انهار
انهار
مطالب خواندنی

مدارس علمیه

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 946- آیا از درآمد موقوفاتی که اختصاص به اداره حوزه علمیه دارد علاوه بر حق التدریس اساتید می‌توان مصرف هزینه‌های جنبی بمانند آب و برق و سرویس ایاب و ذهاب اساتید و حقوق خدمتگزار و غیره که لازم و ملزوم یکدیگرند نمود؟

جواب:به طور کلی عواید موقوفه باید در مواردی که واقف معلوم کرده صرف شود و چون ترتیبات مقرّر در موقوفات یکسان نیست اظهار نظر کلّی در آن میسر نمی‌باشد باید در هر مورد با ملاحظه وقفنامه اظهار نظر شود.و اللّه العالم.

سؤال 947- آیا تشکیل جلسه درس طلاب علوم دینیة در اطاقی از حسینیه جایز است یا نه؟

جواب:با فرض عدم مزاحمت با مراسم عزاداری مانعی ندارد.

سؤال 948- شخصی که در محل عمومی تدریس می‌کند و رضایت شرکت بعضی از افراد را درس خود ندارد و شخصی را شخصاً از آمدن و شرکت در درسش نهی می‌کند آیا این نهی حرمت تکلیفی بر آن فرد دارد یا نه؟

جواب:در فرض سؤال، چنانچه تدریس برای استفاده عموم بلامانع باشد شرکت شخص مفروض در مجلس درس اشکال ندارد.

سؤال 949- آیا استفاده اندک از حجرات و معطل کردن آن در بخش عمده ایّام با توجه به نیاز طلاب به این حجرات، جایز است یا خیر؟ آیا صرف سابقه حضور در حجره‌ای مجوز بسته نگاه داشتن یا استفاده ناچیز (یکی دو ساعت در روز) و محروم کردن طلاب بدون حجره از استفاده شبانه روزی می‌باشد یا نه؟

جواب:اگر در وقف کیفیتی و ترتیب خاصی برای استفاده از حجرات مدرسه معین شده باشد همان کیفیت و برنامه برای باید معمول گردد، و هم چنین اگر از گذشته سیره بر استفاده بنحو خاصی مستقر بوده مثل آنکه بعض از علماء و فضلاء با وجود نیاز طلاب حجره خاصی اختصاصی برای تدریس و مباحثه داشته باشند، فعلًا نیز همان سیره در همان محدوده قابل اجراء است و اگر کسی باین صورت حجره داشته باشد مزاحمت با او جائز نیست و ظاهراً این برنامه را که با این عنوان که بزرگان و افراد مهذب در مدرسه آمد و شد داشته باشند، متولّیان در هر زمان به مصلحت وقف و لازم میدانستند، و در واقع نظارت ایشان را بر امور اخلاقی طلاب جلب میکردند، مع ذلک چون مدارس در سابق و بیشتر در زمان حال برای اسکان طلاب وقف شده در صورتی که کیفیتی جهت اداره آنها معین نشده باشد، باید متولی جهتِ نیاز طلاب را بحجره و سکونت در مدرسه رعایت نماید و بدون مصلحت مرقوم صرفاً بعنوان مباحثه و تدریس، کسی مزاحم سکونت طلاب در حجرات نشود، علی هذا ظاهر این ستکه در مورد مدارس قسم دوم اختصاص حجره بمجرد تدریس و مباحثه منوط بنظر و صلاحدید متولی منصوص یا منصوب از طرف فقیه میباشد.

سؤال 950- در صورت عدم مراجعه ساکنین قبلی حجرات برای تخلیه و بردن وسائل خود، حکم کتب و سائر وسائل آنان چه می‌باشد؟

جواب:اگر با اعلام و اخطار و سلب مسئولیت در موعد مقرّر برای تحویل گرفتن کتب و وسائل خود نیامد با نظر متولی شرعی وسائل و اثاث ساکن قبلی جمع میشود و در محل مناسبی برای او نگهداری میشود.

سؤال 951- اگر مدرسه‌ای متولّی خاص یا عام نداشته باشد تکلیف استفاده طلاب از حجرات آن چگونه است؟

جواب:اگر متولّی منصوص نداشته باشد یا مجهول التولیه باشد تولیت آن با مجتهد جامع الشرائط است و در نحوه استفاده طلاب به سیره‌ای که معمول بوده عمل شود.

سؤال 952- اگر مدرسه مخروبه‌ای از محل وجوهات شرعیّه زیر نظر فرد مأذون از سوی مجتهد جامع الشرائط تعمیر شود، فرد ناظر بر صرف وجوهات نسبت به این مدرسه و نحوه استفاده آن جهت طلاب تولیت عام یا خاص پیدا می‌کند و آیا اصولًا حقی پیدا می‌کند مبنی بر اینکه مانع از استفاده طلابی گردد که برای سکونت خود جائی ندارند و مجبورند شبها را در مسجد یا خانه استیجاری بسربرند؟

جواب:امر آن با مجتهد جامع الشرائط است اگر فرد ناظر خود مجتهد باشد یا از طرف مجتهد مأذون در تصرّف باشد و امر مدرسه زیر نظر او باشد در اداره مدرسه مزاحمت با او جایز نیست و کیفیت استفاده تابع مقرّرات وقف است.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -