انهار
انهار
مطالب خواندنی

تفكيك وقف مشاعي

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال131:دو دانگ حمام مشاع از شش دانگ قديمي ومخروبه كه از حيّز انتفاع افتاده،وقف است، چهر دانگ ملك شخصي است، صاحب چهار دانگ به علت وقف دو دانگ وعدم استطاعت مالي قادر نيست آن را تعميرات اساسي نموده تا استفاده شود؛آيا مي توان دو دانگ را تفكيك ومزا نمود؟(البته قابل تفكيك است)

آيا دو دانگ وقف را ادراهٔ اوقاف مي تواند به فروش رسانده ومعامله نمايد يا نه؟ كه در اين صورت با وجه آن مي توان در جاي ديگرملك مستقرّ ديگري ابتياع گردد،تقاضا مي شود نظر خود را راجع به اين دو مسأله بيان فرماييد!

جواب:با فرض قابليت تفكيك با موافقت متولي شرعي وقف مانع ندارد و اگر از اوقاف عامه است قابل فروش وتبديل نيست.

سؤال132:قسمتي از يك زمين مشاع وقف بوده ، پس از اينكه مي خواهند زمينها را تفكيك وسهم وقف را جدا كنند، قطعه اي از آن را غير مرغوب است براي وقف وا مي گذارند؛ وهم اكنون آن زمين با وضع خاص 4 200 متر استفاده معتدّ به ندارد وكسي حاضر است زمين را كه براي وقف واگذار نمود ه اند عوض كند و در مقابل زمين ديگري بدهد كه استفاده آن زمين براي وقف بهتر است آيا اين عمل جايز است يا خير؟

جواب: تفكيك سه وقف بدون نظر متولي شرعي و مراعات مصلحت وقف صحيح نيست وتبديل و تعويض وقف جايز نيست.

سؤال133:عبارت وقفنامه اي چنين است كه: وقف نموده شخصي نصف مشاع از كل يك «درك» باغ معين را تا ين كه متولي هر سال يك تومان «فضّي» كه يكهزار دينار است در روز عيد غدير خرما بخرد و به مصرف خويشان وهمسايگان واها آبادي برساند. آيا در زمان فعلي اين يك تومان فضّ معادل چند تومان وچقدر خرما است؟ و در صورتي كه بخواهيم اين نصف مشاع باغ موقوفه را از نصف ديگر كه ملك است جدا كنيم ، آيا احتياج به اذن حاكم شرع دارد و يا اذن متولي فعلي براي «افراز» و جدا كردن كافي است؟

جواب: احوط آن است كه هر مقدار خرما كه در زمان وقف معادل يك تومان فضّي بوده بخرند وبه مورد مذكور برساننند وبراي افراز نظر متي شرعي با مراعات مصلحت وقف كافي است.

سؤال134:چند نفر در يك باغي شريكند ومقداري از باغ هم وقف است وفعلاً ساير شركا مي خواهند باغ را تقسيم كنند ناچار از سهميه هركدام وهمچنين از سهميه وقف مقداري از زمين باغ جاده خوادد شد اگرچه در اثر اين افراز ممكن است قيمت سهام زيادتر از اول شود ولي چون مقداري از مساحت زمين باغ در اثر جاده انداختن ك مي شود ايا اين تقسيم و افراز جايز است يا خير؟ در صورت عدم جواز چنانچه ساير شركا حاضر نيستند كه باغ به اشاعه باقي باشد تكليف چيست؟

جواب:با مراعات نظر ولي وقف و رعايت مصلحت تقسيم جايز است.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -