انهار
انهار
مطالب خواندنی

فتاوای آیت الله العظمی بهجت (قدس سره)

بزرگ نمایی کوچک نمایی

قتل اجبارى از نظر اسلام

سؤال1551. اگر چنان چه فرد در شرايطى قرار گيرد كه مجبور به قتل كسى باشد، در اسلام چه حكمى دارد؟

جواب:اگر در مقام دفاع از خود باشد، با مراعات مراتب و انحصار در قتل اشكال ندارد و امّا اگر ديگرى او را مجبور كند كه نفس محترمه  اى را به قتل برساند، جايز نيست؛ هر چند خودش كشته مى  شود.

كشتن متجاوز جنسى توسّط تجاوز شده

سؤال 1552. آيا شخص مى  تواند كسانى را كه نسبت به او تجاوز جنسى كرده اند، در فرصت مناسب بكشد؟

جواب: خير، نمى  تواند.

 قتل عمد يا دفاع از خود؟

سؤال1665. اگر فردى در شب با كسى مواجه شود كه چوب دستى در دست دارد و به طرفش بدود و دستش را بگيرد و فقط بگويد چه كسى هستى؟ اسمت چيست؟ ولى او در جواب و قبل از آن كه آن شخص حركت ديگرى انجام دهد، عالما و قاصدا با كارد سلاّخى به طول 20 سانتى متر به طور برق آسا به ناحيه  ى فكّ و گردن او بزند و برابر نظر پزشك قانونى، تمام شريانات و عصب ها را قطع و به عمق 20 سانتى  متر فرورفتگى باشد و شخص مصدوم را با تأخير مثلاً دو ساعت به بيمارستان رسانده و با كمبود امكانات بيمارستان مواجه شوند و پزشك حاذق هم سريعا خود را برساند و عمل جرّاحى هم مؤثّر واقع نشود و جان بدهد؛ بفرماييد:

سؤال 1) با توجّه به اين كه ضارب، عاقل، بالغ و رشيد مى  باشد، آيا قتل عمد محسوب مى  شود؟

جواب: قتل عمد محسوب مى  شود.

سؤال 2) تأخير در رساندن به بيمارستان، با توجّه به اين كه اگر اين ضربه جلوى اتاق عمل بيمارستان هم وارد مى  شد كسى قادر نبود جلوى خون ريزى را بگيرد و با توجّه به اين كه 12 واحد خون هم به ايشان تزريق شد، ولى مؤثّر واقع نشد، آيا اين تأخير دخالتى در حكم دارد؟

جواب: اگر قاتل در مقام دفاع بوده و خائف شده باشد، به ديه مصالحه شود اولى است، واللّه  العالم.

سؤال 3) با عنايت به اين كه مقتول در شب مهتابى در فصل برداشت بادام جلوى باغ خود بوده است و قاتل به همراه يك نفر ديگر با موتور آمده است جلوى باغ مقتول و مقتول با چوب دستى به طرف او دويده و دست او را گرفته است و سؤال كرده تو كى هستى و اسمت چيست؟ ولى آن شخص، آن ضربه  ى شديد را به او وارد مى  كند، آيا مقتول مقصّر است و جرمى را مرتكب شده است؟

جواب: اگر قاتل در مقام دفاع بوده و خائف شده باشد، به ديه مصالحه شود اولى است، واللّه  العالم.

زخمى كردن حيوان مزاحم بعد از هشدار به صاحب حيوان

سؤال1244. اگر حيوان كسى وارد منزل يا باغ و زراعت شخصى شد و چندين بار هم به صاحب حيوان تذكر داده باشد، اما او توجه باشد و صاحب زراعت يا منزل و باغ در باغ يا زراعت سم بريزد و حيوان بميرد و يا پاى حيوان را بشكند يا حيوان را زخمى كند، چه حكمى دارد؟ و اگر چنين حيوانى از بين برود، حكم مسأله چه مى  شود؟

جواب: فردى كه اقدام بر كشتن يا مجروح نمودن حيوان نموده، ظاهرا ضامن است؛ مگر اين كه در آن مورد دفاع از مال صادق باشد و راه دفاع هم در مجروح يا كشتن حيوان منحصر باشد كه ضامن نيست و حلّ اختلاف نزد حاكم شرع مى  شود.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -