكم شرعى مسألۀ ذيل را بيان فرماييد، دفن كردن ميت فرقۀ بهائى در قبرستان مسلمانان از نظر شرعى و فقهى چه حكمى دارد؟

جواب: بسمه تعالى -چنانچه قبرستان مربوط به مسلمانها است، دفن كردن غير مسلمان در آن جايز نيست و اللّه العالم.

سؤال١٢٨٣ -درآمد يك مسجد از مغازه‌اى كه متعلق به مسجد است كسب مى‌شود، آيا مى‌توان آن را براى مجالس جشن يا عزاى ائمۀ اطهار عليهم السّلام استفاده كرد؟

جواب: بسمه تعالى -چنانچه از درآمد مغازه كه وقف بر مسجد است بعد از صرف در مصارف آن مانند تعمير و اجرت خادم و امثال آن مبلغى زياد آمد مى‌توان آن را در مجالسى كه به مناسبت اعياد يا عزاء ائمه عليهم السّلام در همان مسجد برگزار مى‌شود صرف نمود. پول آب و برق و گاز مسجد از مصارف آن به شمار مى‌رود، و اللّه العالم.

سؤال١٢٨۴ -در مساجد ما وسايلى موجود است كه جهت جشن ميلاد امام حسن عليه السّلام و وسايلى جهت عزاى امام حسين عليه السّلام موجود است، آيا مى‌تواند در مراسم هر يك از اينها از وسايل ديگرى استفاده كرد؟

جواب: بسمه تعالى -وسائل مزبور-در صورت امكان-بايد در همان جهتى كه وقف شده است مصرف شود، و اللّه العالم.

سؤال١٢٨۵ -شخص مرحومى دو باب خانه وقف نموده است، اوّلى را جهت مدرسۀ علوم دينى دومى را به عنوان رقبه موقوفه و در وقفنامه قيد كرده، رقبه را اجاره دهند و اجاره بهاى آن را به مصرف مدرسۀ علوم دينى و يا ساير امور خير برسانند، اكنون متولّيان موقوفه، چون طلاّب احتياج به كلاس بيشترى دارند مى‌خواهند رقبۀ موقوفه را به عنوان مدرسه استفاده نمايند و كسرى هزينه مدرسۀ اوّلى را از محل‌هاى ديگر تهيه نمايند، لطفا نظر مبارك را اعلام دارند كه جايز است يا خير؟

جواب: بسمه تعالى -وقف را نمى‌شود تغيير داد و آنطورى كه واقف وقف كرده است بايد عمل كرد، و اللّه العالم.

سؤال١٢٨۶ -زيد با دو نفر ديگر زمينى را خريده و مدرسۀ دينى را تأسيس نموده‌اند، آيا جهت ادارۀ مدرسه احتياج به اجازه از حاكم شرع دارد يا نه؟

جواب: بسمه تعالى -چنانچه زمين را از مال خود خريده و بناء را وقف نكرده‌اند، مدرسه ملك آنها است (و بعد از موت آنها به ورثه‌شان مى‌رسد) و تصرف در مدرسه و ادارۀ آن احتياج به اجازۀ حاكم شرع ندارد، و چنانچه آن مكان را وقف نموده‌اند و براى آن متولّى معيّن كرده‌اند ادارۀ مدرسه با متولّى تعيين شده مى‌باشد. و اگر وقف نموده‌اند ولى براى آن متولى تعيين نكرده‌اند بايد به حاكم شرع مراجعه كنند تا حاكم شرع براى توليت و ادارۀ مدرسه كسى را معيّن نمايد، و اللّه العالم.

سؤال١٢٨٧ -ملكى وقف روضه‌خوانى بوده، از ترس رضا خان كه مبادا غصب كنند آن را فروخته و از عالمى سؤال كرده است، اين عالم گفته نبايد مى‌فروختى به مقدار آن ملك جاى ديگرى را خريدارى كنيد و وقف كنيد، اين شخص ٢ دانگ منزل خود را وقف كرده است. حال مرده است و ورثه مى‌خواهند خانه را بفروشند تكليف حال وقفى چه مى‌شود؟

جواب: بسمه تعالى -چنانچه ممكن باشد، دو دانگ منزل را بايد بفروشند و با پول آن ملك موقوفۀ اول را پس بگيرند، و اگر ممكن نشد با پول آن دو دانگ جاى ديگرى را بخرند و وقف روضه‌خوانى كنند، و اللّه العالم.

سؤال١٢٨٨ -گنبدى كه وقف خاص است و جنبۀ تاريخى دارد، آيا مى‌توان آن را براى گنبد امامزادۀ ديگرى كه در نزديك همان امامزاده است استفاده كرد يا خير؟ با توجه به اينكه ادارۀ ميراث روى كاشيهاى گنبد مذكور دست گذاشته است، آيا مى‌توان كاشيها را مصرف كرد يا خير؟

جواب: بسمه تعالى -چنانچه وقف بر امامزادۀ خاص شده، بايد در همان امامزاده بمانده، و اللّه العالم.

سؤال١٢٨٩ -ادارۀ آبيارى براى آزمايش فراوانى آب، حلقۀ چاهى را در محل قبرستان و در قسمت قديمى آن احداث كرده بود. اكنون همان چاه را به كشاورزانى كه متقاضى اجازۀ احداث چاه و نصب موتورپمپ بودند واگذار مى‌كند و بهره‌بردارى از چاه مزبور

منوط به اين است كه در زمين مذكور براى لوازم كار در حدود چهل متر مربع تصرف شود (قبرها كهنه و قديمى و لكن آثار معلوم است و اكنون دفن موتى در قسمت ديگر همان زمين انجام مى‌گيرد) ، آيا اين تصرف چه با پرداخت قيمت يا با الحاق زمين مساوى با زمين مورد تصرف، از زمينهاى مجاور به قبرستان جايز است و يا راه ديگرى هست؟

جواب: بسمه تعالى -چنانچه قبرستان وقف براى دفن باشد-و لو به شهرت بين اهالى آنجا-تصرّف منافى وقف و لو در بعضى از آن جايز نيست، و در صورت عدم وقف نيز تصرّفاتى كه موجب هتك بر مؤمنين موتى باشد يا سبب نبش قبر آنها گردد جايز نيست، بلى استفاده كردن از آب چاه و لو به اين نحو كه بناء و وسايل كشيدن آب را بيرون از قبرستان بگذارند مانعى ندارد، و اللّه العالم.

سؤال١٢٩٠ -آيا مى‌توان از درآمد زمين‌هايى كه افراد وقف امام حسين عليه السّلام نموده‌اند در ساخت و مخارج مسجدى كه در آن نيز عزاى امام حسين عليه السّلام برپا مى‌شود استفاده كرد؟

جواب: بسمه تعالى -اگر مسجدى است كه در آن بطورى كه در حسينيه‌ها مرسوم است عزادارى مى‌شود مانعى ندارد، و اللّه العالم.

سؤال١٢٩١ -موارد مصرف درآمد موقوفات امام حسين عليه السّلام را مشخصا بيان كنيد.

جواب: بسمه تعالى -چنانچه واقف موارد صرف را تعيين نكرده باشد بايد صرف عزادارى و مجالس روضه‌خوانى و اطعام عزاداران و امثال آن و در زوّار فقيرى كه نياز به كمك دارند صرف شود، و اللّه العالم.

سؤال١٢٩٢ -آيا از درآمد موقوفات امام حسين عليه السّلام مى‌توان براى ساخت فاطميّه استفاده كرد؟

جواب: بسمه تعالى -اگر حسينيه است و به نام فاطمۀ زهرا عليها السّلام نام‌گذارى مى‌شود مانعى ندارد، و اللّه العالم.

سؤال١٢٩٣ -آيا فروختن ظرفهاى مسى كه براى مسجد وقف شده جايز مى‌باشد؟ اگر جايز باشد پول آن چطور بايد خرج شود؟

جواب: بسمه تعالى -چنانچه آن ظروف و لو در مسجد ديگرى مصرف داشته باشد، فروختن جايز نيست، و در غير اين صورت تبديل آن به ظروف ديگرى كه قابل استفاده باشد مانعى ندارد، و اللّه العالم.

سؤال١٢٩۴ -احتراما به استحضار مى‌رساند اين جانب جهت احداث فضاى آموزشى (مدرسه) قطعه زمينى به مساحت ۵/١٠١٨ متر وقف كرده‌ام امّا ادارۀ آموزش و پرورش تصميم به تبديل زمين وقفى به خانۀ سازمانى گرفته است. از آنجايى كه بنده اين زمين را وقف ساختن مدرسه نموده‌ام و به هيچ وجه راضى نيستم در غير مورد وقف صرف شود، احداث منازل سازمانى در اين زمين چه حكمى دارد؟ و حكم نماز در چنين منازلى چه مى‌باشد؟

جواب: بسمه تعالى -احداث منازل سازمانى در زمين مذكور جايز نيست، و نماز خواندن در آن منازل حكم نماز خواندن در محل غصبى را دارد، و اللّه العالم.

سؤال١٢٩۵ -در اقباض و قبض ساختمان جهت تكيه، حسينيه، مدارس علوم اسلامى، مهديه‌ها در چه زمانى و چه عملى از سوى واقف و متولّى به عنوان تحقق وقف و تسليم موقوفه كفايت مى‌كند؟ و در چه زمانى واقف مى‌تواند بعد از اجراى صيغۀ وقف از قصد وقفيت رجوع نمايد؟

جواب: بسمه تعالى -در موارد وقف عام بنابر اظهر قبض شرط صحت وقف نيست، بنابراين در وقف بالصيغه به مجرد انشاء صيغه، وقف محقق مى‌شود و واقف حقّ رجوع ندارد و اگر وقف به طور معاطات است تحقق وقف به تخليه است و پس از تخليه و در اختيار قرار دادن، واقف حقّ رجوع ندارد، و اللّه العالم.

سؤال١٢٩۶ -با توجه به اينكه تعدادى از قرآن‌ها و كتب دعايى كه در مسجد اعظم (قم) وجود دارند و روى آنها نوشته شده است وقف حرم حضرت معصومه عليها السّلام، استفاده از اين قرآنها و كتب دعا در مسجد اعظم چگونه است؟ در صورتى كه انسان موردى از اين قبيل مشاهده كند لازم است كه آن را به حرم برگرداند؟

جواب: بسمه تعالى -احتياط لازم آن است كه قرآن يا كتاب دعاء مزبور در جايى خوانده شود كه حرم حضرت معصومه عليها السّلام گفته مى‌شود، و اللّه العالم.

سؤال١٢٩٧ -آيا جعل توليت بر موقوفه‌ها كه مشروط بر احداث اعيان مى‌باشد و واقف هزينه‌اى هم متحمل نگرديده است صحيح است؟

جواب: بسمه تعالى -جعل توليت بر اين موارد مانعى ندارد، و پس از حصول منافعى در وقف متولّى مى‌تواند در صورت عدم قصد تبرع بر حسب متعارف و هزينۀ پولى را بردارد، بلكه احتياطا كمتر از متعارف را بردارد، و اللّه العالم.

سؤال١٢٩٨ -آيا جعل توليت براى تكايا، حسينيه‌ها، مهديه‌ها و بطور كلى وقف‌هاى انتفاع و موقوفات جهات عمومى صحيح است يا خير؟

جواب: بسمه تعالى -واقف در ضمن وقف مى‌تواند براى مورد سؤال، خودش يا غير خودش را متولّى قرار دهد، و در صورت عدم تعيين واقف حاكم شرع متولّى يا وكيل را معيّن مى‌كند، و اللّه العالم.

سؤال١٢٩٩ -آيا فرائض دينى در اينگونه محل‌ها متوقف بر اجازه واقف يا متولّى است و امر و نهى متولّى يا واقف تا چه ميزان مؤثر است؟

جواب: بسمه تعالى -امور راجعه به دين را در محلهاى مذكوره كه مزاحمتى با جهت وقف ندارد واقف يا متولّى بايد اجازه بدهد، و اللّه العالم.

سؤال١٣٠٠ -منزلى است وقف بر حضرت ابا عبد اللّه الحسين عليه السّلام كه از درآمد آن بايد در همان منزل مجلس عزادارى آن حضرت برپا شود، و اين منزل سر دو نبش كوچه‌اى كه به عرض سه متر است واقع شده، به درخواست مردم شهردارى مى‌خواهد كوچه را وسعت دهد كه بيش از يك ثلث منزل داخل در كوچۀ عمومى مى‌شود، سؤال ما اين است كه اگر اين امر متوقف بر اجازۀ متولى باشد، آيا جايز است متولّى همچون اجازه‌اى بدهد يا خير؟

بسمه تعالى -براى متولّى مشروع نيست اجازه دهد و ديگران هم جايز نيست خراب  كنند، و اگر شهردارى خراب كرد بر متولّى و ديگران مسئوليتى نيست، و اللّه العالم.

سؤال١٣٠١ -آبى است كه ٧/١ آن وقف مسجد و يا امامزاده‌اى است كه درآمد آن صرف تعميرات آنها بشود، آيا لوله‌كشى آن آب بدون در نظر گرفتن وقف به شهرى و يا روستايى جايز است يا خير؟

جواب: بسمه تعالى -جايز نيست، و اللّه العالم.

سؤال١٣٠٢ -اگر عمل لوله‌كشى و تصرف در آن آب بدون در نظر گرفتن وجه الاجاره انجام پذيرد، آيا وضو و غسل و به طور كلّى تصرّف در آن جايز است يا خير؟

جواب: بسمه تعالى -اگر آن آب متولّى شرعى دارد بايد به او رجوع كنند، و اگر متولّى شرعى ندارد بايد به حاكم شرع رجوع كنند و در هر دو صورت قيمت آن را به نسبت مصرف بپردازند، و اللّه العالم.

سؤال١٣٠٣ -شخصى املاك خود را از زمين و باغ وقف بر اولاد ذكور خود مثلا نسل بعد نسل نموده است كه در صورت انقراض، موقوفه وقف بر سالار شهيدان حضرت ابا عبد اللّه الحسين عليه السّلام باشد، آيا چنين وقفى صحيح است، آيا دختر و نوۀ دخترى واقف، حق استفاده از آن را دارد؟ يا اصلا اين وقف صحيح نيست؟

جواب: بسمه تعالى -بلى، وقف صحيح است و دختر و نوۀ دخترى هيچ‌گونه حقى از موقوفه ندارند، و اللّه العالم.

سؤال١٣٠۴ -شخصى چند رأس گوسفند را وقف امام حسين عليه السّلام مى‌كند، در حال احتضار وصيت مى‌كند كه بعد از او براى عزاى امام حسين عليه السّلام فرزندانش به وقف عمل كنند، بعد از مدتى كه به اين وصيت عمل مى‌شود نگهدارى گوسفندان ممكن نيست، آيا مى‌شود آنها را فروخت و قيمت آنها را در مورد وقف مصرف كرد؟

جواب: بسمه تعالى -چنانچه مراد اين باشد كه گوسفندان ماده وقف نموده كه نماء آنها مانند شير و پشم و زاد و ولد ذكور آن صرف در ماتم امام عليه السّلام و لو به فروختن بشود و زاد و ولد مادۀ آن باقى بماند، مانعى ندارد. و لازم نيست ورّاث خودشان نگهدارى كنند بلكه مى‌توانند شخص امينى را به وكالت از خودشان اجير كنند تا نگهدارى كند و اجرت اجير هم از مال وقف پرداخته مى‌شود، و در صورتى كه براى نگهدارى آنها اجير گرفتن هم ممكن نباشد، آنها را مى‌فروشند و با پول آن چيزى خريدارى مى‌كنند كه عين آن باقى باشد و نماء آن را صرف در ماتم امام عليه السّلام نمايند، و اللّه العالم.

سؤال١٣٠۵ -شخصى قبور مؤمنينى كه در نظر مردم از احترام خاصى برخوردار بودند را با همت خود احياء و بازسازى نمودم، امّا ادارۀ اوقاف با وجود اينكه هيچ سهمى در احيا و آبادانى اين مقبره نداشت مدت يك سال است كه اين مكان را تصرّف نموده است، آيا با وجود اينكه بنده خود تمام كارهاى اين مجموعه را از ابتدا تا حال انجام دادم، آيا مى‌توانم نذوراتى كه تقديم به اين مكان مى‌شود سهمى از آن براى خود بردارم با وجود اينكه بنده شغلى غير از اين ندارم و زندگى‌ام به سختى تأمين مى‌شود؟

جواب: بسمه تعالى -در صورتى كه بر روى قبر بگذارند يا در صندوق شخصى شما بريزند و شما هم خدمتى انجام بدهيد، به اندازۀ حاجت مى‌توانيد برداريد، و اللّه العالم.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -