انهار
انهار
مطالب خواندنی

انتشار مجله «دانشكده» توسط ملك الشعراء (1336 ق)

بزرگ نمایی کوچک نمایی
انتشار مجله ‏ي "دانشكده" به مديريت ملك الشعراء بهار(1336 ق)انتشار مجله ‏ي «دانشكده» به مديريت ملك الشعراء بهار (1336 ق)
مجله دانشکده در تهران تحت نظر هیئت موسسه دانشکده و به مدیری ملک الشعرای بهار تاسیس و در سال ۱۳۳۶ هجری قمری منتشر شد آغاز تاسیس مجله برج ثور سال ۱۲۹۷ هجری شمسی مطابق ۱۳۳۶ هجری قمری و۱۹۱۸ میلادی می باشد .رشید یاسمی که خود عضو هیئت موسسه و از نویسندگان مجله بوده در کتاب تاریخ ادبیات معاصر درباره مجله دانشکده می نویسد:" مجله دانشکده را ملک الشعرای بهار در سال ۱۳۳۶ هجری قمری برای نشر آثار انجمن ادبی دانشکده تاسیس کرد. این انجمن نخست جرگه دانشوری نام داشت ودر سال ۱۳۳۵ هجری قمری به سعی چند تن از دوستان ادب از جمله نگارنده دایر شده بود سال بعد دانشکده خوانده شد.مرام این انجمن ترویج معانی جدید در لباس شعر و نثر قدیم و شناساندن موازین فصاحت و حدود انقلاب ادبی و لزوم احترام آثار فصحای متقدم و ضرورت اقتباس محاسن نثر اروپایی بود و در آن روزگار خدمتی شایان به ادبیات کرد." مجله دانشکده دومین مجله ادبی بود که در عالم مطبوعات زبان فارسی ظاهر گردید و پس از مجله بهار در ایران انتشار یافت . دانشکده مجله ای بود ادبی، اجتماعی ، اخلاقی، فلسفی و تاریخی ومندرجات آن مطالبی تحت عناوین مذکور که به قلم مدیر مجله ملک الشعرای بهار یا یکی از اعضای هیئت موسس دانشکده تدوین می گردید و یا از کتب ادبا و نویسندگان خارجی ترجمه می شد .از قسمت های عمده و مهم مندرجات مجله، تاریخ ادبیات فارسی تحت عنوان "تاریخ ادبی " تالیف عباس اقبال، استاد دانشکده بود که در چند شماره مجله به چاپ رسید و این سلسله مقالات از مندرجات بسیار سودمند و مفید مجله به شمار می رفت. در این مقالات عباس اقبال پس از تمهید مقدمه راجع به ادبیات قبل از اسلام، تاریخ ادبیات زبان فارسی بعد از اسلام را به شش عصر تقسیم نموده بود:"۱ـاز ظهور اسلام تا ظهور غزنویان . ۲ـاز ظهور غزنویان تا تشکیل دولت سلجوقی. ۳ـاز تشکیل دولت سلجوقی تا حمله مغول ۴ـ از حمله مغول تا تشکیل دولت صفویه ۵ـ از تشکیل دولت صفویه تا دولت قاجاریه ۶ـ از سلسله قاجار تا مشروطیت ایران". سلسله مقالات دیگر مجله مقالاتی بود با عنوان "انقلاب ادبی " به قلم رشید یاسمی عضو هیئت موسس مجله دانشکده، این مقالات شامل تاریخ انقلاب ادبی فرانسه از قرن ۱۸ تا قرن ۲۰ به علاوه شرح حال عده ای از نویسندگان بزرگ فرانسه بود.رشید یاسمی مقالات خود را از کتب ترجمه می کرد که در محل خود بسیار مفید بود.قسمت دیگر از مندرجات مجله ترجمه هایی از مولفین خارجی مانند شیللر آلمانی بود.علاوه بر اینها مقالاتی تحت عنوان "انتقاد ادبی" به قلم مدیر مجله و اشعاری اثر طبع وی نیز درج می شد. از همان شماره اول مجله ترجمه رمان "سلطنت" تالیف "الکساندر دوما" به ضمیمه مجله چاپ ، به طوری که می توانستند در پایان سال آن را به صورت کتاب مجزایی در آورند. مجله دانشکده از مجلات بسیار مفیدو خوب زبان فارسی بودکه می توان آن را گنجینه ای از مطالب ادبی و تاریخی دانست. گرچه عمر این مجله زیاد دوام نیاورد ،با نشر شماره ۱۲ سال اول برای همیشه در محاق تعطیل فرو رفت ولی همان شماره های موجود حکایت از کمال ذوق و وسعت اطلاع مدیر و نویسندگان مجله می نماید. بهای سالیانه مجله همه جا ۳۰ قران و تک نمره آن دو قران بود. محل اداره مجله مدتی تهران اداره نوبهار و چندی هم در اداره روزنامه ایران و محل طبع آن مطبعه تهران بود. شماره ۱۱و۱۲ سال اول مجله یکجا در تاریخ برج ثور ۱۲۹۸ هجری شمسی مطابق ۲۰ آوریل ۱۹۱۹ میلادی منتشر گردید ومقاله افتتاحی آن تحت عنوان "یکسال تمام" به چاپ رسید. قسمت اول این مقاله چنین بود:" دوازدهمین شماره مجله دانشکده منتشر شد که نتیجه فکر و مساعی جوانان ادیب و نو خاستگان عالم ادب با بی اسبابی تمام و نداشتن مجال و اشتغال به تحصیلات و امتحان های سالیانه ،باز با بهترین طرز و جدی ترین اسلوبی در نمرات دوازده گانه مجله منعکس و به ارباب ذوق اهدا گردید. بی شک انکار نداریم که ایران به مجلات ادبی کامل تر و جامع تر و زیباتری محتاج بوده و نمی توان به یک مجله کوچک قناعت ورزید زیرا ایران سر زمین فکر و خیال و ذوق و فلسفه است و اختصاصی که در عالم احراز نموده همانا به ادبیات و شعر و افکار تابنده دلنشین متفکرین زبر دست خود بوده ...". از جمله افرادی که در این مجله می نگاشتند می توان به عباس آشتیانی رشید یاسمی ،اصغر شیرازی ،علی اصغر حکمت ،حیدر علی کمانی و سید اسد الله انتظام اشاره کرد.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  



پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -