انهار
انهار
مطالب خواندنی

استفتائات گناهان- غیبت- آیت الله العظمی مکارم مدظله

بزرگ نمایی کوچک نمایی
استفتائات گناهان- آیت الله العظمی مکارم مدظله
غیبت
1-  بد گفتن از یک شهر یا یک گروه                                   
سؤال:با عرض سلام چنانچه مثلا گفته شود مردم فلان شهریا گروه بد هستند آیا این غیبت به حساب می آید؟
پاسخ:اگر آنها واقعاً خوبند و او نسبت بدی داده تهمت زده و اگر بد هستند و مخاطب نمی دانسته غیبت کرده است.
2- زدودن کینه از شخص غیبت کننده
سؤال:کسانی از ما غیبت می نمایند و خبر غیبت به ما می رسد که این امر موجب کینه ما می شود چه کاری کنیم که این کینه از شخص غیبت کننده در دل ما از بین برود؟
پاسخ:همانگونه که شما انتظار دارید خداوند لغزشها و گناهانتان را ببخشد باید لغزش و گناه دیگران را ببخشید.
3- تعریف غیبت
سؤال:تعریف غیبت چیست آیا انتقاد از مسئولین اعم از سیاسی اداری و غیره مصداق غیبت است؟
پاسخ:غیبت آن است که عیب پنهان و مخفی شخصی، نزد کسی که از آن اطلاع ندارد بیان شود و انتقادهای سازنده همراه ادب و احترام اشکالی ندارد.
4- معنای غیبت
سؤال:معناى غیبت را بیان فرمایید؟
پاسخ:غیبت آن است که عیب پنهانى کسى را پشت سر او بگویند ولى در مواردى که مسأله مهمّى مطرح است مانند موارد مشورت و اصلاح ذات البین و امثال آنها استثنا شده است.
5- غیبت کردن از مسئول اداره
سؤال:آیا غیبت کردن مسؤول اداره و یا کارمندى که خلافى مرتکب شده، جایز است؟
پاسخ:اگر به قصد نهى از منکر باشد و اثر داشته باشد لازم است.
6- گفتگو درباره آداب و رسوم شهرها و قبائل
سؤال:آیا گفتگو درباره رسوم، آداب، گفتار، کردار، طرز لباس پوشیدن، شکل ظاهرى، ادا درآوردن روستایى، شهرى ها و قبایل گوناگون ایران و سایر کشورها غیبت محسوب مى شود؟
پاسخ:اگر به قصد عیب جویى و مسخره کردن نباشد اشکالى ندارد.
7- بررسی کارهای مسئولین نظام
سؤال:آیا بررسى کارهاى مسؤولى از مسؤولین نظام مقدّس جمهورى اسلامى در غیاب او با عنایت به مفاد حدیث شریف «کلّکم راعُ و کلّکم مسؤول عن رعیته» از نظر شرع مقدّس اسلام غیبت محسوب مى شود؟
پاسخ:بررسى مسائل اجتماعى و انتقادهاى سازنده و مثبت غیبت محسوب نمى شود.
8- معنای غیبت
سؤال:معناى غیبت را بیان فرمایید؟
پاسخ:غیبت آن است که عیب پنهانى کسى را پشت سر او بگویند ولى در مواردى که مسأله مهمّى مطرح است مانند موارد مشورت و اصلاح ذات البین و امثال آنها استثنا شده است.
9- غیبت کردن از مسئول اداره
سؤال:آیا غیبت کردن مسؤول اداره و یا کارمندى که خلافى مرتکب شده، جایز است؟
پاسخ:اگر به قصد نهى از منکر باشد و اثر داشته باشد لازم است.
10- گفتگو درباره آداب و رسوم شهرها و قبائل
سؤال:آیا گفتگو درباره رسوم، آداب، گفتار، کردار، طرز لباس پوشیدن، شکل ظاهرى، ادا درآوردن روستایى، شهرى ها و قبایل گوناگون ایران و سایر کشورها غیبت محسوب مى شود؟
پاسخ:اگر به قصد عیب جویى و مسخره کردن نباشد اشکالى ندارد.
11- بررسی کارهای مسئولین نظام
سؤال:آیا بررسى کارهاى مسؤولى از مسؤولین نظام مقدّس جمهورى اسلامى در غیاب او با عنایت به مفاد حدیث شریف «کلّکم راعُ و کلّکم مسؤول عن رعیته» از نظر شرع مقدّس اسلام غیبت محسوب مى شود؟
پاسخ:بررسى مسائل اجتماعى و انتقادهاى سازنده و مثبت غیبت محسوب نمى شود.
12- ترک کردن مجلس غیبت
سؤال:اگر کسى در بین جمع، غیبت بکند و مطمئن باشیم امر به معروف و نهى از منکر در او تأثیر نمى کند، وظیفه ما چیست؟
پاسخ:در چنین جلسه اى شرکت نکنید.
13- آخرین کسی که وارد بهشت می شود
سؤال:باسلام آخرین کسی که وارد بهشت میشود کیست؟
پاسخ:غیبت کننده اگر از گناهش توبه کند آخرین کسی است که وارد بهشت می شود و اگر توبه نکند اولین کسی است که وارد جهنم می شود. به کتاب بحارالانوار، ج 75، ص 257 مراجعه فرمایید.
14- نسبت دادن شایعات بر یکدیگر
سؤال:آیا صحبت ها و سر و صداهاى سیاسى، که نقل مجالس شده، و افراد دانسته یا ندانسته موضوعى را به این و آن نسبت مى دهند، غیبت حساب مى شود؟
پاسخ:نسبت دادن شایعات به یکدیگر نوعى تهمت است، فراتر از غیبت; آرى اگر عیب پنهانى را بدون جهت آشکارا بگویند، غیبت است
15- انتقاد از ادارات یا سازمانها
سؤال:اگر گفته شود: «فلان اداره یا سازمان به مردم ظلم مى کند، یا خیلى ایراد مى گیرد» و امثال این گونه جملات، آیا چنین سخنانى حرام است؟
پاسخ:اگر ظلم آن آشکار باشد اشکالى ندارد.
16- غیبت کردن از کسی که آن را نمی شناسیم
سؤال:اگر غیبت کننده شخص غائب را نشناسد، ولى شنونده غیبت او را بشناسد، آیا غیبت محسوب مى شود؟ مثلا فردى جنسى را از مغازه دارى خریده است. شخصى که مغازه دار را نمى شناسد عیوب جنس خریدارى شده را تذکّر مى دهد، و جملاتى از این قبیل مى گوید: «آن مغازه دار کلاهبردار است»، «خائن است»، «سَرَت کلاه گذاشته» آیا این کار مجاز است؟
پاسخ:جایز نیست; مگر این که عمل او ظاهر و آشکار، یا در مقام مشورت و رفع ظلم بوده باشد.
17- اظهار سوء ظن به اشخاص در مقام مشورت
سؤال:آیا در مواردى که هدف عقلایى در کار است، مثلا در مقام مشورت دیگران، مى توانیم سوء ظن خود را نسبت به شخصى باز گو کنیم؟ مثلا در جایى دزدى یا قتلى صورت گرفته، و ما احتمال مى دهیم که دزد یا قاتل فلان شخص باشد. در این صورت چنانچه در مقام مشورت و بازجویى نیروهاى انتظامى از ما، و یا حتّى ابتداءاً سوء ظن خود را نسبت به آن شخص بازگو کنیم، چه حکمى دارد؟
پاسخ:در صورتى که براى کشف جرم غالباً راهى جز این گونه تحقیقات وجود نداشته باشد، شرعاً جایز است. ولى باید کارى کرد که آبروى اشخاص در ظاهر کاملا محفوظ باشد، و بدون اثبات جرم به کسى اهانت نشود.
18- بیان نکات منفی کاندیداتورها در جمع
سؤال:انتقاد از کاندیداتورها و بیان نکات منفى آنها در جمع یا بین دونفر چه حکمى دارد؟
پاسخ:در صورتى که در مقام مشورت براى رأى دادن به آنها باشد اشکال ندارد، ولى باید صفات آنها را بیان کرد نه توهین و مذمّت و تحقیر و یا خداى نکرده تهمت به آنها زده شود.
19- گوش دادن به درد دل دیگران
سؤال:من مدتی است که سعی می کنم که غیبت نکنم، حال اگر از یک نفر خیلی ناراحت باشم و فقط برای شوهرم درد دل کنم آن هم غیبت محسوب می شود؟
پاسخ:اگر عیب پنهانی کسی را برای شوهرتان بگویید و او اطلاع نداشته باشد غیبت است.
20- یبت نمودن از شخص ریش تراش
سؤال:چندى پیش در جریان مسأله اى از احکام معظّم له مبنى بر عدم جواز شرعى غیبت شخص ریش تراش (در خصوص تراشیدن ریش قرار گرفتیم) مضمون مسأله چنین بود که «نظر به این که بعضى از علما و مجتهدین تراشیدن ریش را حرام نمى دانند جایز نیست از شخص ریش تراش در خصوص این عمل غیبت شود» بفرمایید کدام یک از علما این کار را مجاز مى دانند؟
پاسخ:بعضى از مراجع گذشته که الآن در قید حیات نیستند و بعضى از مراجع زنده، حکم به حرمت نمى نمایند، شاید شخص مزبور مقلّد آنها باشد.
21- غیبت کردن از شخص دیوانه
سؤال:در محله ما یک دیوانه است که همه در خانه می دانند که او دیوانه است ما بعضی وقت ها در خانه غیبت او را می کنیم و به او میخندیم، حال میخواهم بدانم چگونه می توانم حق او را ادا کنم ؟ چون از صحبت کردن با او می ترسم.
پاسخ:هرگاه سخن از عیوب ظاهری او باشد که دیگران اطلاع دارند غیبت محسوب نمی شود هر چند احتیاط در ترک آن است.
22- معنی متجاهر به فسق
سؤال:۱- متجاهر به فسق به چه کسی گویند؟
۲- آیا کسی که خیلی مواقع سیگار می کشد متجاهر به فسق است؟
پاسخ:1ـ به کسی می گویند که آشکارا گناهی را انجام دهد.
2ـ در صورتیکه از کسی تقلید می کند که کشیدن سیگار را حرام می داند و او آشکارا سیگار می کشد متجاهر به فسق است.
1- موارد قذف
سؤال:کسى که دیگرى را متّهم به ارتداد و کفر مى کند و نمى تواند این اتّهام را در محضر حاکم شرع اثبات نماید، حکمش چیست؟
الف) آیا چنین موردى را مى توان مصداق قذف دانست؟
ب) در صورت منفى بودن پاسخ، با وى باید به چه نحوى عمل کرد؟
ج) چنانچه شخص مورد اتهام از حقّ خود صرف نظر کند، آیا حد یا تعزیر چنین شخصى ساقط مى گردد؟
پاسخ:الف و ب) قذف تنها در دو مورد است: نسبت زنا یا لواط دادن، بقیّه نسبتهاى ناروا تعزیر دارد.
ج) ظاهر این است که حکم تعزیر با گذشت صاحب حق جارى نمى شود، مگر این که حاکم شرع ملاحظه کند که ترک تعزیر در این گونه موارد، منشأ مفاسد اجتماعى مى شود که بر طبق عنوان ثانوى تعزیر مى کند.  

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -