انهار
انهار
مطالب خواندنی

حق الطبع (حق چاپ)

بزرگ نمایی کوچک نمایی

١ – عدم رعایت حقوق مؤلف و ناشر در کتابهای دانشگاهی خارجی

سؤال: تقریبا تمامی کتابهای دانشگاهی که در رشته های علوم استفاده می شوند بدون رعایت حقوق مولف یا کپی رایت و به صورت غیر قانونی در ایران تکثیر یا ترجمه شده اند. حکم استفاده از این کتابها چیست در صورتی که بدانیم ناشر و مولف این کتب خارجی راضی نیستند؟

جواب: تکثیر کتابها بدون رضایت صاحبان اصلی آن جایز نیست، مگر این که از کفار حربی باشند.

٢ – کپی قسمتی از کتاب

سؤال: کپی کردن بخش هایی از یک کتاب ویا سی دی (مثلا نصف آن) چه حکمی دارد؟

جواب: خالی از اشکال نیست؛ ولی اگر مقدار کمی باشد عیبی ندارد.

٣ – تبدیل کتاب به نرم افزار بدون اجازه مولف

سؤال: آیا مى توان تمام یا بخشى از کتابى که از بازار خریدارى شده را بدون اجازه مؤلّف به صورت نرم افزار کامپیوترى درآورد؟ در صورتى که پولى در مقابل عرضه این برنامه گرفته نشود، چه حکمى دارد؟

جواب: باید از مؤلّف آن کتاب، در صورتى که در قید حیات است، و از ورثه او اگر رحلت کرده، اجازه بگیرد. این در صورتى است که نرم افزار را براى انتشار تهیّه کند; نه براى استفاده شخصى.

٤ – حکم مالکیت فکری در مورد تألیفات یا اختراعات و غیره

سؤال: آیا مالکیت فکرى که در عصر ما معمول شده در مورد تألیف کتاب ها، اختراعات و صنایع اکتشاف داروها، تولید فیلم هاى مفید و سى دى ها جنبه شرعى دارد یا نه؟ به این معنى که اگر کسى به حریم آن تجاوز کند مانند تجاوز به حریم ملک هاى مادّى مانند خانه و زمین و اتومبیل است و غاصب محسوب مى شود یا نه؟

جواب: مالکیّت فکرى همچون مالکیّت مادّى محترم است و تجاوز به حریم آن جایز نیست و هر کس تجاوز کند و خسارتى به بار آورد ضامن است. زیرا مالکیت از موضوعات عرفى و عقلائیست و به تعبیر دیگر از موضوعاتى است که عرف و عقلا آن را تعیین مى کنند و مى دانیم در عصر و زمان ما این نوع مالکیّت در عرف و عقلا به رسمیت شناخته شده است و از آنجا که موضوع را از عرف مى گیریم و حکم را از شرع، چنین نتیجه خواهیم که اصل کلّى «لا یحلّ لاحد ان یتصرف فى مال غیره الاّ باذنه» شامل آن هم مى گردد اضافه بر این گاه مى شود که براى اختراع یک وسیله صنعتى یا اکتشاف یک دارو، یا تألیف یک دوره کتاب، یا تولید یک سى دى، میلیون ها خرج مى کنند و صدها ساعت زحمت مى کشند، به یقین اگر کسى آن اثر را بردارد و بدون اجازه تولیدکننده تکثیر کند، ظلم فاحشى مرتکب شده و ظلم از نظر شرع و عقل حرام است. و اگر کسانى مرتکب این کار خلاف از طرق غیر قانونى شوند، دلیل بر مباح بودن آن نمى شود و ضامن هستند

٥ – ترجمه کتب خارجی با حقوق محفوظ

سؤال: بنده برای موسسات کار ترجمه کتب فنی مهندسی را انجام می دهم و در این میان کتابهایی را به بنده می دهند که مربوط به انتشارات خارجی است. می خواستم بدانم آیا با توجه به اینکه آنها حقوقشان را برای چاپ و تکثیر کتبشان محفوظ می دانندو اکثر موسسات از ناشران خارجی اجازه نمی گیرند، آیا بنده به عنوان مترجم اجازه دارم که این کتابها را ترجمه کنم یا نه و آیا پول حاصل از آن حلال است یا خیر.

جواب: در صورتی که آنها نسبت به ترجمه نیز حقوقشان رامحفوظ داشته باشند استفاده از آن اشکال دارد مگر کشورهایی که با مسلمانان عملاً در حال پیکار هستند.

٦ – چاپ تألیفات بدون رضایت مولف یا وارث او

سؤال: چنانچه ناشرى مجموعه اشعار شاعر یا نوشته هاى نویسنده اى را بدون پرداخت حقّ تّالیف و کسب اجازه مؤلف و در صورت فوتش بدون موافقت و رضایت ورّاث شرعى و قانونى او منتشر کند و آنها را بفروشد و درآمد حاصله را کلاّ به نفع خود بهره بردارى کند، چنین عملى از نظر شرعى چه حکمى دارد؟

جواب: حقّ تّالیف یک حقّ عقلایى است که در میان عقلاى جهان به رسمیّت شناخته شده است و تجاوز به آن، مصداق ظلم و ممنوع مى باشد و نشر آثار مؤلّفین و شعرا بدون اجازه آنان جایز نیست و این نکته را باید توجّه داشت که همیشه مصادیق از عرف گرفته مى شود و احکام از شرع مقدّس و مانعى ندارد که با گذشت زمان، حقوق تازه عقلائیّه پیدا شود و مشمول احکام کلیّه اسلام گردد.

٧ – چاپ و نشر کتاب توسط ناشران بدون اجازه مولف

سؤال: مؤلّفى کتابى مى نویسد و با ناشرى قرارداد چاپ و نشر منعقد مى نماید و در کتاب مى نویسد: «حقوق طبع براى مؤلّف محفوظ است». پس از چندى ناشر دیگرى بدون اجازه از مؤلّف، کتاب را تجدید چاپ مى نماید. در عرف ناشران چنین است که مقدارى از کتاب را به عنوان حقّ تّألیف به مؤلّف مى دهند، آیا این چنین حقّى براى مؤلّف وجود دارد و آیا نیاز به اجازه از مؤلّف در مقام تجدید و افست از روى کتابش مى باشد؟

جواب: حقّ تّألیف یک حقّ عقلایى است که در تمام دنیا از سوى همه عقلاى جهان به رسمیّت شناخته شده است و مخالفت با آن مصداق ظلم شمرده مى شود و شرعاً حرام است، بنابراین مؤلّف مى تواند حقّ خود را از کسانى که بدون اجازه او تجدید چاپ کرده اند بگیرد، در ضمن توجّه داشته باشید ناشر نیز نسبت به حروفچینى و مانند آن حق دارد و اگر کسى از روى آن عکسبردارى کند باید حقّ ناشر را نسبت به آن بپردازد.

٨ – خرید و فروش امتیاز نوار کاست قرّای معروف

سؤال: قراى معروفى که آیاتى از قرآن مجید را با صوت زیبا تلاوت مى کنند و آن را بر روى نوار کاست و یا ویدئو ضبط مى کنند، آیا مى توانند امتیاز آن را خرید و فروش کنند و آیا باید دیگران در موقع تکثیر از آنها اجازه بگیرند؟

جواب: در صورتى که در عرف عقلا به عنوان حقّى براى قارى شمرده شود، کسانى که مى خواهند تکثیر کنند باید با موافقت او باشد.

٩ – حکم استفاده از محصولات مؤسسات غیر دولتی کشورهای محارب

سؤال: تظر حضرتعالی درباره رعایت حق مولف در آثار چاپی، چند رسانه ای و نرم افزارها مشروط به این شده که صاحب اصلی کافر حربی باشد یا نه. حال با توجه به اینکه اکثر این آثار امروز در آمریکا تولید می شود و این کشور ما را تحریم اقتصادی نموده است لطفاً در خصوص موارد زیر راهنمایی بفرمایید که کافر حربی محسوب می شوند یا خیر:

۱- موسسات دولتی غیر سیاسی نظیر جوامع مهندسی در آمریکا نظیر جامعه مهندسان عمران، مکانیک و ...

۲- موسسات انتشاراتی غیر دولتی یا شرکتهای غیر دولتی آمریکایی متعلق به اشخاص که ظاهرا با مسلمانان مشکل و جنگی ندارند و حتی به ایرانیان یا دیگر مسلمانان کالا هم می فروشند

جواب: در صورتی که با مسلمانان مشکلی نداشته باشند و حمایت از برنامه های دولت خود نکنند حکم حربی ندارند.

١٠ – حکم شرعی مالکیت های فکری (حق التالیف و ترجمه و...)

سؤال: آیا حقوق مالکیّت هاى فکرى، مانند حقّ تألیف، ترجمه، طبع و اختراعات، شرعى است؟

جواب: حقّ الطبع و حقّ التألیف، و همچنین حقّ استفاده از اختراعات، حقوق معتبرى است که تجاوز به آن جایز نیست.

١١ – حکم شرعی مالکیت های فکری (حق التالیف و ترجمه و...)

سؤال: آیا حقوق مالکیّت هاى فکرى، مانند حقّ تألیف، ترجمه، طبع و اختراعات، شرعى است؟

جواب: حقّ الطبع و حقّ التألیف، و همچنین حقّ استفاده از اختراعات، حقوق معتبرى است که تجاوز به آن جایز نیست.

١٢ – جوایز آثار علمی بعد از فوت مولف

سؤال: اگر یک اثر علمى و هنرى در مسابقات علمى، ادبى مشمول دریافت جایزه گردد، و در حال حاضر دسترسى به مؤلّف آن ممکن نباشد، یا فوت نموده باشد، این جایزه متعلّق به چه کسى است؟ آیا ناشرى که امتیاز چاپ کتاب را گرفته، در جایزه سهیم مى باشد؟

جواب: جایزه به ورثه او مى رسد، و در صورتى ناشر شریک در آن خواهد بود که جایزه تنها تعلّق به متن کتاب نگرفته باشد، بلکه کیفیّت نشر آن نیز مشمول جایزه شده باشد.

١٣ – تکثیر نشریات و یا کتب علمی دیگران

سؤال: تکثیر نشریّات و کتب علمى متعلّق به دیگران، به همان زبان و شکلى که چاپ شده، و به قصد فروش و بهره بردارى مادّى از طریق چاپ و عکس بردارى چه حکمى دارد؟ حذف یا تغییر نام مؤلّف در چاپ اثر چگونه است؟

جواب: حقّ تألیف، و همچنین حقّ نشر، از حقوق عقلائیّه است، و عدم رعایت آن، در عرف عقلا ظلم محسوب مى شود; بنابراین حرام است. و اگر نام مؤلّف تغییر داده شود، علاوه بر گناه ناشى از ظلم متضمّن گناه ناشى از دروغ نیز مى باشد.

١٤ – نقل و انتقال حق الطبع

سؤال: آیا حقّ طبع و نشر، شرعى و قابل تملّک و نقل و انتقال است؟

جواب: آرى، حقّ طبع و نشر شرعى است. و قابل واگذارى با عوض یا بدون عوض مى باشد.

١٥ – چاپ متن سخرانی و درس بدون اجازه

سؤال: آیا شرعاً مى توان مطالب سخنرانى فردى را ضبط یا یادداشت نمود، یا خطبه ها و موعظه ها و دروسى که استاد تدریس مى کند را جمع آورى کرد، و بدون ذکر مآخذ و منابع، و بدون اجازه صاحب اثر، آن را انتشار داد؟ اموالى که از این راه به دست مى آید، چه حکمى دارد؟

جواب: اشکال دارد.

١٦ – مشروعیت حق الطبع

سؤال: آیا از نظر شما حق تألیف، حقّى مشروع و قابل واگذارى است؟

جواب: حق تألیف از حقوق عقلائیّه است، که شارع مقدّس بر اساس عمومات کتاب و سنّت آن را امضا نموده است، زیرا در عرف عقلا، عدم رعایت آن نوعى ظلم محسوب مى شود، و قابل واگذارى است.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -