انهار
انهار
مطالب خواندنی

مسائل متفرقه مردار

بزرگ نمایی کوچک نمایی


 

 1- بهجت: بنا بر احتياط

2- شبیری زنجانی : اگر پوست روي آن كلفت شده باشد

3- فاضل لنکرانی ، سيستاني: هر چند پوست روي آن سفت نشده باشد پاك است.

4- وحید خراسانی : ظاهر آن را از جهت ملاقات با ميته بايد آب كشيد، و اگر پوست روي آن سفت نشده باشد نجاست آن محل اشكال است .

5- فاضل لنکرانی : اگر بره و بزغاله بميرن د .

6- وحید خراسانی :  بنا بر احتياط 

مکارم شیرازی : بنا بر احتياط واجب

7- سيستاني: چنانچه ثابت نشود كه معمولا مايع است، بايد ظاهر آن را كه با بدن ميت ملاقات كرده بشويند .

سبحاني: اين مورد را در رساله خود نياورده اند .

8-  فاضل لنکرانی ، بهجت، شبیری زنجانی : از كشورهاي غير اسلامي  

  وحید خراسانی  : از ممالك كفر

9- مکارم شیرازی : تمام مواد غذايي و غير غذايي كه از كشورهاي غيراسلامي مي آورند، مانند كره و روغن و پنير و انواع داروها و صابون و واكس و پارچه و عطر و امثال اينها، اگر انسان يقين به نجس بودن آنها نداشته باشد، پاك است .

مظاهري: داروهاي روان، عطر، روغن، واكس و مثل اينها كه از بلاد كفر مي آورند پاك است و خوردن آنها و نماز خواندن با آن ها اشكال ندارد .

10- اراكي: هر چند ندانند كه به دستور شرع كشته شده يا نه .

گلپايگاني، صافي: و اگر از دست كافر گرفته شود بنا براحتياط واجب بايد از آن اجتناب شود مگر آنكه بدانيم از دست از دست مسلمان گرفته و اگر در بازار كفار از دست كفار بگيرند، نجس است مگر آنكه بدانيم ازبلاد اسلام بوده .

خوئي، تبريزي: گوشت و پيه و چرمي كه احتمال آن برود كه از حيواني است كه به دستور شرع كشته شده پاك است، ولي اگر از دست كافر گرفته شود يا اينكه دست مسلماني باشد كه از كافر گرفته و رسيدگي نكرده كه از حيواني است كه به دستور شرع كشته شده يا نه، خوردن آن گوشت و پيه حرام است و نمازخواندن در آن چرم جايز نيست (تبريزي: بلكه احوط نجاست آن است ) و اما آنچه از بازار مسلمانها يا از مسلماني گرفته شود و معلوم نباشد كه از كافر گرفته شده، يا اينكه احتمال آن برود كه تحقيق كرده اگر چه از كافر گرفته باشد نماز خواندن در آن چرم  و خو ردن گوشت و پيه نيز جايز است.

سيستاني: گوشت و پيه وچرمي كه احتمال آن برود كه از حيواني است كه به دستورشرع كشته شده پاك است، ولي اگر از دست كافر گرفته شود يا اينكه دست مسلماني باشد كه از كافر گرفته و رسيدگي نكرده كه از حيواني است كه به دستور شرع كشته شده يا نه، خوردن آن گوشت و پيه حرام است ولي نماز در آن چرم جايزاست و اما آنچه از بازار مسلمانها يا مسلماني گرفته شود و معلوم نباشد كه ازكافرگرفته شده، يا اينكه احتمال آن برود كه تحقيق كرده اگر چه از كافر گرفته باشد خوردن آن گوشت و پيه نيز جايز است مشروط بر اينكه آن مسلمان در آن تصرفي بكند كه مختص گوشت حلال است مانند اين كه براي خوردن بفروشد .

مکارم شیرازی : گوشتهايي كه در بازار مسلمانان فروخته مي شود، يا مسلماني براي انسان هديه مي آورد پاك و حلال است و تحقيق و تفحص درباره آن لازم نيست .

شبیری زنجانی : گوشت و پيه و چرمي كه احتمال برود از حيواني است كه به دستور شرع كشته اند در چهار صورت پاك است و خوردن گوشت و پيه جايز مي باشد :

1-از بازار مسلمانان تهيه شده باشد، اگرچه از دست كافر گرفته  شده باشد .

2-از مكاني در سرزمين اسلام - يعني سرزميني كه مسلمانان برآن حكومت مي كنند - تهيه شده باشد كه در اين دو صورت، اگر از بازار غيراسلامي يا از سرزمين غيراسلامي وارد شده باشد، چنانچه احتمال برود  كه در پاكي و نجسي آن تحقيق شده، پاك وگرنه، نجس  است همچنين در برخي از فرضهاي  اين دو صورت تفصيلي وجود دارد كه در مسأله بعد مي آيد.

3-اگر كسي كه آن چيز در دست اوست به پاك بودن آن خبر دهد با تفصيلي كه در مسأله بعد مي آيد .

4-اگر ببيند كه مسلمانان در آن چرم نماز ميخوانند و در غيراين چهار صورت، در حكم مردار است و تمام احكام مردار شامل آن مي شود، بنابراين نجس است و نماز خواندن در آن چرم جايز نيست و خوردن آن گوشت و پيه حرام است و خريد و فروش آن هم باطل است .

[و] اگر گوشت، پيه و چرم را از سرزميني تهيه كرده باشد كه بر خلاف نظر شيعه برخي از اقسام مردار را پاك مي دانند مثلا سرزمين حنفيان و شافعيان كه عقيده دارند پوست مردار با دباغي پاك مي شود، در صورت اول و دوم كه در مسأله پيش گفته شد بايد از فروشنده سوال شود كه آيا اين گوشت يا چرم از حيواني است كه به دستور شرع ذبح شده گرفته شده است يا خير؟ در صورتي كه پاسخ مثبت باشد احكام پاك بودن را بر آن گوشت و چرم مي توان جاري و از آن گوشت خورد و در آن چرم نماز خواند، ولي نمي توان به مجرد گفته فروشنده، به ديگران خبرداد كه اين گوشت يا چرم از حيواني است كه به دستور شرع  ذبح شده است و همين طور اگر كسي كه اين گوشت يا چرم  در دست اوست در چنين سرزميني بگويد كه از حيواني است كه به دستور شرع ذبح شده، نمي توان به مجرد گفته او اين مطلب را به ديگران گفت اگر چه مي توان احكام پاك بودن را بر اين گوشت يا چرم جاري كرد .

11- امام خمینی : ولي اگر بدانند از كافر گرفته و رسيدگي نكرده كه از حيواني است كه به دستور شرع كشته شده يا نه، نجس مي باشد.

اراكي: هر چند ندانند كه به دستور شرع كشته شده يا نه.گلپايگاني، صافي: اگر يكي از اينها در بازار كفار در دست مسلمان باشد احتياط واجب اجتناب از آن است مگر آن كه مسلمان با آن معامله طهارت كند و احتمال داده شود كه طهارت آن را به دست آورده كه در اين صورت پاك است.

فاضل لنکرانی : ولي اگر بدانند كه آن مسلمان از كافر گرفته و رسيدگي نكرده كه ازحيواني است كه به دستور شرع كشته شده يا نه، نجس نمي باشد ولي خوردن آن حرام است و نماز در لباسي كه از آن چرم باشد، جايز نيست.

وحید خراسانی : اگر مسلمان با آن معامله مذكي كنند پاك است مگر اينكه آن مسلمان از كافرگرفته و تحقيق نكرده باشد كه از حيواني است كه به دستور شرع كشته شده يا نه.

مکارم شیرازی : اگر بدانند آن مسلمان گوشتها را از كافر گرفته و رسيدگي لازم را نكرده خوردن آن حرام است؛ اما چرمهايي كه از بلاد كفار مي آورند پاك است هر چند نمي توان با آن نماز خواند.

نوري: اگر بدانند از كافر گرفته و احتمال دهند آن مسلمانرسيدگي كرده كه از حيواني است كه به دستور شرع كشته شده است و بدانند آن مسلمان با آن معامله پاكي نموده، پاك است ولي اگر بدانند رسيدگي نكرده، نجس مي باشد.

سبحاني: هر چند آن را از كافر گرفته باشد، ولي خوردن آن حرام است و نيز درچنين چرمي نمي توان نمار خواند.

مظاهري: اگر بدانيم از كافر گرفته و احتمال دهيم آن مسلمان رسيدگي كرده است باز هم پاك است، اما اگر بدانيم رسيدگي نكرده و يقين به مردار بودن آن هم نداشته باشيم پاك است ولي خوردن آن و نماز خواندن با آن جايز نيست.

خوئي، تبريزي، سيستاني، شبیری زنجانی : رجوع كنيد به ذيل نكته 4. 


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -