انهار
انهار
مطالب خواندنی

استفتائات پزشکی- اهداء اعضاء- آیت الله العظمی مکارم مدظله

بزرگ نمایی کوچک نمایی
استفتائات پزشکی- آیت الله العظمی مکارم مدظله
اهداء اعضاء
1-  وصیت به اهداء اعضاء
سؤال:اگر کسى در حال حیات وصیّت کند که بعد از مرگش اعضاى بدنش را در اختیار بیماران نیازمند به آن اعضا قرار دهند، آیا ورثه مى توانند از این کار جلوگیرى کنند؟
پاسخ:جلوگیرى ورثه تأثیرى در این مسأله ندارد و در صورتى که آن اعضا، براى نجات جان بیماران لازم باشد برداشتن آن جایز است و همچنین اگر براى نجات عضو مهمّى مانند چشم باشد.
2- اهداء عضو فرد مسلمان به غیر مسلمان
سؤال:آیا برداشتن قطعه اى از استخوان یا عضله از شخص مسلمان «با رضایت یا بدون رضایت» براى استفاده در بدن شخص غیر مسلمان که دشمنى با مسلمانان ندارد جایز است؟
پاسخ:اگر با اجازه بردارند و شخصى که از او برمى دارند به خطر جانى یا نقص عضو مهمّى گرفتار نشود، مانعى ندارد.
3- اهداء عضو توسط شخص نابالغ
سؤال:در چه سنّى اهداى کلیه جایز است، آیا براى انسان غیر بالغ در صورتى که ولىّ او اجازه دهد این کار جایز است؟
پاسخ:اهداى کلیه براى غیر بالغ جایز نیست، چون ولىّ در این گونه موارد ولایت ندارد.
4- اهداء اعضاء بدون ایجاد مشکل برای اهدا کننده
سؤال:الف) آیا براى نجات جان یک مسلمان، انسان مى تواند عضوى از اعضاى خود را به او هدیه کند، بدون این که هیچ خطر جانى متوجّه انسان دهنده عضو بوده باشد؟
ب) آیا دهنده عضو مى تواند پولى در عوض دریافت نماید؟
ج) اگر احتمال آسیب و خطر کمتر از مرگ براى دهنده عضو در کار باشد آیا این اقدام جایز است در صورتى که با این کار مسلمانى را از مرگ نجات بدهد؟
پاسخ:الف) نه تنها اشکالى ندارد بلکه راجح و خوب است و گاه ممکن است واجب شود.
ب) جایز است ولى بهتر این است که پول را در مقابل این که اجازه مى دهد عضو را بردارند بگیرد نه در مقابل خود عضو.
ج) جایز است.
5- رضایت پدر و مادر در وصیت بر اهداء عضو
سؤال:آیا ثبت نام برای اهدای اعضای بدن بعد از مرگ باید با رضایت پدر و مادر انجام شود؟و آیا این کار باقیات وصالحات به حساب می آید؟و اصلا این کار درستی می باشد؟
پاسخ:کار خوبی است و رضایت پدر و مادر شرط نیست ولی اگر آنها اذیت و آزار می شوند باید از این کار خودداری کرد .
6- فروش یا اهداء عضوی که با اجرای حد قطع شده
سؤال:عضوى که در حدود یا قصاص قطع مى شود، در اختیار چه کسى قرار مى گیرد؟ آیا صاحبش حقّ فروش، یا اهداى آن را خواهد داشت؟
پاسخ:متعلّق به صاحب آن عضو است.
7- تخفیف مجازات کیفری به شرط اهداء عضو
سؤال:در مورد محکومین به اعدام یا حبسهاى طولانى، آیا قاضى یا حاکم شرع مى تواند به لحاظ مصلحت، تخفیف کیفر محکوم را موکول به اهداى عضوى براى نجات مسلمانى از بیمارى یا مرگ نماید؟
پاسخ:هرگاه محکوم راضى به این امر باشد، و ضرر مهمّى براى او نداشته باشد، جایز است; ولى چنانچه انعکاس خارجى این امر، نامطلوب و دستاویزى براى دشمنان اسلام گردد باید از آن پرهیز کرد.
8- مخالفت ولی میتی که وصیت به اهداء اعضا نموده
سؤال:اگر شخصى وصیّت کند بعد از وفاتش، اعضایش را به دیگران پیوند بزنند، اما ولىّ وى نسبت به این کار ناراضى باشد، آیا مجازیم این کار را بدون اجازه ولى انجام دهیم؟
پاسخ:اگر موجب نجات جان مسلمانى از مرگ یا بیمارى مهمّى گردد جایز است، و اجازه ولى شرط نیست.
9- دیه برای اهداء عضو بیمار مرگ مغزی
سؤال:در رساله شما مشاهده کردم که اهدای عضو بیمار مرگ مغزی دیه دارد، اینجانب نام خودم را به عنوان داوطلب اهدای عضو ثبت کرده ام؛ اگر راضی به گرفتن دیه نباشم باز گرفتن آن لازم است؟ اگر وصیت کنم چطور؟
پاسخ:هرگاه ورثه شما هم به این معنا موافقت کنند دیه لازم نیست.
1- وصیت برای اهداء عضو
سؤال:می خواستم بدانم اهداء عضو در شرع انور چه حکمی دارد؟ و آیا انسان مجاز است وصیت کند بعد از مرگ خود اعضاء وی را به نیازمندان عضو هدیه کنند؟ تشویق دیگران به این امر چه حکمی دارد؟ لطفا توضیح کامل دهید. باتشکر.
پاسخ:وصیت به این کار اشکالی ندارد و چنانچه نجات جان مسلمانی یا حفظ عضو مهمی از مسلمانی متوقف بر پیوند باشد میتوان به آن وصیت عمل کرد.
2- پیوند اعضاء از جسد مجهول الهویه
سؤال:اگر جسدى مجهول الهویّه که اعضاى قابل پیوندى داشته باشد در دسترس باشد، آیا مى توان این اعضا را به بیمارى که محتاج است پیوند زد؟
پاسخ:اگر موجب نجات جان مسلمانى از مرگ یا بیمارى مهمّى بشود جایز است.
3- پیوند اعضای میتی که خود راضی نبوده اما ولیّ اجازه داده
سؤال:اگر شخصى از پیوند اعضاى خود به دیگران پس از مرگش ناراضى باشد ولى پس از وفاتش ولىّ وى مایل به این کار باشد، آیا مى توانیم چنین کارى انجام دهیم؟
پاسخ:با شرط فوق جایز است.
4- برداشتن عضو فرد زنده
سؤال:آیا برداشتن عضوى از بدن فرد زنده جهت پیوند، مستلزم پرداخت دیه مى باشد؟
پاسخ:اگر با اجازه خود او باشد و خطرى او را تهدید نکند جایز است و دیه ندارد.
5- گرفتن عضو از شخص زنده با احتمال عوارض بعدی
سؤال:اگر احتمال بدهیم با برداشتن یک یا چند عضو از شخصى که زنده است، در آینده نزدیک یا دور، وى دچار عوارض خفیف یا شدید خواهد شد و از طرفى نجات جان بیمار دیگرى وابسته به همین کار باشد و مورد دیگرى نیز در دسترس نباشد، آیا مجازیم بدون آگاهى دادن شخص پیوند دهنده، چنین کارى را انجام دهیم؟ اگر به وى اطّلاع بدهیم و با تمایل وى عضو پیوندى را از بدنش خارج کنیم، در صورت ایجاد عارضه در وى، آیا پزشک مسؤول است؟
پاسخ:اگر عارضه مثلا به خاطر از دست دادن یک کلیه یا مانند آن باشد واجب نیست کسى براى نجات جان دیگرى این کار را انجام دهد، امّا اگر عارضه، خفیف و قابل تحمّل باشد وجوب نجات جان دیگرى با رضایت صاحب عضو بعید نیست و در صورتى که با اطّلاع و رضایت صاحب عضو باشد و احتمال عارضه ضعیف بوده امّا تصادفاً گرفتار آن شود پزشک مسؤول نمى باشد، مانند برداشتن یک کلیه که معمولا خالى از خطر است، ولى گاه ممکن است عارضه اى پیش آید.
6- پیوند با احتمال رد عضو پیوندی
سؤال: اگر مطمئن باشیم و یا احتمال دهیم که این پیوند رد خواهد شد و مفید نخواهد بود آیا مجازیم با خوش بینى و به عنوان کمک به بیمار، از بدن فرد زنده یا مرده دیگرى عضوى را جدا و به آن بیمار پیوند بزنیم؟
پاسخ:اگر اطمینان به عدم نتیجه باشد این کار جایز نیست ولى در صورت احتمال عقلایى، برداشتن عضو پیوندى از مرده مانعى ندارد و از زنده در صورت عدم ضرر و خطر نیز جایزاست.
7- عوارض ناشی از درمانهای پس از پیوند
سؤال:با توجّه به این که بعد از پیوند، شیمى درمانى ضرورى به نظر مى رسد و همین عمل باعث عوارضى خفیف یا شدید در بیمار مى گردد، آیا پزشکى که مجبور به انجام این کار جهت عدم ردّ پیوند مى باشد در ایجاد عوارض آن مسؤول است؟
پاسخ:چنانچه قبلا مسأله را با بیمار در میان بگذارد و به او تفهیم کند و او رضایت بدهد مانعى ندارد.
8- پیوند اعضایی که جان شخص بر آن متوقف نیست
سؤال:آیا براى شخص جایز است که اجازه دهد در حال حیات یا پس از مرگ، بعضى اعضاى او که حفظ نفس بیمار بر آن متوقف نیست از قبیل انگشت، دست، قرنیه چشم و... را در مقابل وجه یا مجاناً به دیگرى پیوند زنند؟
پاسخ: در حال حیات مشکل است ولى بعد از مرگ در مواردى که اثر مهمّى دارد مانعى ندارد.
9- پیوند اعضای خوک به بدن انسان
سؤال:آیا مى توان از اعضاى بدن خوک به انسان پیوند زد؟
پاسخ:در موارد ضرورت مانعى ندارد.
10- پیوند اعضای شبیه سازی شده
سؤال:در صورتى که بشر موفق به شبیه سازى برخى از اعضاى انسان شود پیوند زدن آن به انسان چه حکمى دارد؟
پاسخ:مانعى ندارد.
11- پیوند عضوی که با قصاص قطع شده
سؤال:پیوند عضوى که با قصاص قطع مى شود جایز است؟
پاسخ:اشکال دارد.
12- پیوند استخوان یا عضله مسلمان به غیر مسلمان
سؤال:استفاده از باقیمانده هاى زایمانى جفت، پرده جنین و... براى اعمال جرّاحى دیگران، چه حکمى دارد؟
پاسخ:اشکالى ندارد.
13- پیوند عضو کسی که مرگ مغزی شده
سؤال:تعدادى از بیماران به دلیل ضایعات مغزى غیر قابل بازگشت و غیر قابل جبران، فعالیتهاى قشر مغز خود را از دست داده و در حالت اغماى کامل بوده و به تحریکات داخلى و خارجى پاسخ نمى دهند، در ضمن فعّالیّتهاى ساقه مغز خود را نیز از دست داده، فاقد تنفّس و پاسخ به تحریکات متفاوت نورى و فیزیکى مى باشند. در این گونه موارد احتمال بازگشت فعّالیّتهاى مورد اشاره، مطلقاً وجود نداشته، بیمار داراى ضربان خودکار قلب بوده که ادامه این ضربان هم موقّتى و تنها به کمک دستگاه تنفّس مصنوعى به مدّت چند ساعت و حدّاکثر چند روز مقدور مى باشد. این وضعیّت در اصطلاح پزشکى مرگ مغزى نامیده مى شود از طرفى نجات جان عدّه دیگرى از بیماران منوط به استفاده از اعضاى مبتلایان به مرگ مغزى است. با عنایت به این که این اشخاص فاقد تنفّس، شعور، احساس و حرکت ارادى هستند و هیچ گاه حیات خود را باز نمى یابند:
الف) آیا در صورت احراز شرایط فوق مى توان از اعضاى مبتلایان به مرگ مغزى براى نجات جان بیماران دیگر استفاده کرد؟
ب) آیا صرف ضرورت نجات جان مسلمانان نیازمند به پیوند عضو، براى جواز قطع عضو کافى است یا اذن قبلى و وصیّت صاحب عضو نیز لازم است؟
ج) آیا اطرافیان میّت مى توانند پس از مرگ مغزى چنین اجازه اى بدهند؟
د) آیا انسان مى تواند در زمان حیات خود با امضاى کارتى رضایت خود را براى برداشتن اعضاى بدنش در صورت عارضه مرگ مغزى، جهت پیوند به انسانهاى مسلمان نیازمند اعلام نماید؟
هـ) آیا در موارد جواز قطع اعضا دیه ثابت است یا ساقط مى شود؟
و) در صورت ثبوت دیه، پرداخت آن برعهده کیست پزشک یابیمار؟
ز) موارد مصرف دیه مذکور کدام است؟
پاسخ:الف) جواب این مسأله درسابق گفته شد ولى از نظر اهمّیت مسأله توضیحاتى عرض مى شود که در موارد مرگ مغزى بصورتى که در بالا ذکر شده اگر موضوع قطعى و یقینى باشد چنان فردى در این گونه احکام مانند میّت است
(هر چند پاره اى از احکام میّت مانند غسل و نماز و کفن و دفن و غسل مسّ میّت بر او جارى نمى شود) بنابراین برداشتن اعضاى او براى نجات جان مسلمانها مانعى ندارد.
ب) در مواردى که عضورا بعد ازمرگ کامل برمى دارند و نجات جان دیگران منوط به آن است، اذن قبلى یا اجازه بازماندگان لازم نیست، هرچند بهتر است.
ج) از جواب بالا معلوم شد.
د) از جواب بالا معلوم شد.
هـ) در موارد جواز قطع اعضا، احتیاط دادن دیه است.
و) بر عهده کسى است که عضو را قطع نموده است.
ز) در کارهاى خیر براى میّت مصرف مى شود.
14- پیوند تخمدان زن اجنبی به زوجه
سؤال:آیا پیوند تخمدان زن اجنبى (مانند پیوند کلیه) به زوجه براى باردار شدن جایز است و اگر جایز است آیا: الف) دیه دارد؟ ب) تخمدان را مى توان فروخت؟ ج) حکم اولاد زوجه چگونه است؟ د) زن اجنبى حقّى مانند مادر بودن پیدا مى کند یا خیر؟
پاسخ:چنانچه ضرورتى براى این کار نباشد از آن صرف نظر کنید و اگرضرورتى وجود دارد، بعد از پیوند این عضو جزء بدن آن زن مى شود و فرزند مال خود اوست و در فرض فوق دیه ندارد و خرید و فروش آن جایز است، هرچند بهتر این است که پول را در مقابل اجازه برداشتن عضو مزبور بگیرد نه در مقابل خود آن.
15- برداشتن عضو از بدن میت مسلمان
سؤال:قطع عضو میّت مسلمان، و پیوند آن، در صورتى که حفظ جان یا عضو مسلمانى متوقّف بر آن باشد، چه حکمى دارد؟ آیا اجازه قبل از فوت تأثیرى در حکم دارد؟ اگر اجازه شخص موضوعیّت داشته باشد، آیا فرد مى تواند در زمان حیات عضوى از بدنش را براى استفاده پس از مرگ بفروشد؟
پاسخ:در صورتى که حفظ جان مسلمان یا حفظ عضو مهمّى از آن منوط به پیوند باشد، جایز است. و در این صورت، اجازه شخص متوفّى، و اولیاى دم او لازم نیست; هرچند گرفتن اجازه بهتر است. و احتیاط آن است که دیه را بپردازد.
16- پیوند زدن انگشتان فرد سارق به شخص دیگر
سؤال:پیوند زدن انگشتان قطع شده سارق به دست شخص دیگرى (که فرضاً در کارخانه بریده شده) چه حکمى دارد؟ بر فرض جواز، آیا اجازه صاحب عضو در این کار لازم است؟
پاسخ:با اجازه صاحب عضو جایز است.
17- پیوند اعضای حیوانات به انسان
سؤال:پیوند اعضاى حیوانات به انسان چه حکمى دارد؟
پاسخ:در موارد ضرورت اشکالى ندارد.
18- پیوند دست قطع شده ی محارب
سؤال:آیا پس از اجراى حدّ محاربه مى توان به محکوم علیه اجازه داد تا با هماهنگى یک پزشک متخصّص نسبت به پیوند اعضا جدا شده اقدام نماید؟
پاسخ:محارب حق ندارد عضو قطع شده را پیوند بزند.
19- برداشتن اعضای بیمار لاعلاج برای پیوند
سؤال:چنانچه در اثر وقوع بیمارى لاعلاج و پیشرونده، مرگ بیمارى از نظر پزشکان حتمى و قریب الوقوع باشد، آیا مى توان از اعضاى بدن وى نظیر قلب، کلیه و کبد براى پیوند به بیماران و نجات جان آنان استفاده کرد؟
پاسخ:جایزنیست;مگر در مورد مرگ مغزى که بطور قطع قابل بازگشت نیست.
20- وظیفه پزشک در پیوند اعضاء
سؤال:آیا بر پزشکى که قادر بر پیوند اعضاى مختلف مى باشد، واجب است با این کار جان انسانى را نجات دهد؟
پاسخ:در صورتى که بتواند او را از مرگ نجات دهد، واجب است.  

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -