انهار
انهار
مطالب خواندنی

آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مدظله)

بزرگ نمایی کوچک نمایی

1- حکم کسی که پول تعدادی سهام را به دیگری قرض داده و شرط کرده که همان تعداد سهام را به او برگرداند

سؤال: فردی حدود 5 هزار عدد سهام ایران خودرو را معادل 2 میلیون تومان فروخت تا به من برای خرید منزل قرض بدهد.منتهی ایشان شرط کرد که من پول نمی خواهم و مبلغ 2 میلیون هم مهم نیست.بلکه باید به همین تعداد سهام برای من خرید کنی و سودی که مجمع اعلام می کند را نیز( چه به صورت پولی چه به صورت افزایش سرمایه) در اختیار بنده قرار دهی.آیا این ربا نیست و مشکل شرعی ندارد؟

پاسخ:در ضمن قرار اولیه ما پرداخت تا پایان سال جاری بوده است.گویا یک بار دیگر هم مجمع می خورد و شاید برای پرداخت سهامی که به مبلغ 2 میلیون نیاز داشتم در باز پرداخت قرض سهام لازم باشد 5 میلیون تومان هزینه کنم.در واقع چیزی را قرض گرفتم که با آن کار نمی کنم بلکه خانه خریدم.

اگر به عنوان وام داده باشد نمی تواند چنین شرطی کند ولی اگر بگوید من فلان تعداد سهام با سودش از تو در مقابل این مبلغ خریداری می کنم در این صورت مانعی ندارد.

2- گرفتن هدیه در قبال قرض بدون شرط قبلی

سؤال: زید مقدارى از پول خود را در یکى از شعب بانکى و یا پیش کسى به هر عنوان ودیعه مى گذارد و اجازه تصرّف را به او مى دهد او نیز در هر ماه و یا دو ماه مبلغى را به صاحب پول به عنوان تشکّر و یا هر عنوان بدون شرط قبلى مى پردازد آیا دادن و گرفتن این مبلغ به نظر حضرت عالى چگونه است؟

پاسخ:هرگاه شرط قبلى نباشد اشکالى ندارد.

3- شرعی نبودن پرداخت دیر کرد

سؤال: آیا خسارت تأخیر پرداخت دین، شرعى مى باشد؟

پاسخ:این خسارت شرعى نیست.

4- دریافت دیر کرد به مقدار کاهش ارزش پول

سؤال: با توجّه به این که ارزش پول در حال کاهش مى باشد آیا مى توان از این نظر خسارت تأخیر را گرفت؟

پاسخ:جایز نیست مگر این که فاصله زمانى به قدرى زیاد باشد که ارزش پول فوق العاده کاهش یابد مانند بدهکاریهاى مربوط به ده، بیست سال قبل.

5- اخذ خسارت تأخیر از کفار

سؤال: آیا اخذ این نوع خسارت از کفّار جایز است؟

پاسخ:در مورد کفّارى که اموالشان براى ما حلال است مانعى ندارد.

6- شرط ضمن عقد برای اخذ خسارت تأخیر

سؤال: اگر خسارت تأخیر پرداخت دین به صورت شرط ضمن عقد لازم باشد اخذ آن جایز است؟

پاسخ:اگر در ضمن عقد خارج لازم شرط بشود جایز است.

7- شرط تعلیم قرآن در قبال قرض

سؤال: اگر کسى پولى به دیگرى قرض دهد و بگوید به شرطى به تو قرض مى دهم که تو نیز در مقابل به فرزندان من قرآن را تعلیم دهى آیا این کار جایز است؟

پاسخ:احتیاط در ترک چنین شرطى است.

8- فروش منزل مسکونی برای ادای مهریه

سؤال: شخصى مبلغ چهار میلیون تومان از بابت مهریّه همسرش بدهکار است، او داراى منزل مسکونى در بهترین محلّ مشهد مى باشد که اکنون به مبلغ سى میلیون تومان خریدار دارد آیا این منزل جزء مستثنیات دین است؟

پاسخ:هرگاه دین مزبور مطالَب باشد و منزل زاید بر شئونش بوده باشد باید منزل را تبدیل به منزلى که در حدّ شأنش باشد بکند و تفاوت آن را براى اداى دین صرف نماید.

9- قرض به شرط خرید محصول

سؤال: چنانچه شخصى به خاطر مشکلات از شخص دیگرى پول بگیرد و شخص پول دهنده چنین بگوید:

«به شرطى پول خواهم داد که گندم را به هنگام برداشت به من کیلویى فلان قیمت بفروشى» و فرض این است که فعلا زمان برداشت محصول نیست و قیمت هم نامشخص است، در این صورت گرفتن پول چه حکمى دارد؟

پاسخ:این وام و این معامله باطل است.

10- صلح مبلغی به وام دهنده

سؤال: شخصى که مى خواهد وامى به مدّت معیّنى بگیرد، آیا مى تواند مبلغى به وام دهنده صلح کند و در ضمن آن مصالحه، وام مزبور را شرط کند، مثلا بگوید: 50 هزارتومان به تو صلح مى کنم به شرط آن که 200 هزار تومان 10 ماهه به من قرض بدهى و او هم این صلح را قبول کند؟

پاسخ:خالى از اشکال نیست.

11- فروش کالا به قیمت پائین به شرط قرض دادن

سؤال: اگر کسى مالى را به شخصى به کمتر از قیمتش بفروشد و شرط کند که خریدار مبلغ معیّنى را به او قرض دهد آیا این کار جایز است؟

پاسخ:اشکال ندارد.

12- اولویت در پرداخت بدهی های متفاوت

سؤال: درصورتی که به شخصی چندین بدهی داشته باشیم که زمان بوجودآمدن بدهی ها و موضوعات آنهابایکدیگر متفاوت باشدو مبلغی را به عنوان تسویه به طلبکار پرداخت نماییم آیا ایشان موظف است اولین وجهی را که دریافت می کند بابت اولین بدهی (ازنظرزمان ایجاد) محسوب نماید یاخیر؟

پاسخ:هر گاه بدهی ها مشابه هم باشند از مجموع کم می شود و هر گاه با هم متفاوت باشد مثلا یکی دارای رهن و دیگری بدون رهن باشد تابع نظر پردازنده بدهی است که او قصد کدامیک را کرده باشد

13- اولویت در پرداخت دیون شرعیه و قرض

سؤال: هرگاه کسى بدهکار خمس یا زکات باشد، و قرض هم داشته باشد، بدهیهایى از بابت کفّاره و نذر و مانند آن نیز بر او واجب شده باشد، چنان چه نتواند همه آنها را بپردازد تکلیف چیست؟

پاسخ:هرگاه عین مالى که خمس یا زکات یا نذر به آن تعلّق گرفته موجود است، خمس و زکات و نذر مقدّم مى باشد، و اگر عین آن موجود نیست، حق النّاس اولویّت دارد.

14- قرض گرفتن از کسی که حساب خمسی ندارد

سؤال: اگر از کسی که می دانیم خمس نمی دهد و کلاً اهل پرداخت وجوهات شرعیه نیست، پولی به عنوان قرض الحسنه بگیریم و پس از استفاده از آن، و به طور مثال پس از چند ماه عین پول را به او بازگردانیم، آیا قرض گرفتن و استفاده ما از آن پول صحیح است؟

پاسخ:در صورتی که یقین نداشته باشید آنچه را به شما به عنوان قرضی داده مشمول خمس بوده اشکال ندارد.

15- شک قاضی در اعسار مدیون

سؤال: میزان در حبس مدیون مدّعى اعسار، طریقى است یا موضوعى؟ اگر قاضى مرّدد باشد، مى تواند او را در حبس نگهدارد؟ آیا قاضى مى تواند تا رفع تردیدبا ضمانت معتبر او را آزاد نماید؟

پاسخ:در صورت شک قاضى باید او را با وثیقه معتبر آزاد کند. و پس از تحقیق اگر معلوم شد معسر نیست مى تواند او را به زندان بیندازد.

16- تاثیر تغییرات ارزش پول در پرداخت بدهی

سؤال: درباره تغییرات در ارزش پول، (اعمّ از کاهش و افزایش) گاه ممکن است در شرایط خاصّى نرخ تورّم منفى شود، و بر مالیّت پول افزوده گردد. در این صورت، آیا مدیون مى تواند ما به التفاوت را در پرداخت لحاظ کند، و آن را کسر نماید؟

پاسخ:اگر تفاوت فاحشى صورت گیرد، مى تواند کسر کند.

17- دیون مستوعب

سؤال: آیا منظور از دین مستوعب، دیون عاجله است، یا اعمّ از عاجله و آجله؟

پاسخ:اعمّ از تمام دیون است.

18- درآمد های مدیون بعد از حکم حجر

سؤال: آیا درآمد حاصل از کار مدیون بعد از صدور حکم حجر، متعلّق به طلب کاران است؟

پاسخ:آرى بعد از حکم حجر متعلّق به طلبکاران است

19- دریافت چک در قبال بدهی و سود آن

سؤال: شخصى مبلغى را با محاسبه سود تقریبى 7% به این جانب پرداخت نموده، و در قبال آن چک گرفته است. در این مورد به دو سؤال زیر پاسخ فرمایید:

1ـ با توجّه به این که آن شخص در قبال وجهى که داده با محاسبه سود آن چک گرفته، و طبق قانون چک به منزله پول نقد و از جمله اسناد لازم الاجراست; آیا عمل آن شخص، حتّى اگر در قبال وجهى که پرداخته چک گرفته باشد، ربا محسوب مى شود؟

2ـ چنانچه آن شخص در قبال وجهى که داده چک را با محاسبه سود آن گرفته باشد، و در خصوص چک هم اقدام نموده باشد، آیا با توجّه به این که وى جهت اخذ سود محاسبه شده اقدام نموده، عمل وى رباخوارى است؟

پاسخ:1. مادام که چک را وصول نکند، ربا نگرفته است.

پاسخ:2. مادام که وجه را نگیرد، ربا محسوب نمى شود، و شرعاً نمى توان او را به عنوان رباخوار تعقیب کرد.

20- پرداخت غیر نقدی دین نقدی

سؤال: بدهکاری قصد پرداخت دین خود را- بدون اینکه دائن مطالبه نموده باشد- داشته و دین نیز حالّ بوده و عندالمطالبه است ولی مدیون معسر بوده و توانایی پرداخت آن را فقط بصورت غیر نقدی دارد و در پی پرداخت دین خود می باشد آیا مدیون می تواند به حاکم مراجعه و حاکم نظر به وضعیت مدیون مهلت عادله یا اقساط قرار دهد؟

پاسخ:اگر دین نقدی بوده نمی تواند آن را بوسیله غیر نقدی بپردازد مگر اینکه طلبکار اجازه دهد.

21- پرداخت بدهی به طلبکار صاحب پول

سؤال: به کسی که قبلا مستاجر شخصی بوده بدهکارم و نمی‌توانم وی را پیدا کنم. صاحب‌خانه آن شخص ادعا می‌کند که مستاجر به وی بدهکار بوده. آیا من از طرف مستاجر می‌توانم بدهی را پرداخت کنم تا بدهی من نیز به او پاک شود یا این که باید بدهی خود را از طرف وی صدقه بدهم یا احتیاطا هر دو را انجام دهم؟

پاسخ:اگر به قول آن صاحب خانه اطمینان داشته باشید جایز است در غیر اینصورت اگر از پیدا کردن او مایوس باشید باید آن وجه را به شخص فقیری بدهید.

22- نحوه محاسبه تورم در بدهی های مدت دار

سؤال: نظر حضرتعالى در مورد نحوه محاسبه تورّم در بدهى هاى دراز مدّت چیست؟

پاسخ:براى محاسبه تورّم باید نرخ متوسّط اجناس مختلف را در نظر گرفت. و شاید مراکزى مانند بانک مرکزى چنین محاسبه اى را در دست داشته باشد. در غیر این صورت، خودتان باید اجناس مختلف را محاسبه کنید، و حدّ وسط را بگیرید.

23- شرط جبران کاهش ارزش پول در قرض

سؤال: آیا شرط جبران کاهش ارزش پول (نه در ضمن عقد قرض بلکه در ضمن عقد خارج لازم دیگر) در شرایط تورمی شدید از مصادیق حیل ممنوعه ربا محسوب می شود یا از مصادیق حیل شرعیه است؟

پاسخ:اگر در عقد خارج لازم دیگری باشد مانعی ندارد.

24- خرید و فروش دین (قرض)

سؤال: آیا خرید دین جایز است یا خیر؟اگر خرید دین جایز است آیا اگر اقدام به خرید یک دین نماییم و بخشی از آن را به صورت نقد و بخشی کمتری را به صورت نسیه پرداخت کنیم درست است؟

پاسخ:خرید دین در صورتی جایز است که با وجه نقد باشد.

25- قرض دادن طلا

سؤال: شخصی مقداری طلا به عنوان قرض به بنده داده تا جهت رفع حوائج خود به پول تبدیل کنم تا در هنگام باز پس دادن به همان مقدار طلا یا معادل آن پول به او باز گردانم تا او هم ضرر نکند. این کار چه حکمی دارد؟

پاسخ:اشکالی ندارد.

26- تکلیف بدهی به طلبکاری که فوت کرده

سؤال: شخصی در سال 1345 مبلغ صد تومان به دیگری قرض داده ولی تاکنون فراموش کرده و دریافت نکرده است. اگر طلبکار اکنون به رحمت خدا رفته باشد حکم پرداخت بدهی چیست؟

پاسخ:بدهکار مبلغ مزبور را با احتساب تورم متوسط اجناس به ورثه آن مرحوم تحویل دهد.

27- تصرف در طلبی که از مال ربوی پرداخت شده

سؤال: اگر بدهکار، طلب را از پول ربوی بپردازد، ولی هنوز اقساط ربا را نپرداخته است، آیا طلبکار می تواند در آن مال تصرّف کند؟

پاسخ:بحثی است در باب ربا که آیا قرض گیرنده فقط حرام تکلیفی مرتکب شده است یا حرام وضعی (مالک آن قرض هم نمی شود)، در کتاب ربا نوشته ایم که مالک هم نمی شود بنابراین، أصل وام ملک قرض گیرنده نخواهد شد تا بتواند به دیگری بدهد و اگر بپردازد، دیگری هم مالک نمی شود.

28- جبران کاهش ارزش پول در قرض

سؤال: آیا جبران کاهش ارزش پول در قرض جایز است یا از مصادیق ربا می باشد؟

پاسخ:مطالبه تفاوت تورّم در وام دادن نوعی ربا محسوب می شود.

29- فروش منزل مسکونی برای ادای مهریه

سؤال: شخصى مبلغ چهار میلیون تومان از بابت مهریّه همسرش بدهکار است، او داراى منزل مسکونى در بهترین محلّ مشهد مى باشد که اکنون به مبلغ سى میلیون تومان خریدار دارد آیا این منزل جزء مستثنیات دین است؟

پاسخ:هرگاه دین مزبور مطالَب باشد و منزل زاید بر شئونش بوده باشد باید منزل را تبدیل به منزلى که در حدّ شأنش باشد بکند و تفاوت آن را براى اداى دین صرف نماید.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -