انهار
انهار
مطالب خواندنی

آیت الله العظمی جوادی آملی (مدظله)

بزرگ نمایی کوچک نمایی
استفتائات احکام مسافر-  آیت الله العظمی جوادی آملی مدظله
سؤال: شرایط بلاد کبیره چیست و آیا تهران از بلاد کبیره است؟
پاسخ: تهران با شهرهای دیگر فرقی ندارد. اگر شهری بین محلهای آن فاصله باشد، به طوری که عرفاً چند شهر محسوب شود، از بلاد کبیره است. جوادی آملی ٣١/١/٧٤.
سؤال: اگر تهران از بلاد کبیره باشد، در چه صورتی نماز قصر میشود و روزه، حکم روزهی مسافر مییابد؟
پاسخ: نماز در تهران، برای تهرانیها یا کسانی که قصد دهروز کردهاند، تمام میباشد و روزه نیز صحیح است. جوادی آملی ٣١/١/٧٤.
سؤال: محل کار اینجانب، نیروی مقاومت سپاه تهران و محل سکونتم، پاکدشت، در حدود ١٨ کیلومتری تهران است و از منزل تا محل کارم حدود ٢٥ کیلومتر فاصله است. با توجه به اینکه که قصددارم چند سال در تهران اقامت داشته باشم، آیا می توانم در شهرستان پاکدشت قصد وطن دوم نمایم؟ آیا برای تحقق وطن، قصد ده روز لازم است؟ آیا می توانم به همه جای تهران، حتی شمیرانات و شهر ری هم تردّد نمایم؛ بدون این که به قصدم خلل وارد شود؟ در این صورت، تکلیف روزه ام چیست؟
پاسخ: اتخاذ وطن دوم جایز است. بعد از قصد توطّن، باید مقداری که عرفاً صدق وطن نماید، بماند. قبل از صدق وطن، قصد دهروز لازم است. بعد از صدق وطن، رفتن به تمام مناطق تهران موجب قصر نماز یا افطار روزه نمی شود.
سؤال: هشت فرسخ شرعی که نماز شکسته می‌شود ابتدایش از محل سکونت و انتها محل استقرار در شهر دیگر است یا انتهای شهر مبدأ و ابتدای شهر مقصد؟
پاسخ: مسافت شرعی از انتهای شهر مبدأ و ابتدای شهر مقصد است.جوادی آملی 12/9/1378
سؤال: در مسجد کوفه و حرم سیّدالشهداء مسافر مخیّر بین نماز شکسته و تمام می‌باشد, آیا این حکم شامل شهر کوفه از جمله مسجد سهله نیز می‌شود؟ و آیا رواقهای حرم امام حسین(علیه السلام) نیز همین حکم را دارند و مقدار حائر حسینی چقدر می‌باشد؟
پاسخ: حکم تخییر مخصوص مسجد کوفه و نیز مختصّ حرم امام حسین(علیه السلام) است. آنچه حرم محسوب می‌شود مشمول تخییر است. رواق و صحن محل تخییر نیستند.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -