انهار
انهار
مطالب خواندنی

عمليات والفجر 10 (1366 ش)

بزرگ نمایی کوچک نمایی


جـمـهـورى اسـلامـى ايـران بـراى پـاسـخـگـويى به بمباران و موشك باران مناطق مسكونى شهرها و احقاق خود در مجامع بين المللى ، با تغيير منطقه عملياتى از جنوب به غرب ، در صدد برآمد تا قدرت رزمندگان اسلام را بار ديگر به جهانيان نشان دهد.
بـديـن مـنـظـور عـمـليـات گـسـتـرده اى در غـرب كـشـور در دشـتـهـاى سـليـمـانـيـه عـراق هـمـزمـان بـا مـبـعـث رسـول اكـرم (صـلى الله عـليـه و آله و سـلم ) به نام والفجر 10، آغاز شد. اين عمليات در روز سه شنبه 25/12/1366، شروع و در 5 مرحله به اجرا در آمد.

 

مرحله اول عمليات
مـرحـله اول عـمـليـات در سـاعـت 20:23 روز 25 اسـفـنـد 1366، بـا رمـز ((يـا رسـول الله ، يـا رسـول الله )) در 30 كـيـلومـتـرى عـمـق خـاك عراق در منطقه عمومى خرمال ، آغاز و رزمندگان اسلام پس از عبور از موانع سخت و ايذايى دشمن موفق شدند حدود 20 روستا واقع در شمال و جنوب و غرب شهر خرمال را آزاد نمايند.
و روز بـعـد مـوفـق شـدنـد مـقـاومـت نـيـروهـاى دشـمـن را بـسـخـتـى در هـم شـكـسـتـه و پـيـروزمـنـدانـه وارد شـهـر خـرمـال عـراق شـونـد و شـهـر را كـامـلا پـاكـسـازى نـمـايـنـد. در مـبـداء ورودى شـهـر گـروهـى از مـردم بـه استقبال رزمندگان اسلام آمدند.
قـابـل ذكـر اسـت كـه نـيـروهـاى جـهادگر با احداث جاده هاى مناسب در ارتفاعات سر به فلك كشيده و زدن پلهاى حياتى ، نقش مهمى در تسريع حركت نـيـروهـاى عـمـل كـنـنـده ايـفـا كـردنـد، تـا جـايـى كـه اسـراى عـراقـى عـمـليـات والفـجـر 10 از سـرعـت عـمـل نـيروهاى عمل كننده در اين منطقه صعب العبور ابراز شگفتى مى كردند. سرهنگ پياده ((كوكب محمد امين )) از تيپ كامندويى لشكر 34 عراق مى گـويد: ((با وجود موانع سخت و طبيعى و ايذايى ، در ذهن ما خطور نمى كرد كه رزمندگان اسلام بتوانند به ما نزديك شوند، از اين رو ما زمانى از آغاز عمليات با خبر شديم كه در محاصره كامل قرار داشتيم .))
بـا گـذشـت سـاعـتـها از آغاز عمليات و تصرف شهر خرمال و دهها روستا در استان سليمانيه ، طارق عزيز وزير امور خارجه عراق طى مصاحبه اى در لندن اعلام كرد: ((اخبار مربوط به عمليات ايران در جبهه ها تنها يك شايعه است .))

 

مرحله دوم عمليات
بـعـدازظـهـر چـهـارشـنـبـه 26/12/1366، دليـر مـردان سـپـاه در ايـن مـرحـله بـا پـيـشـروى در غـرب شـهـر خـرمـال ، روسـتـاهـاى تـپـه كـلارى ، حـاجـى رقـه ، تـپـه تـوكـه ، كـپـه كـول و... را تـوانـسـتـنـد، آزاد كـنـنـد. بـا آزادسـازى ايـن روسـتـاهـا ارتـباط شمال و جنوب استان سليمانيه قطع شد و شهر مهم دو جيله و بيش از 20 روستاى اطراف آن آزاد شد.

 

مرحله سوم عمليات
در بامداد پنج شنبه 27/12/1366، آغاز و مدافعان مهين اسلامى پس از عبور رودخانه هاى خروشان سيروان ، زيمكان و آب ليله ، مواضع ، پايگاهها و اسـتـحـكامات دشمن را در سلسله ارتفاعات بالمبو و گزيل و بيش از 24 ارتفاع ديگر در جنوب استان سليمانيه عراق در هم كوبيدند و بر بيش از 90 روستاى منطقه عمومى حلبچه تسلط پيدا كردند و روستاهاى حد فاصل شهر دو جيله و درياچه دربنديخان عراق آزاد شد و نيروى دريايى سپاه با اسـتـقـرار در شـرق دريـاچـه ، تـحركات دشمن در آن سوى درياچه را زير نظر گرفت و پيشروى به سوى شهر حلبچه از چندين جناح ادامه ، و اين شهر به محاصره درآمد و سرانجام رزم آوران اسلام موفق شدند، در زير بمبارانهاى شديد هوايى و شيميايى دشمن ، شهر 70 هزار نفرى حلبچه را آزاد نمايند.

 

مرحله چهارم عمليات
اين مرحله از نيمه شب پنج شنبه 27/12/1366، آغاز و رزمندگان اسلام ، پس از تثبيت مناطق آزاد شده ، موفق شدند شهر مرزى و كردنشين نو سود را كـه بـيـش از 7 سـال زيـر سـلطـه دشـمـن قـرار داشـت و بـغـداد آن را بـه عـنـوان پـايـگـاهـى بـراى ضـد انـقـلابـيـون و مـنـافـقـيـن وابـسـتـه تبديل كرده بود، از تير رس ‍ دشمن خارج سازند.
بـا اسـتـقـرار كـامل نيروها در شهر نوسود موفق شدند دو شهر نظامى "طويله و بياره " و بيش از 8 روستاى اطراف آن در نزديكى نوار مرزى را آزاد كنند.
دشمن در روز جمعه 28/12/1366، در محورهاى شمالى عمليات والفجر 10 اقدام با پاتك كرد كه با هوشيارى و آمادگى رزمندگان اسلام دفع شد و دشمن پس از بجاى گذاشتن دهها كشته ، زخمى و اسير، ناگزير به عقب نشينى شد و حتى مواضع قبلى خود را نيز از دست داد.

 

مرحله پنجم عمليات
مرحله پنجم در شب چهارشنبه 3/1/1367 و در خجسته سالگرد ولادت امام چهارم (عليه السلام ) آغاز شد.
در اين مرحله حماسه آفرينان بسيجى و پاسدار، به دشمن حمله كردند تا به جنايت بعثيها در بمباران شيميايى شهر حلبچه پاسخ گويند. در اين عـمـليات كه در محور خرمال به سيد صادق در استان سليمانيه انجام شد، 19 ارتفاع حساس منطقه ، از جمله ارتفاع 1058 (وريشن ) مشرف بر شهر سيد صادق و چندين روستاى ديگر استان سليمانيه آزاد شد. در جريان اين نبرد پيروز، تيپ 95 پياده ، تيپ كماندويى سپاه پنجم ، 2 گردان از تيپ 80 زرهى لشكر 17 و 2 گردان از تيپ 46 زرهى لشكر 12 ارتش عراق به ميزان 100 متلاشى گرديدند و به تيپ 25 مكانيزه دشمن نيز به ميزان 30 تلفات و ضايعاتى وارد شد.
هـمـچـنـيـن بـيـش از 30 دسـتـگـاه تـانـك و دهـهـا دسـتـگـاه نـفـربـر زرهـى و انـواع خـودروى دشـمـن مـنـهـدم گـرديـد و مـقـاديـر قابل توجهى ادوات زرهى و تجهيزات مكانيزه دشمن سالم به غنيمت رزمندگان اسلام در آمد.
بـا پـايـان يافتن مرحله پنجم عمليات والفجر 10، شمار كشته و زخميهاى دشمن از آغاز اين عمليات به بيش از 11000 تن و تعداد اسراى آنها به بيش از 4400 تن رسيد.
هـمـچـنـيـن در اين مرحله يك فروند هواپيما و يك فروند بال گردان ارتش ‍ عراق سرنگون شد. در طى اين عمليات ، 5 شهر عراق و 120 روستاى اين كشور به تصرف رزمندگان اسلام در آمد و شهر نوسود نيز از لوث وجود دشمن بعثى پاكسازى شد.

 

پيام امام خمينى (ره ) به مناسبت عمليات والفجر10
امام (ره ) در پاسخ به نامه فرمانده كل سپاه پاسداران چنين اظهار فرمودند:
... اخـبـار پـيـروزيـهـا و حـمـاسـه هاى دلاوران اسلام نه تنها دل ملت ما، كه قلب همه مستضعفان و محرومان را شادمان نمود و صدام و عفلقيان و حاميان و اربابان او خصوصا آمريكا و اسرائيل را عزادار كرد. سلام خالصانه مرا به همه فرماندهان عزيز و شجاع و رزمندگان ظفرمند پيروز سپاه و بسيج و ارتـش و هـوانـيـروز و نيروى هوايى و جهادگران دلاور و گمنام و امدادگران و كليه نيروهاى مردمى و كرد ابلاغ كنيد و سلام و تشكر ملت ايران را بـه مردم شهرهاى آزاد شده عراقى كه بدون اينكه حتى يك گلوله هم به طرف آنان و شهرهاى آنان شليك شود، با آغوش باز و فرياد الله اكبر از رزمندگان ما استقبال نمودند، برسانيد و به آنها بگوييد كه مى بينيد صدام چگونه ديوانه وار شما و شهرهايتان را بمباران خوشه اى و شيميايى مى كند، خواهيم ديد كه جهانخواران چگونه در تبليغات مسموم خود از كنار اين پيروزيهاى بزرگ و جنايات صدام خواهند گذشت ...

 


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -