انهار
انهار
مطالب خواندنی

وفات «علامه شيخ عبدالحسين اميني» (1349ش)

بزرگ نمایی کوچک نمایی
رحلت مرزبان حريم تشيع، علامه شيخ "عبدالحسين اميني" صاحب كتاب "الغدير" (1349ش)رحلت مرزبان حريم تشيع، علامه شيخ «عبدالحسين اميني» صاحب كتاب «الغدير» (1349ش)
علامه شيخ عبدالحسين اميني در سال 1281ش (1320ق) در تبريز زاده شد. پس از فراگيري مقدمات علوم حوزوي در تبريز، راهي نجف اشرف شد و از محضر آيات عظام سيدابوتراب خوانساري و سيدمحمد فيروزآبادي فيض برد. ايشان در دوران جواني به كسب درجه اجتهاد نائل آمد و اين اجازه با تأييد و دستخط مراجع بزرگوار و آيات عظام سيدابوالحسن اصفهاني، ميرزاي ناييني، حاج شيخ عبدالكريم حائري يزدي و شيخ محمدحسين كمپاني اصفهاني همراه بود. وي پس از تكميل تحصيلات، به تأليف كتاب روي آورد و در ابتدا كتاب شهداءالفضيله، شرح حالي از 130 تن از علماي دين را به رشته تحرير در آورد و پس از آن خود را براي نگارش كتاب عظيم الغدير مهيا ساخت. اين كتاب بزرگترين و ارزشمندترين اثر علامه اميني است. ايشان بيشتر اوقات خود را صرف تحقيق و نگارش اين كتاب گرانسنگ نمود و خود آن بزرگوار در اين‏باره مي‏گويد: "هرگاه پشت ميز مي‏نشستم كه الغدير را بنويسم مثل اينكه حضرت علي (علیه السلام) را در كنار ميز مي‏ديدم كه مطالب را به من ديكته مي‏فرمود". علامه اميني براي يافتن مدارك معتبر درباره حديث غدير و ساير مطالب مربوط به اهل‏بيت (علیه السلام) بارها به كشورهاي مختلف سفر كرد و ده‏هزار كتاب را مطالعه نمود. اين عالمِ محقق هم‏چنين كتابخانه‏اي با 42 هزار كتاب در نجف اشرف با نام كتابخانه اميرالمؤمنين (علیه السلام) تاسيس كرد و به همراه جمعي از ياران و با نسخه‏برداري از كتب ناياب و منحصر به فردِ اسلامي، گنجينه نفيسي از آثار مذهبي را جمع‏آوري نمود. سرانجام علامه اميني، اين عالم رباني و رضواني در دوازدهم تيرماه 1349 ش برابر با 28 ربيع‏الثاني 1390 ق در هفتاد سالگي بدرود حيات گفت و در كتابخانه‏اش به خاك سپرده شد.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -