انهار
انهار
مطالب خواندنی

حکم ارتباطم با زنی که طلاق عاطفی گرفته بود مرجع تقلید آیةالله العظمی سیستانی (مدظله)

بزرگ نمایی کوچک نمایی
سوال سلام‌علیکم وقت شما بخیر
مجرد هستم، با یک خانمی رابطه داشتم که از همسرش طلاق عاطفی گرفته بود و صیغه هم خوانده‌ بودیم، و حالا که طلاق محضری صورت گرفته از این خانم درخواست کردم که شماره همسرش را بدهد تا بتوانم از او حلالیت بگیرم که گناهی گردن بنده نباشد! این خانم مخالفت کردند و گفتند برای ترس از آبروی خودش و خانواده‌اش نمیتواند همچین کاری بکند و به گفته خودش اگر گناهی باشد بر گردن بگیرد و ۳ بار این جمله را تکرار کردند
تکلیف بنده چه میشود؟!
سپاس گزارم از وقتی که در اختیار من گذاشتید.
مرجع تقلید: حضرت آیةالله العظمی سیستانی (مدظله)

جواب:

بسم الله الرحمن الرحیم
والسلام علی عبادالله الصالحین و تشکر از اعتمادتان به سایت انهار.
بزرگوار.
البته سؤال صادقانه شما دلیل پایبندیتان به رعایت دین است اما:
طلاق عاطفی! طلاق شرعی نیست، شما چطور قبل از ارتباط با او از عالم و آگاه به مسئله شرعی سوال نکردید که این کار جایز است یا جایز نیست، ولو آن زن از شوهرش به قول امروزی ها طلاق عاطفی گرفته اما طلاق شرعی که نگرفته است، بنابراین او شوهردار بوده و شما با زن شوهردار ارتباط پیدا کرده اید و…
پناه بر خدا
پناه بر خدا
پناه بر خدا
از این همه کم اطلاعی و ناآگاهی به مسئله شرعی.
۱- و چون صیغه در چنین صورتی باطل است رابطه شما با او رابطه شرعی نبوده بنابراین باید از گناهتان توبه و استغفار کنیم.
۲- واقعاً شما تا این حد از مسئله شرعی ناآگاهید که نمی‌دانید تماس گرفتن با شوهر اون خانم فتنه محض است؟ شما به جای حلالیت گرفتن از شوهر این خانم باید از خدا طلب حلالیت و بخشش کنید و از زمین و زمان و اولیاء دین علیه السلام باید طلب حلالیت و بخشش کنید که گناه زنای شما را مشاهده کرده‌اند.
۳- اصلاً و اساساً تماس گرفتن با شوهران خانم دیوانگی محض و کم عقلی است.
۴- اون خانوم خیار می کند که مالک دنیا و آخرت و قبر و قیامت و صحرای محشر و حساب و کتاب است که گفته گناه اشتباهش به گردن اوست و…
ثالثاً: چون شما با زن شوهردار زنا کرده اید ازدواج شما برای همیشه با این زن حرام ابد هست و دیگر نمی توانید حتی اگر از شوهرش طلاق گرفته باشد با او ازدواج کنید.
بار دیگر تاکید می کنم که از گناه بزرگ زنا که مرتکب شده اید توبه و استغفار کرده و از خداوند متعال طلب بخشش و آمرزش کنید و البته آن زن زناکار که در زمان شوهر داری به شوهرش خیانت کرده و اینکه از شوهر گلایه‌مند بوده باید توبه و استغفار کند.
و خداوند متعال هدایت کند افراد زناکارانی را که در جامعه موجب می‌شوند خیر و برکت از کشور و جامعه دور شود و امنیت معنوی و اخلاقی و ایمانی جامعه مخدوش شود.
حدیثی درباره زنا:

در حدیث از آقا رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) آمده است :

فِي الزِّنَا سِتُّ خِصَالٍ ثَلَاثٌ مِنْهَا فِي الدُّنْيَا وَ ثَلَاثٌ فِي الْآخِرَةِ

فَأَمَّا الَّتِي فِي الدُّنْيَا:

1- فَيَذْهَبُ بِالْبَهَاءِ

2- وَ يُعَجِّلُ الْفَنَاءَ

3-وَ يَقْطَعُ الرِّزْقَ

وَ أَمَّا الَّتِي فِي الْآخِرَةِ

1- فَسُوءُ الْحِسَابِ

2- وَ سَخَطُ الرَّحْمَنِ

3- وَ الْخُلُودُ فِي النَّارِ.
زِنا، شش پيامد {بد} دارد:
سه پيامد در دنيا،
و سه پيامد در آخرت.
اما سه پيامد دنيايى اش اين است كه:
۱- آبرویش مى رَوَد،
۲- مرگش را شتاب مى بخشد،
۳- و روزیش را مى بُرد.
اما سه پيامد آخرتیش اين است كه:
۱- حسابرسى سختى دارد،
۲- به خشم خداى رحمان مبتلا می شود،
۳- همیشه در آتش جهنم است.
اما البته خداوند بخشنده و مهربان و آمرزنده و قبول کننده توبه افرادی است که صادقانه توبه می‌کنند و از خداوند طلب بخشش و رحمت می کنند.
آقا امام جعفرصادق (علیه ‌السلام) می فرمایند:

لِکُلِّ داءٍ دَواءٌ وَ دَواءُ الذَّنبِ اَلاِستِغفارُ.
هر دردی دوا و درمانی دارد. و داروی گناه، طلب آمرزش و استغفار کردن است.
ثواب‌الاعمال.
در توبه و استغفار موفق باشید. یاحقّ.



  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -