انهار
انهار
مطالب خواندنی

دروغ بستن به خدا و پيغمبر ـ صلّى اللّه عليه وآله وسلّم ـ

بزرگ نمایی کوچک نمایی

نسبت دروغ عمدى و كشف صدق آن

 سؤال: اگر كسى سخن دروغى را عمدا از معصوم ـ عليه السّلام ـ نقل كرد؛ ولى بعدا معلوم شد كه سخنش راست بوده، آيا روزه اش باطل است.

پاسخ: روزه اش باطل است؛ ولى كفاره ندارد.

دروغ گفتن در مورد بزرگان

سؤال: آيا دروغ گفتن عمدى در مورد اولياءاللّه  و علما روزه راباطل مى كند؟

پاسخ: خير.

 نقل از كتب غير معتبر

 سؤال:  شخصى سخنانى را در مورد معصومين ـ عليهم السّلام ـ از كتابى كه مى داند بعضى از مطالب آن غلط و دروغ است نقل مى كند؛ ولى نمى داند كدام يك از مطالب اين كتاب دروغ است، آيا روزه اش باطل است؟

پاسخ: خير.

سؤال:  اگر شخصى مطلبى را به نقل از كتاب يا شخصى در حال روزه بيان كند و بعدا معلوم شود كه اين مطلب دروغ بوده، روزه اش باطل است؟

 پاسخ: خير.

نسبت احاديث ائمه به يكديگر و به پيامبر ـ صلّى  اللّه  عليه  وآله  وسلّم ـ

سؤال: آيا روزه دار مى تواند عمدا يا سهوا روايتى را كه منسوب به يكى از اهل بيت است از قول امام ديگر يا از قول پيامبر گرامى اسلام ـ صلّى اللّه عليه وآله وسلّم ـ نقل كند؟

پاسخ: مانعى ندارد.

 خواندن روضه از منابع غير معتبر

سؤال: خواندن روضه از منابع غير معتبر و يا بر اساس آن چه نزد عموم مشهور است، موجب بطلان روزه مى شود؟ در صورت كشف خلاف چه طور؟

پاسخ: اگر به حسب نقل بخواند يا معلوم باشد كه به نقل خوانده، روزه باطل نمى شود.

گفتن سخن دروغ با اعتقاد به صدق آن سخن

سؤال:  اگر روزه دار سخنى را كه عقيده به صحّت آن دارد، بيان كند و بعد بفهمد كه كذب بوده، حكم آن چيست؟

پاسخ: روزه او صحيح است.

 بيان سخن مشكوك در روزه

سؤال:  اگر روزه دار سخنى را كه اطمينان قاطع به صحّت آن ندارد و به هر حال احتمال دارد كذب باشد بيان كند، حكم آن چيست؟

 پاسخ: روزه او صحيح است.

غلط خواندن قرآن در حال روزه

 سؤال:  شخصى كه مى  داند قرآن را غلط مى  خواند، آيا جايز است در حال روزه قرآن بخواند؟ اگر بخواند موجب بطلان روزه مى  شود؟

 پاسخ: اشكال ندارد.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -