سيد ابومحمد حسن بن علي بن حسن بن علي بن عمراشرف بن امام زين العابدين علیهالسلام، چهارمين سيد علوي است كه در طبرستان به زمامداري نايل آمد. پيش از وي، حسن بن زيد بن محمد بن اسماعيل بن حسن بن زيد بن امام حسن مجتبي علیهالسلام، معروف به داعي كبير و مؤسس سلسله علويان در طبرستان، از سال 250 تا 270 قمري و سيد ابوالحسن احمد بن محمد از سال 270 تا 271 و سيد محمد بن زيد برادر حسن بن زيد، معروف به داعي الي الحق از 271 تا 287 قمري بر منطقه سرسبز طبرستان (شامل مازندران، گرگان، سلسله جبال البرز و بخشهايي از استان سمنان و استان تهران) زمامداري نمودند و نخستين حكومت شيعي به مذهب زيدي را در شمال ايران پايهگذاري كردند.
در سال 287 قمري، سپاهيان اسماعيل بن احمد ساماني به فرماندهي محمد بن هارون سرخسي به طبرستان هجوم آورده و لشكريان سيد محمد بن زيد را با شكست و اضمحلال مواجه نمودند و در اين نبرد، خود سيد محمد و بسياري از لشكريانش به شهادت رسيدند و يكي از فرزندانش به نام ابوالحسين بن محمد و به همراه تعدادي از علويان و هوادارانشان اسير گرديدند.
و با اين شكست، حكومت سادات علوي از نژاد امام حسنمجتبي علیهالسلام در طبرستان پايان پذيرفت و به مدت 15 سال اين ناحيه زيبا و سرسبز در اختيار سامانيان قرار داشت و در اين مدت، چند بار سيد ابومحمد ناصر كبير، اقدام به جنبش و قيام بر ضد سامانيان نمود. ولي با شكست و عدم موفقيت روبرو گرديد و سرانجام در سال 301 قمري سپاهي از مبارزان ديلمي (گيلاني) و مازندراني براي وي مهيا و زمينه جنبش سراسري علويان بار ديگر فراگير شد و موجب پيروزي قاطع ناصر كبير بر سپاهيان ساماني گرديد.
با پيروزي ناصر كبير، بار ديگر علويان در طبرستان ميداندار صحنه شده و به تنظيم سپاه و رتق و فتق امور پرداختند. در حكومت ناصر كبير افرادي چون سيد حسن بن قاسم (معروف به داعي صغير) داماد و پسرعموي ناصر كبير و سيد ابوالحسين احمد و سيد ابوالقاسم جعفر (از فرزندان ناصر كبير) و سيد عبدالله بن حسن عقيقي، تلاشهاي فراواني براي استقرار حكومت شيعي علوي نمودند. گفتني است كه با قدرت گرفتن ناصر كبير حكومت علويان به تيره حسيني منتقل گرديد.
ناصر كبير، علاوه بر فعاليتهاي سياسي و اجتماعي، داراي مقام ممتاز علمي و مذهبي بود. وي از ذوق و طبع شاعري برخوردار و در زمينه فقه، نسبشناسي، كلام و عقايد اسلامي، تفسير و ديگر رشتههاي علوم اسلامي يد طولايي داشت و كتابهاي متعددي تأليف نمود. با اين كه خود ناصر كبير بر مذهب زيديه بود، برخي از فرزندانش مانند ابوالحسين احمد و فرزندان زادگان و نوادگان وي، پيرو مذهب اماميه اثني عشريه بوده و در اين راه به مقامات والايي دست يافتند.
سيد مرتضی و سيد رضی كه از عالمان برجسته شيعه اماميه و از بزرگان اين طايفه شريفه ميباشند از نوادگان دختري ناصر كبير بودهاند. نام مادرشان فاطمه دختر حسين بن ابوالحسين احمد بن ناصر كبير بوده است. سيد مرتضي به احترام جد مادرياش ناصر كبير، يك صد مسئله فقهي وي را مورد تصحيح قرار داد و با نام "ناصريات" تأليف و منتشر نمود.
ناصر كبير از ياران داعي كبير و برادرش محمد بن زيد، معروف به داعي الي الحق بود و در جنگ محمد بن زيد با سپاهيان ساماني حضور چشمگير داشت و در آن نبرد، زخمي شد و بر اثر آن شنوايي خود را از دست داد و به خاطر ناشنوا بودنش به "اطروش" معروف گرديد. سرانجام ناصر كبير پس از چهار سال حكومت مقتدرانه و در 74 سالگي در بيست و سوم و به روايتي بيست و پنجم شعبان سال 304 قمري در آمل (از شهرهاي تاريخي و معروف مازندران) دار فاني را وداع گفت.[۱]
1- نك: تاريخ طبرستان (بهاءالدين بن اسفنديار)، ص 259؛ تاريخ مازندران (ملا شيخ علي گيلاني)، ص 67؛ استراباد و گرگان در بستر تاريخ ايران (اسدالله معطوفي)، ص 83؛ تاريخ ابن خلدون (ترجمه عبدالحميد آيتي)، ج 2، ص 570؛ منتهي الآمال (شیخ عباس قمی)، ج 2، ص 46؛ تاريخ طبرستان (محمدحسن خان اعتمادالسلطنه)، ص 140؛ وقايع الايام (شيخ عباس قمي)، ص 351؛ مستدرك سفينه البحار (علي نمازي)، ج 5، ص 231.
منبع: پایگاه دانشنامه اسلامی