انهار
انهار
مطالب خواندنی

زندگینامه

بزرگ نمایی کوچک نمایی
آیت الله سید عبدالکریم کشمیری
سیدعبدالکریم رضوی کشمیری (۱۳۰۳-۱۳۷۸ش) از عارفان شیعه و از شاگردان سید علی آقا قاضی طباطبایی و سید هاشم حداد است. «شرح کفایة الاصول» از آثار او است. وی در سال ۱۳۷۸ شمسی درگذشت و در حرم حضرت معصومه(س) مدفون شد.
زندگی نامه و تحصیلات
سید عبدالکریم رضوی کشمیری، به سال سال ۱۳۴۳ هجری قمری. در نجف اشرف متولد شد. پدرش سید محمدعلی کشمیری و مادرش دختر آیت الله سید محمدکاظم طباطبایی یزدی (صاحب عروة الوثقی) بود. پدرش با شیخ عبدالکریم حائری یزدی دوست بود و بسبب علاقه به او نام فرزندش را عبدالکریم گذاشت. کشمیری پدرش را عالم فاضلی توصیف می‌کند که آداب و اخلاق شرعی را رعایت می‌کرد و به خواندن برخی ادعیه اهمیت می‌داد و فرزندش را هم به این امور سفارش می‌کرد.
پدربزرگ سید عبدالکریم، آیت الله سید محمدحسن کشمیری است. او در هفت سالگی همراه پدرش از کشمیر به کربلا رفته، به تحصیل علوم دینی پرداخت و به اجتهاد رسید. او در تربیت شیخ عبدالکریم حائری یزدی، شیخ علی زاهد قمی و سید هادی رضوی کشمیری نقش مهمی داشت و خود، از عارفان صاحب کرامت بشمار می‌رفت. آیت الله کشمیری درباره اجدادش گفته است که اصالتاً قمی و از سادات رضوی هستند و ریشه سیادت آنها به حضرت موسی مبرقع فرزند بلافصل امام جواد (ع) که در قم مدفون است می‌رسد، اما اجداد وی به هند رفته‌ و بعدها بخشی از آنها برای تحصیل به عراق مهاجرت کرده‌اند. سید عبدالکریم کشمیری با تشویق پدر، تحصیل علوم دینی را آغاز کرد و دروس ادبیات، معانی بیان، منطق، فقه، اصول و... را فرا گرفت و به تدریس آن‌ها پرداخت. وی درس‌های لمعه، رسائل، مکاسب، کفایه الاصول و اسفار و درس خارج فقه و اصول را نزد اساتید حوزه نجف آموخت وی از آیت الله خویی اجازه اجتهاد گرفت. او در کنار دروس متعارف حوزه، به آموختن علوم جفر، علم اعداد، علم حروف و اسماءالله مشغول شد.
اساتید
کشمیری فقه و اصول، عرفان و اخلاق را از اساتید متعدد درس گرفت. برخی از اساتید او عبارتند از:
اساتید عرفان
شیخ مرتضی طالقانی: اولین استاد کشمیری بود که به شاگردش اجازه ذکر داده بود. او از دوران نوجوانی سید عبدالکریم، وی را به سیر و سلوک عرفانی راهنمایی کرد. بعدها آیت الله کشمیری دروس اخلاق این استاد را به رشته تحریر درآورد.
سید علی آقا قاضی طباطبایی: حدود پنج سال استاد معنوی آیت الله کشمیری بود. او درباره استادش می‌گوید: «علاقه آقای قاضی نسبت به من، مثل علاقه پدر به فرزند بود. گاهی در منزلشان که روضه بود، می‌رفتم و بعد از این که منزلشان خلوت می‌شد، پشت سرش نماز می‌خواندم. او مردی الهی و ملکوتی بود. ما هرگونه غم و همی از امور دنیا و آخرت را پیش ایشان حل می‌کردیم».
سید هاشم حداد: هندی الاصل بود که در شهر مقدس کربلا به نعل‌سازی و آهنگری اشتغال داشت و از تربیت یافتگان مکتب سید علی آقا قاضی بود. حداد به کشمیری گفته بود اجدادت اهل معنی بودند؛ باید اهل معنی شوی. وی از کشمیری خواسته بود از تدریس دروس متعدد خودداری کند و یک درس و یک مباحثه را دنبال کند تا از پراکندگی افکار جلوگیری کند. کشمیری پانزده سال با او مرتبط بود.
مستور آقا شیرازی: کشمیری می‌گوید: روزی به ایشان گفتم دستوری دهید تا عمل کرده و محتاج خلق نشوم. استاد هم آیه «الیس الله بکافٍ عبده» را توصیه کرده بود. آقا مستور وصیت کرد که بعد از وفاتش کشمیری بر پیکرش نماز بخواند؛ اما موقع وفاتش، کشمیری در نجف نبود.
سید افضل حسین هندی: او که ساکن هندوستان بود، در اوقات ویژه‌ای برای زیارت به نجف اشرف می‌آمد. مرحوم کشمیری در همین اوقات از حضور وی بهره می‌برد و اذکار و اوراد خاصی را با اجازه او دریافت می‌کرد.
شیخ علی اکبر اراکی: کشمیری درباره‌اش می‌گوید: سبک پذیرش وی این طور بود که وقت زیادی به افراد نمی‌داد. کشمیری دستورالعملی از وی برای استخاره گرفته بود و به گفته خودش نتیجه داده بود.
اساتید دروس فقه و اصول
آیت الله شیخ مجتبی لنکرانی.
شیخ راضی تبریزی.
آیت الله شیخ محمدتقی بهجت فومنی.
شیخ محمدحسین طهرانی.
حاج فیض خراسانی.
شیخ صدرا بادکوبه‌ای.
شیخ عبدالحسین رشتی.
سید عبدالهادی شیرازی.
شیخ کاظم شیرازی.
حاج آقا بزرگ تهرانی.
آیت الله سید ابوالقاسم خویی.
آیت الله سید عبدالاعلی سبزواری.
شیخ علی محمد بروجردی.
میرزا سید حسن بجنوردی.
آثار
آیت الله خود آثارش را شمرده و می‌گوید در موقع خروج از عراق نیروهای بعثی آثارش را گرفته و از بین برده‌اند و اکثر کتابهای زیر در دسترس نیست.
شرح کفایة الاصول آخوند خراسانی
مجموعه اشعار عربی
مجموعه درس‌های اخلاق عارف خداجوی، شیخ مرتضی طالقانی
جزوه‌ای در مورد اذکار و اوراد عرفانی
رساله در مبحث قطع
رساله در طلب و اراده
تقریرات درس اصول آیت الله خویی
درگذشت
آیت الله عبدالکریم کشمیری در چهارشنبه ۱۸ فروردین سال ۱۳۷۸ هجری شمسی (۲۰ ذی‌الحجه سال ۱۴۱۹ هجری قمری) در ۷۴ سالگی درگذشت. آیت الله بهجت بر پیکر او نماز خواند و طبق وصیت او در قسمت بالا سر حرم مطهر حضرت معصومه، جنب قبر علامه طباطبائی به خاک سپرده شد.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -