انهار
انهار
مطالب خواندنی

تفسیر آیه {۲} سورة الفاتحة {منبع تفسیر نور}

بزرگ نمایی کوچک نمایی
بسم الله الرحمن الرحیم
الْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ (۲)
سپاس و ستایش مخصوص خداوندی است که پروردگار جهانیان است.
    
نکته ها:
«ربّ» به کسی گفته می شود که هم مالک وصاحب چیزی است و هم در رشد و پرورش آن نقش دارد.
خداوند هم صاحب حقیقی عالم است و هم مدبّر و پروردگار آن.
پس همه هستی حرکت تکاملی دارد و در مسیری که خداوند معیّن کرده، هدایت می شود.
علاوه بر سوره حمد، چهار سوره ی انعام، کهف، سبأ و فاطر نیز با جمله «الْحَمْدُ لِلّهِ» آغاز گردیده، ولی فقط در سوره حمد بعد از آن «رَبِّ الْعالَمِینَ» آمده است.
    
﴿ سورة الانعام ﴾
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأرْضَ وَجَعَلَ الظُّلُمَاتِ وَالنُّورَ ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یَعْدِلُونَ ﴿١﴾
ستایش خدای راست که آسمان‌ها و زمین را آفرید و تاریکی‏ها و روشنایی را مقرّر داشت (و با آن‌که نظم آسمان و زمین دلیل یکتایی اوست) باز کافران به پروردگار خود شرک می‏آورند.
    
﴿ سورة الکهف ﴾
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَنْزَلَ عَلَى عَبْدِهِ الْکِتَابَ وَلَمْ یَجْعَلْ لَهُ عِوَجَا ﴿١﴾
ستایش و سپاس مخصوص خداست که بر بنده خاص خود (محمّد صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم) این کتاب بزرگ (قرآن) را نازل کرد و در آن هیچ نقص و کژی ننهاد.
    
﴿ سورة سبأ ﴾
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأرْضِ وَلَهُ الْحَمْدُ فِی الآخِرَةِ وَهُوَ الْحَکِیمُ الْخَبِیرُ ﴿١﴾
ستایش و سپاس مخصوص خداست که هر آن‌چه در آسمان‌ها و زمین است همه ملک اوست و در عالم آخرت نیز شکر و سپاس مخصوص خداست (زیرا نعمت‌های دنیا و آخرت همه عطای اوست) و او حکیم و آگاه است.
    
﴿ سورة فاطر ﴾
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
ألْحَمْدُ لِلَّهِ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالأرْضِ جَاعِلِ الْمَلائِکَةِ رُسُلا أُولِی أَجْنِحَةٍ مَثْنَى وَثُلاثَ وَرُبَاعَ یَزِیدُ فِی الْخَلْقِ مَا یَشَاءُ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ ﴿١﴾
سپاس خدای راست که آفریننده‌ی آسمان‌ها و زمین است و فرشتگان را رسولان (پیمبران خود) گردانید و دارای دو و سه و چهار بال و پر (قدرت) قرار داد، هر چه بخواهد در آفرینش می‏افزاید که خدا بر (بعث و ایجاد) هر چیز قادر است.
    
مفهوم حمد، ترکیبی از مفهوم مدح و شکر است. انسان در برابر جمال و کمال و زیبایی، زبان به ستایش و در برابر نعمت و خدمت واحسان دیگران، زبان به تشکّر می گشاید.
    
خداوند متعال به خاطر کمال و جمالش، شایسته ی ستایش وبه خاطر احسان ها و نعمت هایش، لایق شکرگزاری است.
«الحمد لله»، بهترین نوع تشکّر از خداوند است. هر کس در هرجا، با هر زبانی، هرگونه ستایشی از هر کمال و زیبایی دارد، در حقیقت سرچشمه ی آن را ستایش می کند. البتّه حمد خداوند منافاتی با سپاسگزاری از مخلوق ندارد، به شرط آنکه به امر خداوند و در خط و مسیر او باشد.
خداوند، پروردگار همه ی آفریده هاست. «وَ هُوَ رَبُّ کُلِّ شَیْءٍ» [22] آنچه در آسمان ها و زمین و میان آنهاست،پروردگارشان اوست. «رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَیْنَهُمَا» [23] حضرت علی علیه السلام می فرماید: «من الجمادات والحیوانات»؛ او پروردگار جاندار و بی جان است. «له الخلق والامر تبارک الله رب العالمین» هم آفرینش از اوست و هم اداره ی آن،و او مربی وپرورش دهنده ی همه است.[24]
مراد از«عالمین» یا فقط انسان ها هستند، مانند آیه 70 سوره حجر که قوم لوط به حضرت لوط گفتند: «أَ وَ لَمْ نَنْهَکَ عَنِ الْعالَمِینَ» آیا ما تو را از ملاقات با مردم نهی نکردیم؟ و یا مراد همه ی عوالم هستی است. «عالَم» به معنای مخلوقات و «عالَمین» به معنای تمام مخلوقات نیز استعمال شده است. از این آیه فهمیده می شود که تمام هستی یک پروردگار دارد و آنچه در جاهلیت و در میان بعضی از ملّت ها اعتقاد داشتند که برای هر نوع از پدیده ها خدایی است و آن را مدبّر و ربّ النّوع آن می پنداشتند، باطل است.
     
پیام ها:
     {۱} همه ستایش ها برای اوست. «الْحَمْدُ لِلّهِ» [25]
{۲} خداوند در تربیت و رشد هستی اجباری ندارد.زیرا حمد برای کارهای غیر اجباری است. «الْحَمْدُ لِلّهِ»
{۳} همه هستی زیباست و تدبیر همه هستی نیکوست.زیرا حمد برای زیبایی و نیکویی است. «الْحَمْدُ لِلّهِ»
{۴} دلیل ستایش ما،پروردگاری اوست. «الْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ»
{۵} رابطه ی خداوند با مخلوقات،رابطه ی دائمی و تنگاتنگ است. «رَبِّ الْعالَمِینَ» (نقاش و بنّا هنر خود را عرضه می کند و می رود،ولی مربّی باید هر لحظه نظارت داشته باشد.)
{۶} همه ی هستی،تحت تربیت خداوند یکتاست. «رَبِّ الْعالَمِینَ»
{۷} امکان رشد و تربیت،در همه ی موجودات وجود دارد. «رَبِّ الْعالَمِینَ»
{۸} خداوند هم انسان ها را با راهنمایی انبیا تربیت می کند،(تربیت تشریعی)و هم جمادات ونباتات وحیوانات را رشد وپرورش می دهد.(تربیت تکوینی)(رب العالمین)
{۹} مؤمنان در آغاز کتاب (قرآن) با نیایش به درگاه خداوند متعال، «الْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ» می گویند و در پایان کار در بهشت نیز، همان شعار را می دهند که «آخر دعواهم أن الحمدللّه ربّ العالمین»[26]
    
الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ (۳)
(خدایی که)بخشنده و مهربان است.
    
نکته ها:
خداوند رحمت را برخود واجب کرده است، «کَتَبَ رَبُّکُمْ عَلی نَفْسِهِ الرَّحْمَهَ» [27] و رحمت او بر همه چیز سایه گسترده است.«و رحمتی وسعت کلّ شیء» [28]
همچنین پیامبر و کتاب او مایه رحمتند، «رَحْمَهً لِلْعالَمِینَ» [29] آفرینش وپرورش او براساس رحمت است و اگر عقوبت نیز می دهد از روی لطف است.
بخشیدن گناهان و قبول توبه ی بندگان و عیب پوشی از آنان و دادن فرصت برای جبران اشتباهات،همه مظاهر رحمت و مهربانی اوست.
    
پیام ها:
{۱} تدبیر وتربیت الهی، همراه محبّت و رحمت است. (در کنار کلمه «ربّ»، کلمه «رحمن» آمده است.) «رَبِّ الْعالَمِینَ اَلرَّحْمنِ الرَّحِیمِ»
{۲} همچنان که تعلیم نیازمند رحم و مهربانی است، «الرَّحْمنُ عَلَّمَ الْقُرْآنَ» [30]تربیت و تزکیه نیز باید بر اساس رحم و مهربانی باشد. «رَبِّ الْعالَمِینَ اَلرَّحْمنِ الرَّحِیمِ»
{۳} رحمانیّت خداوند،دلیل بر ستایش اوست. «الحمدللّه...الرّحمن الرّحیم»
    
مالِکِ یَوْمِ الدِّینِ (۴)
(خدایی که)مالک روز جزاست.
    
نکته ها:
مالکیّت خداوند، حقیقی است و شامل احاطه و سلطنت است، ولی مالکیّت های اعتباری، از سلطه ی مالک خارج می شود و تحت سلطه ی واقعی او نیست. «مالِکِ یَوْمِ الدِّینِ»
با آنکه خداوند مالک حقیقی همه چیز در همه وقت است،ولی مالکیّت او در روز قیامت و معاد جلوه ی دیگری دارد؛
در آن روز تمام واسطه ها واسباب نسبت به کفار قطع می شوند. «تَقَطَّعَتْ بِهِمُ الْأَسْبابُ» [31]
نسبت ها و خویشاوندی ها نسبت به کفار از بین می رود. «فَلا أَنْسابَ بَیْنَهُمْ» [32]
برای کفار مال و ثروت و فرزندان،سودی ندارند. «لا یَنْفَعُ مالٌ وَ لا بَنُونَ» [33]
بستگان و نزدیکان نیز فایده ای نمی رسانند. «لَنْ تَنْفَعَکُمْ أَرْحامُکُمْ» [34]
نه زبان کفار،اجازه عذر تراشی دارد و نه فکر آنها، فرصت تدبیر. تنها راه چاره لطف خداوند است که صاحب اختیار آن روز است.
لفظ «دین» در معانی گوناگون به کار رفته است:
الف: مجموعه ی قوانین آسمانی. «إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللّهِ الْإِسْلامُ» [35]
ب: عمل و اطاعت. «لِلّهِ الدِّینُ الْخالِصُ» [36]
ج: حساب و جزا. «مالِکِ یَوْمِ الدِّینِ»
    
«یوم الدّین» در قرآن به معنای روز قیامت است که روز کیفر و پاداش می باشد. «یَسْئَلُونَ أَیّانَ یَوْمُ الدِّینِ» [37] می پرسند روز قیامت چه وقت است؟
قرآن در مقام معرّفی این روز،می فرماید: «ثُمَّ ما أَدْراکَ ما یَوْمُ الدِّینِ. یَوْمَ لا تَمْلِکُ نَفْسٌ لِنَفْسٍ شَیْئاً وَ الْأَمْرُ یَوْمَئِذٍ لِلّهِ» [38] (ای پیامبر!) نمی دانی روز دین چه روزی است؟روزی که هیچ کس برای کسی کارآیی ندارد وآن روز تنها حکم و فرمان با خداست.
«مالِکِ یَوْمِ الدِّینِ» نوعی انذار و هشدار است،ولی با قرار گرفتن در کنار آیه ی «الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ» معلوم می شود که بشارت و انذار باید در کنار هم باشند.نظیر آیه شریفه دیگر که می فرماید: «نَبِّئْ عِبادِی أَنِّی أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِیمُ. وَ أَنَّ عَذابِی هُوَ الْعَذابُ الْأَلِیمُ» [39] به بندگانم خبر ده که من بسیار مهربان و آمرزنده ام،ولی عذاب و مجازات من نیز دردناک است.
همچنین در آیه دیگر خود را چنین معرّفی می کند: «قابِلِ التَّوْبِ شَدِیدِ الْعِقابِ» [40] خداوند پذیرنده ی توبه مردمان وعقوبت کننده ی شدید گناهکاران است.
اوّلین سوره ی قرآن،مالکیتَ خداوند عنوان شده است، «مالِکِ یَوْمِ الدِّینِ» و در آخرین سوره،مَلِکیت او. «مَلِکِ النّاسِ»
    
پیام ها:
{۱} خداوند متعال، از جهات مختلف قابل عبادت است و ما باید حمد و سپاس او را به جا آوریم. به خاطر کمال ذات و صفات او که «الله» است، به خاطر احسان و تربیت او که «رَبِّ الْعالَمِینَ» است و به خاطر امید و انتظار رحم و لطف او که «الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ» است و به خاطر قدرت و هیبت او که «مالِکِ یَوْمِ الدِّینِ» است.
{۲} قیامت، پرتوی از ربوبیّت اوست. «رَبِّ الْعالَمِینَ... مالِکِ یَوْمِ الدِّینِ»
{۳} قیامت،جلوه ای از رحمت خداوند است. «الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ مالِکِ یَوْمِ الدِّینِ»

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  



پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -