انهار
انهار
مطالب خواندنی

نزاع در وقف

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 853- افرادی که با هماهنگی حاکم شرع (اداره اوقاف و امور خیریّه جمهوری اسلامی ایران) و موقوف علیهم حکم تولّیت ایشان صادر شود آیا متولّی شرعی هستند یا خیر؟

جواب:اگر بین موقوف علیهم اختلاف و تشاحّی نباشد و موقوفه متولّی نداشته باشد هر ترتیبی که موقوف علیهم بدهند جایز است و مجتهد جامع الشرائط هم نمیتواند آن را ردّ کند و در صورت تشاح و اختلاف اگر وقف منفعت باشد باید برای رفع اختلاف به فقیه جامع الشرائط رجوع نماید و اگر وقف انتفاع باشد در صورتی که وافی بانتفاع همه نباشد یا تفاوتهائی بین اجزاء آن باشد اگر استفاده معیّنی ممکن است به آن عمل شود و الا رجوع به قرعه میشود.

سؤال 854- زمین موقوفه‌ای را از طرف شهرداری جهت پارک در نظر گرفته‌اند و اداره اوقاف هم اگر دخالت کند نه اجاره لازم را می‌پردازد و نه نظر واقف را عملی می‌کند. صاحبان و متولّیان وقف آیا مجازند زمین وقف را برای جلوگیری از تلف شدن بفروشند به شهرداری و در جای دیگر زمین بخرند و به نظر واقف عمل کنند یا خیر؟

جواب:در صورتی که ممکن باشد موقوفه را حفظ کنند و اگر احیاناً شهرداری متصرّف شد و مبالغی را که به عنوان قیمت زمین داد مراجعه به حاکم شرع نماید تا دستور شرعی آن را صادر کند. و اللّه العالم

سؤال 855- آیا شرعاً جایز است به بهانه اصلاحات ارضی وقف را باطل نمایند؟

جواب:ابطال سند وقف باستناد قوانین غیر مشروعه جایز نیست خداوند همه را از شرور و فتن آخر الزمان حفظ فرماید.

سؤال 856- برخی از اشخاص متصرف در املاک موقوفه بدون موافقت متولی شرعی موقوفه، اقدام به ساخت و ساز و سرمایه‌گذاری بر روی املاک موقوفه نموده‌اند، اکنون که متولی شرعی به استرداد حقوق وقف اقدام نموده، متصرفین موصوف بدون داشتن رابطه استیجاری به استناد اینکه چندین سال است املاک وقف را در اختیار دارند از واگذاری املاک موقوفه به متولی خودداری و مدعی دریافت هزینه‌های انجام داده و خسارت وارده به خود می‌باشند. درحالی‌که اصل تصرف و انجام عملیات موصوف بجهت اینکه بدون اجازه و رضایت متولی انجام یافته ظاهراً عاری از وجاهت شرعی به نظر می‌رسد.

مستدعی است تکلیف شرعی و الهی هر یک از طرفین (متولی و متصرف) را در فرض مرقوم بیان فرمائید؟

جواب:در فرض سؤال، که بدون اجازه متولّی شرعی اقدام به هزینه نموده‌اند و تصرفات آنها مشروع نبوده بابت هزینه‌های مربوطه حق مطالبه چیزی ندارند فقط اعیانی را که در آنجا صرف کرده‌اند مثل در و آهن و آجر و غیره می‌توانند ببرند ولی حق ابقا ندارند. و اللّه العالم.

سؤال 857- به استحضار می‌رساند از سالیان قبل مغازه‌های وقفی بدون دریافت هیچ‌گونه سرقفلی بصورت اجاره توسط متولیان قبل به افراد واگذار گردیده اینک که موقوفه قصد تخریب و بازسازی مجدد املاک موصوف را دارد مستأجرین مزبور مدعی دریافت حق کسب و پیشه و یا سرقفلی مغازه از متولی وقف می‌باشند.

مستدعی است اعلام فرمائید شرعاً پرداخت و دریافت وجه مورد درخواست در این رابطه برای طرفین چه حکمی دارد؟

فرضاً چنانچه وجهی به مستأجرین قبلی بعنوان سرقفلی پرداخته باشند، آیا موقوفه هنگام تخلیه ملک خود مدیون به پرداخت آن به مستأجر فعلی می‌باشند یا خیر؟

جواب:در هر دو فرض سؤال، متولّی ملزم به پرداخت وجهی در این خصوص نیست و دریافت وجه از او برای رفع ید از موقوفه مشروع نیست. و اللّه العالم.

سؤال 858- شخصی در زمان حیاتش زمینی را برای هیئت ابا عبد الله الحسین (ع) وقف نموده و کراراً اعلام داشته تا همگان نیز بدانند و عده‌ای از مؤمنین و موثقین آن را شنیده و گواهی می‌کنند، در حالی که ورثه پس از فوت واقف انکار وقفیت ملک مزبور را نموده و اصرار دارند که هر کدام سهم الارث خود را از این ملک ببرند ضمناً از ملک مزبور حدود 10 سال بمنظور عزاداری حضرات اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام بهره‌برداری شده و واقف نیز مسئولیّت و مدیریّت هیئت را عهده دار بوده است حکم مسأله را بیان فرمائید.

جواب:در فرض سؤال، چنانچه از شهادت موثّقین، اطمینان به وقفیّت ملک مزبور حاصل شود ورثه حقّی ندارند.

سؤال 859- این جانب منزل مسکونی داشتم و چند سال قبل وقف عزاداری امام حسین علیه السلام نمودم بنام زینبیّه که مدت چند سال است که روضه‌خوانی مردانه و زنانه در آنجا برگزار می‌گردد، آیا ورثه‌ام از آن منزل موقوفه ملکی‌ام به عنوان میراث سهم می‌برند یا نه؟

جواب:در فرض سؤال که خانه وقف شده و از آن جهت وقف استفاده شده ورثه حقّی در آن ندارند. و اللّه العالم

سؤال 860- این جانب کارمند بازنشسته و ساکن بابل منزلی را از طریق پدرم به ارث بردم و سکونت دارم که دو دانگ آن را مادر پدرم وقف نموده و چهار دانگ دیگرش ملکی است و در ابتدا تأسیس اداره ثبت اسناد در موقعی که خواستم ملک مزبور را به ثبت برسانم اداره مزبور حاضر به ثبت ملک بر اساس دو دانگ وقف و چهار دانگ ملک نشد لذا این جانب یک دانگ از ملک خود را به دو دانگ موقوفه بدون تنظیم وقفنامه‌ای اضافه نمودم تا اداره ثبت حاضر شد ملک را به نحو سه دانگ وقف و سه دانگ ملک به ثبت برساند از تاریخ ثبت، سه دانگ موقوفه را با اداره اوقاف اجاره می‌پردازم ولی اکنون ساختمان ملک به علت فرسودگی بنا در حال خراب شدن هست و اداره اوقاف هم حاضر به تعمیرات کلّی بعلت مشاع بودن نیست از طرفی می‌خواهم سهم خودم را (سه دانگ) بفروشم خریداران بعلت مشاع بودن با موقوفه حاضر به خرید نمی‌شوند برای حل مشکل تقاضای راه حل شرعی دارم مسأله دیگر اینکه این جانب به فرزندانم اعتماد ندارم که بعد از فوتم به وقف عمل کنند لذا می‌خواهم در زمان حیاتم وسائل موقوفه را از قبیل سماور بزرگ و قوری شکسته و سالم و استکان و نعلبکی و منقل و غیره را در اختیار یکی از مساجد قرار دهم که احتمالًا بعد از فوتم از بین نرفته و در این زمینه مسئول نباشم.

جواب:در مورد سؤال اوّل اگر خانه مشترک با وقف قابل افراز است که با جدا کردن سهم هر یک از مالک، و وقف مورد استفاده و انتفاع است شما می‌توانید تقاضای افراز سهم خود را بنمائید و الا ممکن است سهم وقف را اجاره نمائید و با مال الاجاره آن تعمیرات لازم را در آن بنمائید یا اینکه شخصی که سهم شما را خریداری می‌کند سهم وقف را اجاره نماید که در هر حال در مورد وقف هر تصمیمی که گرفته می‌شود اگر متولّی منصوص دارد باید از طرف متولّی با ملاحظه مصلحت و غبطه وقف اتخاذ شود و اگر مجهول التولیة است با مراجعه به مجتهد جامع الشرائط یا وکیل او مشکل طبق مصلحت وقف و حفظ حق شرعی شما حلّ شود.

و اما در مورد سؤال دوم چنانچه اثاث مذکور برای روضه‌خوانی و مورد خاص دیگر وقف شده باشد و شما متولّی شرعی آن باشید قرار دادن آن در مسجد جایز نیست همین مقدار که بطور متعارف از آنها نگهداری نمائید و بورثه و کسان خود هم اعلام کنید کافی است. و اللّه العالم

سؤال 861- یک دستگاه اکو خریداری نمودند به مبلغ یکصد و هفتاد هزار تومان برای هیئت عزاداران حضرت أبو الفضل که از این مبلغ سی هزار تومان را یک نفر داده که در روز عاشورا هیئت را بهم زده و اکو را به تعزیه برده مرقوم بفرمائید که تکلیف وقف کنندگان چیست؟

جواب:در مورد سؤال دستگاه (اکُو) خریداری شده برای هر جهتی که وقف شده باید در آن جهت مورد استفاده قرار گیرد و استفاده از آن در غیر جهت وقف جائزنیست.

سؤال 862- شخصی دو دانگ مفروز از هشت دانگ ملک دیگران را تصرف و به نام خود به ثبت رسمی می‌رساند. مالکین اصلی در وقت مقرر نسبت به این ثبت اعتراض قانونی نموده و در سال 1325 دادخواست و شکایتی را نسبت به ثبت ملک غیر و خلع ید از آن شخص تسلیم مراجع قضائی می‌نمایند. در حالی که این دعوا مراحل قانونی خود را می‌گذرانده شخص متصرف در سال 1331 طی یک اقرارنامه دود انگ فوق را وقف می‌نماید. بعد از آن با ثبوت عدم مالکیت واقف سرانجام در سال 1335 طرفین در دفتر اسناد رسمی مصالحه نموده و رقباتی از جانب مالکین شرعی و قانونی از بابت خرج به شخص واقف صلح می‌گردد و پس از فوت وی نیز در تصرف مالکانه ورثه قرار می‌گیرد و هیچ‌گاه عمل به وقف صورت نمی‌پذیرد. سؤال این است: با توجه به اینکه هنگام وقف، واقف مالکیتی نداشته و مالکیت وی پس از عقد وقف از طرف مالکین شرعی و قانونی تحقق یافته، آیا وقف شرعاً و قانوناً محقق گردیده است یا خیر؟

جواب:چنانچه واقف در حین وقف مالک رقبه مورد وقف نبوده، وقف باطل است و در نزاع موضوعی مرافعه شرعیّه لازم است.

سؤال 863- حضرتعالی با عنایت به اینکه کل شش‌دانگ قریه سوهان از بلوک طالقان در سنه 914 ه ق وقف خاص گردیده بر قاضی امیر نجم الدین محمود طالقانی و اولاد ذکور سادات آن قریه نسلًا بعد نسل که علمای دوره صفویه همچون مرحوم شیخ بهائی، میر داماد، و قاضی جهان صحّت وقفیّت را تأیید نموده‌اند، سالیان سال به وقف عمل شده و موقوف علیهم اجاره از مستأجرین می‌گرفتند که اجاره نامه‌های موجود گواه این است. با توجه به تمامی مدارک بعضاً مستأجرین مطالبی را ابراز میدارند از جمله وقف بر اولاد ذکور سادات را بر مقاصد نامشروع بیان داشته‌اند. آیه هفتم سوره مبارکه نساء را تفسیر به رد وقف نموده. مستدعی است با توجه به مدارک موجود و اشکال‌تراشی بعضی که ذکر شد فتوای مبارک را مرقوم فرمایید.

جواب:وقف بر اولاد ذکور خواه اولاد ذکور خود واقف باشند یا اولاد ذکوردیگری جایز و صحیح است و اگر موقوف علیهم سادات عظام باشند اکرام و احسان و احترام ذریّه طیّبه رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلم است و از افضل صدقات جاریه و خیرات و مبرّات است و آیه کریمه سوره مبارکه نساء (آیه هفتم) للرّجال نصیب ممّا ترک الوالدان و الأقربون و للنساء نصیب ممّا ترک الوالدان و الأقربون) مربوط به وقف نیست و بر حسب بعض تفاسیر به ردّ و لغو عرف عصر جاهلیت که زنان را از ارث محروم میدانستند مربوط است و نظر باثبات ارث برای بانوان دارد.

سؤال 864- زمینی را وقف نموده که منافع آن از کسی باشد که در قمرود متصدی غسل اموات است و فعلًا هم زمین مزبور در دست آن کس است که میت را غسل می‌دهد. شخص غسّال در زمین وقف درخت‌های مثمر و غیر مثمر غرس نموده و فعلًا درخت‌های غیر مثمر آن که معروف به چنار و سفیده هست جهت سقف‌پوشی قابل استفاده است آیا شخص غسّال می‌تواند درخت‌های مرقوم را بریده و به مصرف زندگی خود برساند.

جواب:در مورد سؤال غسال می‌تواند آن درخت‌ها را بریده و به مصرف برساند.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -