انهار
انهار
مطالب خواندنی

(۳۴۰) مطالبی در باره تاریخ

بزرگ نمایی کوچک نمایی
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِمِ.
وَ اَلسَّلاَمُ عَلَى عِبَادِ اَللَّهِ
مطالبی در باره تاریخ
    
زمان وقوع یک پدیده را، تاریخ گویند. از عنوان تاریخ در فقه در باب هایى نظیر طهارت، حج، نکاح و ارث و نیز در اصول فقه سخن رفته است.
{۱} معنای تاریخ
۱- تاریخ در لغت به معناى تعیین زمان یک رخداداست.
۲- تاریخ در اسلام، رخداد مهم هجرت رسول اکرم صلّى اللّه علیه وآله از مکّه به مدینه، مبدأ تاریخ مسلمانان قرار داده شده که به دوگونه ی قمری و شمسی محاسبه مى‌گردد.
۳- مراد از تاریخ در کلمات فقها، زمان وقوع یک پدیده است. مثلا گفته مى‌شود: تاریخ هریک از طهارت یا نجاست آب، یا معلوم است و یا مجهول ومراد، زمان حدوث طهارت یا نجاست است.
{۲} احکام تاریخ از بُعد فقهى
۱- آب کر که قبلا قلیل بوده یا آب قلیلى که سابقه ی کر بودن داشته است، اگر با نجاستى ملاقات کند، به لحاظ معلوم یا مجهول بودن تاریخ، چهار صورت پیدا مى‌کند:
الف . تاریخ حدوث کرّیت یا قلّت ونیز ملاقات، معلوم است.
بـــــ. تاریخ هر دو مجهول است.
جــــ. تاریخ حدوث کرّیت یا قلّت، معلوم وزمان ملاقات، مجهول است.
د    . عکس صورت سوم.
حکم صورت نخست (الف) روشن است. مثلا اگر تاریخ ملاقات پس از حدوث کرّیت آب باشد، آب، محکوم به طهارت است.
طهارت و نجاست آب در صورت دوم(ب) اختلافى است. مشهور قائل به طهارت آن هستند.
در دوصورت آخرى(ج ودال) نیز این اختلاف مطرح است.
العروة الوثقی (ج)،ج ۱، ص ۸۴ تا ۸۵.
مستمسک العروة،ج ۱، ص ۱۶۶ تا ۱۶۷.
مهذب الاحکام،ج ۱، ص ۱۹۱ تا ۱۹۳.
۲- اگر حاجی یا عمره‌ گزار عملى را که موجب کفّاره است مرتکب شود ولى نداند که ارتکاب این عمل قبل از تلبیه بوده تا کفّاره‌اى بر عهده‌اش نیاید یا پس از تلبیه تا کفّاره بر او واجب گردد، در این فرض، اگر تاریخ هر دو یا تنها تاریخ یکى- خواه تلبیه یا عمل موجب کفّاره- مجهول باشد، کفّاره بر عهده اونخواهد آمد.
العروة الوثقی (ج)،ج ۴، ص ۶۷۱.
مستمسک العروة،ج ۱۱، ص ۴۲۳ تا ۴۲۴.
۳- اگر براى دخترى، هم پدر و هم جدّ پدری او، هریک شوهر ى برگزیند، عقد ى که زودتر انجام گرفته صحیح وعقد بعدى باطل است. اگر پدر وجدّ، در سابق بودن عقد با یکدیگر اختلاف کنند و هر یک مدّعی مقدّم بودن زمان عقد خویش باشد، در صورت معلوم بودن تاریخ یکى و مجهول بودن زمان دیگرى- بنابر قول به اصل تأخّر مجهول از معلوم که از آن به«اصل تأخّر حادث» تعبیر مى‌شود- عقد معلوم التاریخ، محکوم به صحّت است وچنانچه تاریخ هر دو مجهول باشد در اینکه عقد جدّ، مقدّم است ویا به قرعه رجوع مى‌شود ،بحث است.
جواهر الکلام،ج ۲۹، ص ۲۱۱.
۴- از شرایط توارث در مرگ هاى جمعى، نامعلوم بودن تاریخ مرگ در گذشتگان از لحاظ تقدّم و تأخّر زمانی است؛ بنابر این در صورت معلوم بودن تاریخ مرگ یکى از دو نفر، تنها آن‌ که تاریخ فوتش مجهول است از دیگرى ارث مى‌برد.
جواهر الکلام،ج ۳۹، ص ۳۰۶ تا ۳۰۸.
{۳} احکام تاریخ از بُعد اصولى
از اصول عملی، «اصل تأخّر حادث» است. محل جریان آن جایى است که تاریخ وقوع پدیده‌اى، معلوم باشد- مانند ؛
یقین ى بودن مرگ زید در روز جمعه- لیکن در مقایسه ی حدوث آن با اجزای زمان- مثلا روز پنجشنبه- یا با پدیده ی دیگرى- مانند مرگ عمرو- شک در تقدّم حدوث آن بر جزء یادشده ی زمان یا پدیده ی دیگر یا تأخّر از آن، حاصل مى‌شود.در چنین موردى گفته مى‌شود: اصل، تأخّر حادث (مرگ زید) از زمان مشکوک یا پدیده ی مجهول التاریخ است و نتیجه گرفته مى‌شود که مرگ زید پس از روز پنجشنبه، یعنى در روز جمعه یا پس از فوت عمرو بوده است .
منبع: فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج‌۲، ص۳۱۳‌ و ۳۱۴.
پس از ویرایش و زیبا سازی به نقل از:

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -