انهار
انهار
مطالب خواندنی

ميلاد امام علیه السلام (30 عام الفیل)

بزرگ نمایی کوچک نمایی

امام علي بن ابي‌طالب بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبدمناف در سيزده رجب سال سي‌ام عام الفيل يعني 23 سال پيش از هجرت نبوي در درون كعبه معظمه ديده به جهان گشود.[۱] پدرش ابوطالب بن عبدالمطلب كه با عبدالله بن عبدالمطلب پدر حضرت محمد صلی الله علیه و آله، برادر اعياني و مادرشان فاطمه بنت عمرو بن عايذ مخزومي بود.[۲]

مادرش فاطمه بنت اسد بن هاشم بن عبدمناف بود. وي از جمله بانوان گروه نخست بود كه به پيامبر صلی الله علیه و آله ايمان آورد و مسلمان شد و رنج‌هاي ايام حضور در مكه را به همراه همسر و خانواده‌اش متحمل گرديد و در هنگام هجرت پيامبر صلی الله علیه و آله وي نيز به مدينه هجرت نمود و در همين شهر مقدس بدرود حيات گفت و پيامبر صلی الله علیه و آله با پيراهن خود وي را كفن كرد.

تا بدين وسيله او را از گزند گزندگان زمين و هم از آسيب قبر در امان نگه دارد و اقرار به ولايت فرزندش علي بن ابي‌طالب علیه‌السلام را به وي تلقين كرد تا هنگام پرسش نكيرين به راحتي پاسخشان دهد. رسول خدا صلی الله علیه و آله او را بدين طريق احترام كرد و از اين فضل عظيم برخوردار ساخت.[۳]

ابوطالب علیه‌السلام و همسرش فاطمه بنت اسد براي پيامبر صلی الله علیه و آله و گسترش دين مبين اسلام تلاش‌هاي زيادي به عمل آورده و رنج‌ها و سختي‌هاي فراواني متحمل گرديدند. از زماني كه حضرت عبدالمطلب علیه‌السلام وفات يافت، كفالت نواده يتيمش محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله بر عهده عمويش ابوطالب علیه‌السلام افتاد و وي آن حضرت را تا آخر عمرش (به مدت 44 سال) سرپرستي و پشتيباني نمود و از عقايد و افكارش حمايت كرد.

ابوطالب علیه‌السلام و فاطمه بنت اسد در نگهداري پيامبر صلی الله علیه و آله چنان عمل مي‌كردند كه وي را بر فرزندان خود ترجيح مي‌دادند و به او بهتر و بيشتر مي‌رسيدند. به همين لحاظ پيامبر صلی الله علیه و آله با وجود آن دو مهربان، احساس يتيمي نمي‌كرد و جاي پدر و مادر خويش را خالي نمي‌ديد. حضرت علي علیه‌السلام و برادران و خواهرانش، نخستين كساني بودند كه هم از سوي پدر و هم از سوي مادر هاشمي بودند.[۴]

كنيه‌هاي امام علي علیه‌السلام عبارت است از: ابوالحسن، ابوالحسين، ابوالحسنين، ابوالسبطين و الريحانتين و ابوتراب. معروف‌ترين كنيه‌هايش ابوالحسن و ابوتراب مي‌باشد. القاب آن حضرت عبارتند از: اميرالمؤمنين، سيد الوصيين، سيد المسلمين، سيد الاوصياء، سيد العرب، خليفه رسول الله، امام المتقين، يعسوب المؤمنين، صهر رسول الله، حيدر، مرتضي، وصي و...

تولد مبارك آثارش در شهر مكه معظمه و در داخل خانه خدا (كعبه) واقع گرديد. تولد در خانه كعبه، فضيلتي ويژه حضرت علي علیه‌السلام است و خداي متعال تنها وي را به چنين امتيازي كرامت نمود. نه پيش از او و نه پس از او، براي هيچ كسي چنين فضيلتي پديد نيامده است.[۵]

مرحوم شیخ عباس قمی، كيفيت ولادت آن حضرت را چنين بيان كرد: آنچه به سندهاي بسيار وارد شده، آن است كه روزي عباس بن عبدالمطلب با يزيد بن قعنب و با گروهي از بني هاشم و جماعتي از قبيله بني العزي در برابر خانه كعبه نشسته بودند، ناگاه فاطمه بنت اسد به مسجد درآمد و به حضرت اميرالمؤمنين علیه‌السلام، نه ماه آبستن بود و او را درد زائيدن گرفته بود.

پس در برابر خانه كعبه ايستاد و نظر به جانب آسمان افكند و گفت: پروردگارا! من ايمان آورده‌ام به تو و به هر پيامبر و رسولي كه فرستاده‌اي و به هر كتابي كه نازل گردانيده‌اي و تصديق كرده‌ام به گفته‌هاي جدم حضرت ابراهيم خليل علیه‌السلام كه خانه كعبه بنا كرده او است، پس سئوال مي‌كنم از تو به حق اين خانه و به حق آن كسي كه اين خانه را بنا كرده است و به حق اين فرزندي كه در شكم من است و با من سخن مي‌گويد و به سخن گفتن خود مونس من گرديده است و يقين دارم كه او يكي از آيات جلال و عظمت تو است كه آسان كني بر من ولادت او را.

عباس و يزيد بن قعنب گفتند كه چون فاطمه از اين دعا فارغ شد ديديم كه ديوار عقب خانه شكافته شد. فاطمه از آن رخنه داخل شد و از ديده‌هاي ما پنهان گرديد، پس شكاف ديوار به اذن خدا به هم پيوست و ما چون خواستيم در خانه را بگشاييم چندان كه سعي كرديم، در گشوده نشد.

دانستيم كه اين امر از جانب خدا واقع شده و فاطمه سه روز در اندرون كعبه ماند. اهل مكه در كوچه‌ها و بازارها اين قضيه را نقل مي‌كردند و زن‌ها اين حكايت را ياد مي‌كردند و تعجب مي‌نمودند. تا روز چهارم رسيد، پس همان موضع از ديوار كعبه كه شكافته شده بود ديگر باره شكافته شد، فاطمه بنت اسد بيرون آمد و فرزند خود اسدالله الغالب علي بن ابي‌طالب علیه‌السلام را در دست خويش داشت و مي‌گفت: اي گروه مردم! به درستي كه حق تعالي برگزيد مرا از ميان خلق خود و فضيلت داد مرا بر زنان برگزيده كه پيش از من بوده‌اند. زيرا كه حق تعالي برگزيد آسيه دختر مزاحم را و او عبادت كرد حق تعالي را پنهان در موضعي كه عبادت خدا در آن جا سزاوار نبود، مگر در حال ضرورت يعني خانه فرعون.

و مريم دختر عمران را حق تعالي برگزيد و ولادت حضرت عیسی علیه‌السلام را بر او آسان گردانيد و در بيابان درخت خشك را جنباند و رطب تازه از براي او از آن درخت فرو ريخت و حق تعالي مرا بر هر دو و زيادتي داد و همچنين بر جميع زنان عالميان كه پيش از من گذشته‌اند. زيرا كه من فرزندي آورده‌ام در ميان خانه برگزيده او و سه روز در آن خانه محترم ماندم و از ميوه‌ها و طعام‌هاي بهشت تناول كردم و چون خواستم كه بيرون آيم در هنگامي كه فرزند برگزيده من بر روي دست من بود، هاتفي از غيب مرا ندا كرد كه: اي فاطمه! اين فرزند بزرگوار را "علي" نام كن، به درستي كه منم خداوند علي أعلي و او را آفريده‌ام از قدرت و عزت و جلال خود و بهره كامل از عدالت خويش به او بخشيدم و نام او را از نام مقدس خود اشتقاق نموده‌ام و او را به آداب خجسته خود تأديب نموده‌ام و امور خود را به او تفويض كرده‌ام و او را به علوم پنهان خود مطلع كرده‌ام و در خانه محترم من متولد شده است و او اول كسي است كه اذان خواهد گفت بر روي خانه من و بت‌ها را خواهد شكست و آن‌ها را از بالاي كعبه به زير خواهد انداخت و مرا به عظمت و مجد و بزرگواري و يگانگي ياد خواهد كرد و اوست امام و پيشوا بعد از حبيب من و برگزيده از جميع خلق من محمد صلی الله علیه و آله كه رسول من است و او وصي او خواهد بود. خوشا حال كسي كه او را دوست دارد و ياري كند او را و واي بر حال كسي كه فرمان او نبرد و ياري او نكند و انكار حق او نمايد.[۶]

آري، حضرت علي علیه‌السلام در چنين روز مبارك و در چنين محل مبارك و با ميزباني خداي سبحان ديده به جهان گشود و جهان هستي را از انوار الهي‌اش روشن گردانيد. ابوطالب علیه‌السلام و فاطمه بنت اسد، در نگهداري و تربيت اين نازنين فرزند، تلاش بليغي به عمل آوردند. ولي هنوز چند سالي از ولادت بابركتش نگذشته بود كه حضرت محمد صلی الله علیه و آله و همسرش خديجه كبري سلام الله علیها از ابوطالب علیه‌السلام و همسرش فاطمه بنت اسد تقاضا نمودند كه نگهداري اين كودك دلربا را به آنان واگذارد. ابوطالب علیه‌السلام و فاطمه بنت اسد به خاطر شدت علاقه و محبت به حضرت محمد صلی الله علیه و آله درخواستش را رد نكرده و نگهداري علي علیه‌السلام را به وي سپردند.

از آن پس، علي علیه‌السلام در دامن مهرانگيز رسول خدا صلی الله علیه و آله رشد و تعالي يافت و مراحل تكامل را طي نمود. او نخستين كسي بود كه به خدا و پيامبرش ايمان آورد و تا آخر عمر شريف خود در اعتلاي كلمه لا اله الا الله و عدالت اسلامي لحظه‌اي از پاي ننشست.

زيد بن ارقم روايت كرد: اول من صلي مع رسول الله صلی الله علیه و آله علي بن ابي طالب علیه‌السلام؛ نخستين كسي كه با رسول خدا صلی الله علیه و آله نماز گزارد، علي علیه‌السلام بود.[۷]


1- خصائص الائمه علیه‌السلام (سید رضی)، ص 39؛ الارشاد (شيخ مفيد)، ص 8.

2- منتهي الآمال (شيخ عباس قمي)، ج 1، ص 11.

3- الارشاد، ص 8؛ بحارالانوار (علامه مجلسی)، ج 35، ص 179؛ اهل بيت (نوفيق ابوعلم)، ص 191.

4- خصائص الائمه علیه‌السلام، ص 39

5- الارشاد، ص 8؛ خصائص الائمه علیه‌السلام، ص 39؛ منتهي الآمال، ج 1، ص 143.

6- منتهي الآمال، ج 1، ص 141.

7- أنساب الأشراف (احمد بن يحيي بلاذري)، ج 2، ص 8.

منبع: پایگاه دانشنامه اسلامی


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  



پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -