انهار
انهار
مطالب خواندنی

فتاوای آیت الله العظمی خوئی (قدس سره)

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 945- اگر كسى يك يا دو اسكناس صد تومانى يا پانصد تومانى در خيابان و يا ممرّ عام يافت و برداشت، آيا در حكم لقطه بى‏نشانى است كه تعريف ندارد، يا چون علامت صد و پانصد دارد در حكم لقطه‏اى است كه تعريف آن لازم است؟

جواب: بى‏علامت محسوب است.

سؤال 946- همين مبلغ اگر در كوچه بن‏بست پيدا شود وظيفه چيست؟

جواب: در صورتى كه قابل تعريف براى صاحبان خانه در آن كوچه نباشد، مانند فرض بالا است.

سؤال 947- در مسئله 18 لقطه منهاج فرموده‏ايد در مسكوكات مفرده تعريف ساقط است، لذا عرض مى‏شود اگر كسى يك صد تومانى مثلاً پيدا كرد آيا تعريف بر او واجب نيست يا واجب است چون از نظر مسئله 28 لقطه مورد شبهه شده، بيان فرمائيد.

جواب: مقصود در فرع اوّل صورت مقرون نبودن به چيزى كه باعث اختصاص باشد مى‏باشد و با فرع ثانى منافات ندارد، و مفروض سؤال اگر از حيث مكان و زمان قابل شناختن باشد تعريف لازم است. واللََّه العالم.

سؤال 948- اگر لقطه را مدّتى تعريف كرد و يأس حاصل شد آيا وجوب تعريف ساقط است يا نه؟ اگر چه در توضيح احتياط فرموده‏ايد لكن نظر مبارك فعلى را خواستاريم.

جواب: بلى احتياطاً بايد تا آخر سال تعريف كند مگر آنكه يقين به عدم بكند، ولى در اين صورت تملك مشكل است بايد يا تصدق كند و يا نگهدارى نمايد اگر احتمال بدهد بعد هم پيدا شود، و الّا معيّن است تصدق. واللََّه العالم.

سؤال 949- براى تعريف لقطه مى‏شود به نوشتن اطلاعيه و به درب و ديوار محل اجتماع چسباندن اكتفا كرد، يا نه؟ و معلوم است كه اين طور تعريف كتبى از نظر شنواندن به افراد، مثل تعريف لفظى نيست.

جواب: هر گاه عادت تعريف به آن كيفيت، مظنه اطلاع باشد ولو بالواسطه نظيرشهرها مجزى است. واللََّه العالم.

سؤال 950- معمولاً در مشهد افرادى هستند كه كبوتر هوا مى‏كنند زيدى مى‏گويد دو عدد از همين كبوترها را من گرفتم و به آنهايى كه گمان داشتم مال آنها است گفتم ولى صاحبش پيدا نشده و آنها را فروخته، پول آنها را چه كند؟

جواب: به عنوان صدقه از صاحب آنها به فقير بدهد. واللََّه العالم.

سؤال 951- اگر كبوترى در خانه كسى بيايد و احتمال دهيم مملوك ديگرى باشد آيا واجب است تعريف نمودن آن؟

جواب: اگر مالك او را ندانيم واجب نيست تعريف نمودن. واللََّه العالم.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -