انهار
انهار
مطالب خواندنی

حد محارب

بزرگ نمایی کوچک نمایی

1- مسیحیانی که با مسلمانان در جنگ هستند

 سؤال: عدّه اى از مسیحیان بعضى از کشورها، یا مستقیماً با مسلمانان در جنگ هستند ویا ازنظر اقتصادى به کسانى که با مسلمانان درجنگ هستند کمک مى کنند، آیا احکام محارب بر آنها جارى مى شود و اساساً شرایط صدق محارب در این زمان چیست؟

 پاسخ:جاسوسانى که اطّلاعات نظامى یا غیرنظامى کشور اسلامى را با علم و آگاهى، در اختیار دشمن مى گذارند و در این رابطه گاهى در کشورهاى بیگانه آموزشهایى دیده اند و در مقابل آن مبلغى هم دریافت مى کنند و یا بدون پاداش این کار را انجام مى دهند چه حکمى دارند، آیا محاربند؟

2- مجازات جاسوس

 سؤال: جاسوسانى که اطّلاعات نظامى یا غیرنظامى کشور اسلامى را با علم و آگاهى، در اختیار دشمن مى گذارند و در این رابطه گاهى در کشورهاى بیگانه آموزشهایى دیده اند و در مقابل آن مبلغى هم دریافت مى کنند و یا بدون پاداش این کار را انجام مى دهند چه حکمى دارند، آیا محاربند؟

پاسخ: اطلاق عنوان محارب بر جاسوس مشکل است، زیرا در تعریف آن امورى در فتاوا و روایات آمده است که بر جاسوس تطبیق نمى کند ولى مواردى از جاسوسى پیدا مى شود که از محاربه نیز شدیدتر است. به طور کلّى جاسوسى را باید مطابق محتواى آن تقسیم کرد هرگاه مربوط به اخبارى بوده باشد که پایه هاى احکام اسلامى یا حکومت اسلامى را متزلزل سازد و یا جان مسلمانان را به وسیله آن به خطر مى اندازد مسلّماً محکوم به اعدام است. همچنین اگر اخبار او سبب گسترش فساد در مقیاس وسیعى گردد به طورى که عنوان مفسد فى الارض به معناى قطعى اش بر او صادق شود، نیز محکوم به اعدام است، ولى اگر در موضوعات کوچکترى باشد که هیچ یک از مسائل فوق در آن نیست، مثل این که اطّلاعات غیر مهم و خالى از خطر عمده، در اختیار بیگانگان بگذارد در این صورت مشمول قانون تعزیرات است و مقدار تعزیر تناسب با میزان ضرر جاسوسى او خواهد داشت.

3- شرایط صدق محارب و مفسد فی الارض

سؤال:  الف) شرایط صدق محارب و مفسد فى الارض در عصر حاضر چیست؟ اگر عدّه اى از مسیحیان در بعضى از کشورها به صورت مستقیم یا غیر مستقیم، با مسلمانان در حال جنگ باشند، آیا احکام محارب درباره آنها جارى مى شود؟

ب) آیا براى تحقق عنوان محاربه، صرف تهدید با اسلحه کافى است، یا تحقّق قتل یا سرقت نیز لازم است؟ چنانچه سرقت لازم باشد، آیا نصاب شرط است؟

ج) آیا در تحقّق عنوان محاربه، مکان نیز دخالت دارد؟ مثلا، آیا لازم است عمل ارتکابى در دارالاسلام باشد، یا در غیر دارالاسلام نیز صدق عنوان محاربه امکان پذیر است؟

 پاسخ:محارب به کسى مى گویند که با اسلحه مردم را تهدید کند و قصد جان یا مال یا ناموس مردم را داشته باشد، و در محیط اجتماع ناامنى ایجاد کند. مفسد فى الارض کسى است که منشأ فساد گسترده اى در محیطى شود; هر چند بدون توسّل به اسلحه باشد، مانند قاچاقچیان موادّ مخدّر و کسانى که مراکز فحشا را به طور گسترده ایجاد مى کنند. و اگر در غیر کشور اسلامى، این کار در منطقه مسلمان نشین صورت گیرد، حکم محارب نیز جارى مى شود.

4- عدم صدق محارب بر سارق قاتل

 سؤال: اگر سه نفر به قصد کشتن شخصى و سرقت اموالش، سوار ماشین وى شوند، و در جادّه او را کشته، و ماشینش را به سرقت ببرند. در حالى که از یک رشته طناب و یک اسلحه پلاستیکى استفاده کرده باشند. (بر فرض اثبات وقوع جرم قتل، و خفه کردن وى در اثر طناب، و سرقت ماشین،) آیا نامبردگان محارب محسوب مى شوند؟

 پاسخ:چنین کسانى محارب نیستند، و احکام قاتل و مانند آن را دارند; مگر این که این عمل را تکرار کنند; به گونه اى که منشأ ناامنى گردد، و عنوان مفسد پیدا کنند.

5- چگونگی اجرای حد محارب برای کسی که دست یا پا ندارد

سؤال:  لطفاً درباره مجازات محارب در فرض هاى زیر فتواى شریف را مرقوم فرمایید:

الف) اگر محارب فاقد دست یا پا باشد، آیا حاکم شرع مى تواند مجازات قطع را انتخاب کرده، و به قطع عضو موجود اکتفا کند، یا باید مجازات هاى غیر قطع را برگزیند؟

ب) اگر حاکم شرع حکم به قطع بدهد و قبل از اجراى حکم، یک عضو یا هر دو عضو مورد حکم معدوم شود، آیا حدّ ساقط مى شود، یا باید یکى دیگر از مجازاتهاى محارب إعمال شود؟ اگر یک عضو محارب قطع شده، فقط به قطع عضو دیگر اکتفا مى شود؟

 پاسخ:چنانچه قاضى بین قطع دست و پا و مجازات دیگر مخیّر باشد، باید مجازات دیگر را انتخاب کند. و اگر چنین نباشد، عضوى را که موجود است قطع مى کند.

6- مدت و هزینه های تبعید زانی یا محارب

سؤال:  اگر نفى بلد به معناى تبعید باشد بفرمایید:

الف) آیا مى توان مدّت محکومیّت به تبعید را طىّ چند مرحله و به طور متناوب اجرا نمود؟

ب) مدّت نفى بلد در مورد محارب و زانى بکر چقدر است؟

ج) در دو فرض معسر یا مؤسر بودن محکوم علیه، هزینه هاى ضرورى وى در تبعیدگاه بر عهده کیست؟

 پاسخ:الف) جایز نیست.

پاسخ:ب) حدّ آن یک سال است.

پاسخ:ج) اگر مؤسر باشد بر عهده خود اوست، و اگر معسر باشد بر عهده بیت المال است.

7- مجازات محاربی که مرتکب قتل نفس و جرح دیگران شده است

سؤال:  محاربى در جریان محاربه، مرتکب قتل یا نقص عضو یا جرح دیگران مى شود; آیا علاوه بر مجازات محاربه، قصاص نیز مى شود؟

پاسخ: نخست قصاص مى شود; سپس حدّ محارب جارى مى گردد.

8- پیوند دست قطع شده ی محارب

 سؤال: آیا پس از اجراى حدّ محاربه مى توان به محکوم علیه اجازه داد تا با هماهنگى یک پزشک متخصّص نسبت به پیوند اعضا جدا شده اقدام نماید؟

پاسخ: محارب حق ندارد عضو قطع شده را پیوند بزند.

9- کشتن کاریکاتوریست توهین کننده به پیامبر (صلی الله علیه و آله)

سؤال:  آیا کشتن کاریکاتوریستی که جسارت به ساحت مقدس رسول الله (صلی الله علیه و آله) نموده جایز است؟

پاسخ: این امور باید با حکم حاکم شرع انجام شود.

10- دو مفهوم «افساد فی الارض» و «محاربه»

سؤال:  1 ـ آیا عناوین مجرمانه "افساد فی الارض" و "محاربه" یکی است؟ یا اینکه وجوه افتراقی هم در این دو وجود دارد؟ گروهی نسبت بین این دو را عموم و خصوص مطلق می دانند؛ یعنی هر محاربی مفسد فی الارض نیز هست. گروهی نیز معتقدند که هر دو یک فعل هستند.

سؤال: 2 ـ آیا عنوان مجرمانه ی "افساد فی الارض" ذاتاً شامل موارد خاصی می شود، یا اینکه با توجه به شرایط زمانی و مکانی، توسط حاکم شرع (ولی فقیه) مصادیق آن مشخص می شود؟ به عبارت دیگر، آیا این عنوان مجرمانه، عنوانی عام است یا خیر؟ بطور مثال طبق قانون مجازات اخلالگران در نظام اقتصادی مصوب سال 1369 مجمع تشخیص مصلحت نظام، " کسی که در نظام اقتصادی اخلال ایجاد کند. چنانچه اخلالش در حد فساد فی الارض باشد ...". این عنوان مجرمانه به جرایم اقتصادی نیز راه پیدا کرده است؛ یا در قانون مبارزه با مواد مخدر و خیلی از قوانین دیگرنیز، این عنوان مجرمانه یافت می شود؛ که به ظاهر امر، دامنه ی این جرم را گسترش داده است.

سؤال: 3 ـ آیا در فقه عنوان مجرمانه ای به نام " در حکم افساد فی الارض" یا " در حکم محاربه" داریم؟ اگر بلی، لطفاً مصادیق آن را بیان فرمایید.

پاسخ: 1ـ دو مفهوم جداگانه هستند. مثلا کسی که مواد مخدر را در سطح وسیع منتشر می کند «مفسد فی الارض» است اما محارب نیست چون سلاحی نکشیده و به عکس کسی که برای یک بار مردم را با اسلحه تهدید کند «محارب» است ولی «مفسد فی الارض» نیست مگر اینکه این کار تکرار شود.

2ـ اینها عنوان عام است که «عرف» مصداق آنها را تعیین می کند.

3ـ در صورتی که مصداق آن نباشد ولی آثار آن را داشته باشد می توان گفت در حکم آن است


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -