انهار
انهار
مطالب خواندنی

شرحی مفید

بزرگ نمایی کوچک نمایی
امام زمان(عج)، آخرین حجت الهی برای هدایت بشر از آغاز زندگی خود، از منظر عموم مردم به دور بودند و اگر چه در ميان مردم زندگی می کنند و شاهد و ناظر كردار و رفتار ما هستند اما همچنان در غيبت به سر می برند. ایشان به امر پروردگار و مشيت الهی، عمری طولانی پيدا كردند، تا زمانی كه خداوند سبحان وی را مأمور قيام بزرگ و تشكيل حكومت سراسری اسلامی نمايد و به دست توانای او، قسط و عدل را در سراسر زمين برقرار و يكتاپرستی و عبوديت را فراگير نمايد.
ایشان در ايام غيبت صغری از سوی نايبان منصوب خويش با شيعيان در ارتباط بودند. پس از شهادت امام حسن عسكری(ع) در هشتم ربيع الاول سال 260 قمری، تا پانزدهم شعبان سال 329 قمری، به مدت 69 سال، غيبت صغراي آن حضرت، ادامه يافت كه اگر ايام غيبت آن حضرت در زمان حيات پدر بزرگوارشان امام حسن عسكری(ع) را به  این مدت بیافزاییم این دوران 74 سال به طول انجامیده است. در اين مدت چهار تن از شخصيت‌های معروف و ممتاز شيعه به ترتيب، امر نيابت آن حضرت را بر عهده داشتند و واسطه مستقيم آن حضرت با شيعيان و عموم مردم بودند.
اين چهار شخصيت بزرگوار كه به "نواب اربعه" و "سفرای امام زمان(ع)" معروف گرديده اند، عبارتند از:
1- عثمان بن سعيد عمروی، از هشتم ربيع الاول سال 260 تا حدود سال 265 قمری.(1)
2- محمد بن عثمان بن سعيد عمروی، از زمان وفات پدرش در حدود سال 265 تا آخر جمادی الآخر سال 304 قمری.
3- حسين بن روح نوبختی، از زمان وفات محمد بن عثمان در جمادی الآخر سال 304 تا شعبان سال 326 قمری.
4- علی بن محمد سمری، از زمان وفات حسين بن روح نوبختی در شعبان سال 326 تا 15 شعبان سال 329 قمری.(2)
نمايندگى و نيابت امام زمان(عج)، با دو هدف عمده صورت می‌گرفت :
يك/ آماده كردن اذهان عمومى براى غيبت كبرى و عادت دادن تدريجى مردم به پنهان زيستى امام(ع) و جلوگيرى از غافلگير شدن در موضوع غيبت ؛ اگر امام معصوم(ع)، به طور ناگهانى غيبت می‏كردند، چه بسا موجب انكار مطلق وجود مهدى(عج) و انحراف افكار عمومى می‌شد. نمايندگان خاص امام زمان(عج) در دوران غيبت صغرى، به اين هدف و غرض - كه آماده‌‏سازى افكار و اذهان عمومى براى «غيبت كبرى» بود - نايل آمدند و لذا لزومى به امتداد غيبت صغرى نبود.
دو/ رهبرى دوستداران و طرفداران امام زمان(عج) و حفظ مصالح اجتماعى شيعيان. بدين وسيله امام زمان(عج) توانست رهبرى خويش را در جامعه اعمال و خسارت‏‌هاى ناشى از عدم حضور مستقيم خود را تا حدودى جبران نماید. (3)
مهم‏ترين وظايف و فعاليت‏‌هاى نوّاب خاص حضرت در این دوران عبارت بود از :
1. پنهان نگه‏داشتن نام و مكان زندگى امام مهدى(عج) و رفع شك و ترديد درباره آن حضرت ؛
2. جلوگيرى از تفرقه، اختلاف، فرقه گرايى و انشعابات شيعيان ؛
3. پاسخ گويى به پرسش‏‌هاى فقهى و مشكلات علمى و عقيدتى مردم ؛
4. مبارزه با مدعيان دروغين نيابت و افشا و رسوا كردن آنها ؛
5. اخذ و توزيع اموال متعلق به امام ؛
6. سازماندهی‌‏هاى ديگر وكيلان و سفراى امام در شهرها و مناطق مختلف و...(4)
مدت نيابت آخرین نایب خاص امام زمان(عج) - علي بن محمد سمری-، نسبت به سه نايب ديگر، كمتر بود و تنها سه سال ادامه يافت، با اين كه نيابت عثمان بن سعيد، نخستين نايب امام زمان(ع) حداقل پنج سال و نيابت فرزندش محمد بن عثمان، به مدت چهل سال و نيابت حسين بن روح نوبختی به مدت بيست و دو سال به طول انجاميد.
شيخ صدوق(ره) از "حسن بن احمد مكتب" روايت كرد: در آن سالی كه ابوالحسن علی بن محمد سمری وفات يافت، من در بغداد بودم و چند روز پيش از وفاتش به محضرش شرفياب شدم. وی درآن روز، توقيعی از امام زمان(ع) بيرون آورد و برای مردم قرائت كرد. متن آن نامه مبارك چنين بود:
بسم الله الرّحمن الرّحيم. يا علي بن محمد السمري! أعظم الله أجر اخوانك فيك، فانّك مَيّتٌ ما بينك و بين ستّه أيام، فاجمع أمرك و لا تُوصِ الي أحدٍ فيقوم مقامك بعد وفاتك، فقد وقعت الغيبه التّامّه فلا ظهور الاّ بعد اذن الله تعالي ذكرُهُ و ذلك بعد طول الأمد و قسوه القلوب و امتلاءِ الأرضِ جوراً و سيأتي مِن شيعتي مَن يَدّعي المشاهده، ألا فمن ادّعي المشاهده قبل خروج السّفياني و الصّيحه فهو كذّابٌ مُفترٍ، و لا حول و لا قوّه الاّ بالله العليّ العظيم.
بنام خدواند بخشاينده مهربان. ای علی بن محمد سمری! خداوند متعال به براداران دينی‌ات پاداشی عظيم در از دست دادنت، كرامت فرمايد. به درستی كه تو از امروز تا شش روز ديگر وفات خواهی يافت. پس خود را آماده ساز ولی به كسی وصيت (به نيابت) مكن كه قائم مقام تو، پس از وفاتت گردد. چه اين كه غيبت بزرگ آغاز گرديده است و مرا ظهوری نخواهد بود، مگر به اذن خداوند منان. ظهور من آن قدر به درازا خواهد كشيد، كه دل‌ها را قساوت فراگيرد و زمين از جور و ستم لبريز گردد و به زودی كسانی از شيعيانم می آيند و ادعای مشاهده و ديدنم را می نمايند. آگاه باشيد كه هر كس پيش از خروج سفيانی و رسيدن صيحه آسمانی، ادعای مشاهده و ديدن مرا نمايد، دروغگو و افترا زننده است.
حسن بن احمد گفت: ما اين توقيع شريف را نوشته و نسخه برداری كرديم و از نزد علی بن محمد سمری بيرون رفتيم و شش روز ديگر، مجدداً به محضرش شرفياب شديم؛ ديديم وی در حال جان دادن است. در آن حال، يكی از هم نشينان از او پرسيد: وصی تو پس از وفاتت كيست؟
وي به آرامي پاسخ داد: لله أمر هو بالغه و قضي؛ خدا را امري است كه خود آن را به بلوغ و اتمام خواهد رسانيد.
اين جمله را گفت و روح از بدنش به رياض جنان پرواز كرد.(5)
بدين سان با وفات علی بن محمد سمری، غيبت صغرای امام زمان(ع) به پايان رسيد و غيبت كبرای آن حضرت آغاز گرديد و از آن زمان تا كنون، آن حضرت نماينده و نايب خاصی تعيين نكرده است و شيعيان را به وكلای عام و مراجع تقليد عظام ارجاع داده است. در يكی از توقيعات شريفه آن حضرت به محمد بن عثمان عمروی آمده است:
و أمّا الحوادث الواقعه فارجعوا الي رواه حديثنا، فانّهم حجّتي عليكم و أنا حجّه الله عليهم.(5)
و اما در رخدادهايی كه پيش می آيد به راويان حديث ما مراجعه كنيد ؛ زيرا آنان حجت من بر شمايند و من حجت خدا بر آنان هستم.
درباره تاريخ وفات علی بن محمد سمری، برخی پانزدهم شعبان سال 328 و برخی ديگر 15 شعبان سال 329 قمری را ذكر كرده اند.(7)

1- تاريخ الغيبه الصغری (سيد محمد صدر)، ج1، ص 404
2- مدينه المعاجز (سيد هاشم بحرانی)، ج 8، ص 8؛ بحارالانوار (علامه مجلسی)، ج 15، ص 15 و ص 366؛ منتهی الآمال، ج2، ص 503؛ زندگانی چهارده معصوم (ترجمه اعلام الوری امين الاسلام طبرسی)، ص 570؛ الاحتجاج (شيخ طبرسی)، ج2، ص 286و ص 296؛ تاج المواليد (علامه طبرسی)، ص 142
3-تاريخ الغيبه الصغری، ص 426
4- زندگانى نوّاب خاص امام زمان(عج)، ص 84 - 89
5- الغيبه، ص 394؛ كتاب الاربعين (شيخ ماحوزي)، ص 229؛ منتهی الآمال، ج2، ص 508؛ تاج المواليد، ص 145
6- منتهی الآمال، ج2، ص 509
7- الخرائج و الجرائح (قطب الدين راوندی)، ج3، ص 1128؛ الاحتجاج، ج2، ص 296؛ الغيبه (شيخ طوسی)، ص 394؛ منتهی الآمال، ج2، ص 509؛ كشف المحجه (سيد بن طاووس)، ص 159؛ مدينه المعاجز، ج 8، ص 8؛ بحارالانوار، ج 15، ص 366

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -