انهار
انهار
مطالب خواندنی

ترجمه انصاریان

بزرگ نمایی کوچک نمایی

به نام خدا که رحمتش بی اندازه است و مهربانی اش همیشگی

آن روز ثابت و حق [که وقوعش حتمي و ترديدناپذير است،] ( 1 )

 آن روز ثابت و حق چيست؟ ( 2 )

 و تو چه مي داني که آن روز ثابت و حق چيست؟ ( 3 )

 [قوم] ثمود و عاد آن روز کوبنده را انکار کردند؛ ( 4 )

 اما قوم ثمود با عذابي سرکش هلاک شدند، ( 5 )

 و اما قوم عاد با تندبادي بسيار سرد و طغيان گر نابود شدند، ( 6 )

 که خدا آن را هفت شب و هشت روز پي در پي بر آنان مسلط کرد و [اگر آنجا بودي] مي ديدي که آنان مانند تنه هاي پوسيده و پوک درختان خرما روي زمين افتاده [و هلاک شده اند.] ( 7 )

آيا از آنان هيچ باقي مانده اي مي بيني؟ ( 8 )

و فرعون و کساني که پيش از او بودند و مردم شهرهاي زير و رو شده [قوم لوط] مرتکب گناهان بزرگ شدند، ( 9 )

 و فرستاده پروردگارشان را نافرماني کردند و خدا هم آنان را به عذابي سخت گرفت. ( 10 )

 هنگامي که آب طغيان کرد، ما شما را در کشتي سوار کرديم، ( 11 )

 تا آن را براي شما مايه تذکر و بيداري قرار دهيم و گوش شنوا آن را [به عنوان مايه عبرت و تذکر] حفظ کند. ( 12 )

 پس چون در صور يک بار دميده شود، ( 13 )

 و زمين و کوه ها از جاي خود برداشته شوند و هر دوي آنها يک باره درهم کوبيده و ريز ريز گردند(14)

پس آن روز است که آن واقعه بزرگ واقع مي شود؛ ( 15 )

 و آسمان بشکافد و در آن روز است که از هم گسسته و متلاشي گردد؛ ( 16 )

 و فرشتگان [براي اجراي دستورها حق] بر کناره ها و اطراف آسمان قرار مي گيرند، ودر آن روز هشت فرشته، عرش پروردگارت را بر فراز همه آنها حمل مي کنند. ( 17 )

 آن روز [همه شما براي حسابرسي به پيشگاه خدا] عرضه مي شويد در حالي که هيچ [عمل و نيّت] پوشيده اي از شما پنهان نمي ماند. ( 18 )

 اما کسي که پرونده اش را به دست راستش دهند، مي گويد: [اي مردم!] پرونده مرا بگيريد و بخوانيد. ( 19 )

 من يقين داشتم که حساب اعمالم را مي بينم [به اين سبب همه اعمالم را هماهنگ با احکام خدا انجام دادم و کردار بدم را اصلاح کردم] . ( 20 )

 پس او در يک زندگي خوش و پسنديده اي است. ( 21 )

 در بهشتي برين ( 22 )

 که ميوه هايش در دسترس است. ( 23 )

 [به آنان گويند:] بخوريد و بياشاميد، گوارايتان باد به سبب اعمالي که در ايام گذشته انجام داديد؛ (24)

و اما کسي که پرونده اعمالش را به دست چپش دهند، مي گويد: اي کاش پرونده ام را دريافت نمي کردم، ( 25 )

و نمي دانستم حساب من چيست؟ ( 26 )

 اي کاش همان مرگ اول [که مرا از دنيا به آخرت انتقال داد] کارم را يکسره مي کرد [و در نيستي ابد قرارم مي داد،] ( 27 )

 ثروتم عذاب را از من دفع نکرد، ( 28 )

 قدرت و توانم از دست رفت. ( 29 )

[فرمان آيد] او را بگيريد و در غل و زنجيرش کشيد، ( 30 )

 آن گاه به دوزخش دراندازيد، ( 31 )

 سپس او را در زنجيري که طولش هفتاد ذرع است به بند کشيد، ( 32 )

 زيرا او به خداي بزرگ ايمان نمي آورده ( 33 )

 و مردم را به اطعام نيازمندان تشويق نمي کرده. ( 34 )

پس امروز او را در اينجا دوست مهربان و حمايت گري نيست؛ ( 35 )

 و نه غذايي مگر چرکاب و کثافات [ي از بدن اهل دوزخ] ! ( 36 )

 که آن را جز خطاکاران نمي خورند. ( 37 )

 پس سوگند ياد مي کنم به آنچه [از محسوسات] مي بينيد، ( 38 )

 و آنچه [از غير محسوسات] نمي بينيد، ( 39 )

 بي ترديد اين قرآن، گفتار فرستاده اي بزرگوار است، ( 40 )

 و آن گفتار يک شاعر نيست، ولي جز اندکي ايمان نمي آوريد، ( 41 )

 و گفتار کاهن هم نيست، ولي جز اندکي متذکّر نمي شويد. ( 42 )

 نازل شده از سوي پروردگار جهانيان است. ( 43 )

 و اگر [او] پاره اي از گفته ها را به دروغ بر ما مي بست، ( 44 )

 ما او را به شدت مي گرفتيم، ( 45 )

 سپس رگ قلبش را پاره مي کرديم؛ ( 46 )

 در آن صورت هيچ کدام از شما مانع از عذاب او نبود، ( 47 )

 بي ترديد اين قرآن، وسيله پند و تذکري براي پرهيزکاران است. ( 48 )

 و ما به يقين مي دانيم که از ميان شما انکارکنندگاني هست. ( 49 )

 و اين انکار قطعاً مايه حسرت کافران است، ( 50 )

 و بي ترديد اين قرآن، حقّي يقيني است. ( 51 )

 پس به نام پروردگارت تسبيح گوي. ( 52 )


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -