انهار
انهار
مطالب خواندنی

اجارهٔ وقف

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال102:چنانچه متولي موقوفه اي، در قسمتي از زمين موقوفه با پول خود مبادرت به احداث دكان نمايد به هنگام واگذاري دكان به شخص غير،آيا سرقفلي كه گرفته مي شود متعلق به متولي است يا به موقوفه؟

جواب:متولي بايد مطابق صلاح وقف،آن را واگذار كند وچنانچه وقف عرفاً سرقفلي دارد بايد به حساب وقف هم سرقفلي بگيرد.

سؤال103: زمين موقوفه مخروبه اي قبلاً مستراح مسجد بوده سال هاي متمادي مخروبه مانده واز انتفاع خارج شده،شخصي از متولي شرعي شفهاً اجازه مي گيرد وطبقهٔ پائين آن را مستراح و وضو خانه ساخته وفوقاني آن را به خرج خود چند مغازه مي سازد، ومتولي آن شفاهاً تشويق وترغيب بر آن نموده آيا كسي ديگر حق اعتراض دارد؟ و آيا متولي مي تواند بگويد اعيان را طبق نظر من وقف نمائيد؟ يا اعيان ملك سازنده است وفقط كرايه ي زمين مخروبه موقوفه را بايد بدهد؟ اگر كسي پيدا شود مخارج اعياني آن را بپردازد كه سازنده واگذار به وقف نمايد نسبت به وجه سرقفلي كه سازنده گرفته چه صورت دارد؟

جواب:اگر متولي شرعي با مراعات صلاح وقف اجازه داده كه شخص براي خودش ساختمان كند واجارهٔ زمين را ضامن است و زمين در حالي كه ساختمان روي ان است ملاحظه مي شود نه مخروبه[1]

سؤال104:محلي احتياج به حمام دارد آيا اجازه مي فرمائيد زمين موقوفه اي را با اجازه متولي وتصديق خبره اجاره كنند و روي آن حمام بسازند؟

جواب:با مراعات جهت ومصلحت وقف مانع ندارد.

سؤال105:اگر متولي «موقوفهٔ اولادي»،آن را بدون رعايت غبطه و مصلحت وقف وموقوفُ عليهم وبر خلاف ميل ورضاي آنها به اجاره دهد، به نحوي كه متضمّن ضرر كلّي موقوفُ عليهم باشد،آيا اجاره صحيح است يا باطل؟

جواب: تصرف در وقف اگر بر خلاف جهت ومصلحت وقف باشد جايز نيست وعقد اجاره در فرض مرقوم صحيح نيست.

سؤال106:شخصي زميني را از سازمان اوقاف اجاره مي كند ، و در روي آن زمين ساختمان مي نمايد آيا ساختمان آن در ملكيت موقوفه قرار مي گيرد يا به شخص سازنده متعلق است؟

 جواب:ساختمان ملك سازنده است مگر اينكه از عوائديا مال الاجاره موقوفه ساخته شده باشد.

سؤال107:اگر واقف قرّر كرد باشد ك موقوف براي مدت بيش از (مثلاً) بيست سال اجاره داد شود ولي متولي بر خلاف ترتيب مقرّر از سوي واقف،وقوفه را براي مدت بيشتر (مثلاًسي سال) اجار بدهد، آيا در فرض مذكور، عقد اجاره از اصل ونسبت به تمام مدت باطل است يا اين كه نسبت به بيست سال كه واقف اجازه داده صحيح است ونسبت به بقيه باطل يا فضولي است يا اين كه حكم ديگري دارد؟

جواب:اجاره نسبت به بيست سال صحيح است.

سؤال108:مغازهٔ وقف مقبرعه اي را اجاره كرده بودند كه در آن قيد شده است:تعميرات جزئي نظير كاهگل وخُرده كاري بعهده مستأجر است، مستأجر، پايه هاي مغازهٔ تحت تصرف خود را اهني و درب مغازه را تعويض كرده وحدود 30 هزار تومان خرج آهن ومصالح ساختماني كرده است بعد هم متولي چون مغازه مرغوب شده اجاره را اضافه نموده است. بعد از 3 سال از ساختن مغازه در سال1361 در اثر عقب نشيني خيابان،مغازه بطور كامل خراب شده است و در مسير خيابان قرار گرفته در اينجا ايا آهن ومصالح از آن وقف است يا از مستأجر؟

جواب:اگر آنها را وقف نكرده واز مال الاجاره وعوايد وقف تهيه نشده ملك خود اوست.

سؤال109: زمين موقوفه اي است به مساحت تقريبي 1500 متر در يكي از روستاها،كه هر دو سال يك بار زراعت مي شود و واقف وقفنامه را بدينگونه تنظيم فرموده است كه :«.... همه ساله،مقدار ده من گندم بابت آن نان شود،و در دههٔ اول ماه محرم الحرامم صرف تعزيهٔ حضرت سيد الشهداء (عليه السّلام) گردد».[سپس در طي جملاتي عدم رضايت خود را از تغيير وقف به صراحت تمام اعلام كرده است] اكنون با توجه به اينكه زمين مزبور،ارزش زراعي خود را،از دست داده وبراي سكونت ناسبتر است،همچنين با تصرف در آن وتبديلش به احسن ،سالانه ازممرّ عوايد آن مي توان ده ها برابر آنچه واقف قيد نمود،آيا امام خميني دامت بقائه الشريف اجازه تصرف وتغيير مي دهند يا خير؟

جواب:اجارهٔ زمين وقف براي ساختمان با نظر متولي شرعي وصرف مال الاجاره در وقف اشكال ندارد.

سؤال110:زيدي زمين موقوفه اي را اجاره نموده و در مدت اجاره،حق خود را به ديگري واگذار نمود به فلان مبلغ؛آيا متولي مي تواند براي موافقتش جهت واگذاري به ديگري مبلغي دريافت كند؟

جواب:اگر در اجارهٔ اولي حق واذاري به غير را به مستأجر نداده،اجارهٔ دوم فضولي و موقوف است.

سؤال111: يك زمين مزروعي با مقداري آب وقف شده براي طلاب مدرسه علميّه وبود ونبود اين زمين در ازدياد اجاره بها مدخليّتي ندارد بلكه مستأجر ، زمين هم باشد، فقط اجاره آب را مي دهد و در زمين كشت مي كند اين زمين متّصل به شهر واقع شده آيا مي شود اين زمين را به مؤسسات دولتي يا به مستضعفين جهت ساختن خانه مسكوني اجاره داد يا خير؟

جواب:اگر متولي شرعي اجره مي دهد و اجاره آن موافق جهت وقف باشد مانع ندارد.

سؤال112:بعضي از مووفات هست كه عرصه واعيان ، موقوفه بوده وبه مرور زمان اعيان،از بين رفته وفعلاً زمين تنها به اجاره واگذار مي شود كه مستأجر ايجاد اعيان براي خود بنمايد.آيا موقوفه به اعتبار اعيان سابق حقي بر اعيان مستحدثه پيدا مي كند يا خير؟ و آيا مي شود مستأجر را مقيد كرد كه قسمتي از اعيان را به موقوفه تمليك كند، يا اينكه مي توان بدون چنين قيدي فقط عرصه را به اجاره داد؟

جواب:اجاره جايز است وبه اعتبار اعيان سابقه موقوفه حقي پيدا نمي كند، و تمليك يا عدم تمليك نيز تابع قراردادي است كه با مستأجر منعقد مي كنند و نمي توان مستأجر را ملزم به اين كار نمود.

سؤال113:چنانچه شخصي مستأجر باغ وخانهٔ وقفي باشد وكاملا روشن نباشد كه دسترنج دارد يا نه،آيا بعد از مرگ وي براي اينكه حق اولادش پپايمال نگردد،مي توانند هر كدام مقدار از باغ را اجاره كنند يا خير؟ لازم به تذكر است كه باغ حدود 12000 متر وسعت دارد وحدو بيست اطاق و انباري دارد وفعلاً يكي از پسرها باغ وخانه را تصرف كرده است. و همچنين اين باغ حدود 90 سال است كه در دست اين خانوار مي باشد؟

جواب:تا مدت اجاره باقي است همه ورثه در مورد اجاره حق دارند و بعد از تماميّت مدت اجاره اختيار با متولي شرعي وقف است كه با مراعات جهت ومصاحت وقف آن را اجاره دهد.

سؤال114:اجاره دادن زمين وقفي به كسي كه مي خواهد در آن مشروب گوشت خنزير بفروشد چه حكم دارد؟

جواب:اجارهٔ محل براي استفاده هاي محرم باطل است ولي اگر اجاره براي انتفاع محلل بوده ليكن مستأجر بعداً در آن محل،كار محرم انجام داده ومي دهد اجاره صحيح است ومستأجر مكلف است از انتفاع محرم خود داري نمايد.

سؤال115:اگر متولي يا ناظم وقف لكيت وقف يا زمين موقوفه اي را براي شغل مزبور در سؤال قبل اجاره دهد آيا اين عمل متولي يا ناظم وقف خلاف ديانت است وخيانت مي باشد يا نه؟

جواب:حكم هان است كه در بالا ذكر شد ومتولي اگر با التفات وتوجه موقوفه را براي انتفاع محرم اجاره دهد خلافكار است.

سؤال116:احتراماً استدعا دارد نسبت به دو مسأله زير حكم الله را بيان فرماييد:

1-ملك موقوفه براي مدت 9 سال از طرف موجر يا متولي به شخصي اجاره داده شده ودر ضمن سند اجاره قيد شده:«پس از مدت 9 سال با همين شروط مستأجر حق دارد 9 سال ديگر ضمن تجديد نظر در مبلغ اجاره طبق نظر كارشناسان اوقاف و دادگستري ،اجاره را تجديد نمايد»،پس از انقضاي مدت 9 سال اول، هرگاه كارشناسان نظريه اي دادند آيا موجر يا متولي وقت مي تواند از نظر آن كارشناسان عدول نموده واز جهت رعايت غبطهٔ (مصلحت) وقف از طريق مزايده آن را با قيمت بيشتري به همين افراد يا اشخاص ديگر اجاره دهد يا خير؟ و هر گاه شخص ثالثي داوطلب اجاره به مبلغ بيشتري از نظريهٔ كارشناسان بشود آيا در اين مورد عدول از نظريهٔ كارشناسان جايز است يا خير؟

جواب:اگر در ضمن عقد اجاره شرط شده كه براي مستأجر پس از پايان مدت،تجديد اجاره شود، در صورتي كه در پايان مدت مستأجر خواهان تجديد اجاره به قيمت عادله باشد متولي وقف مكاف است بر طبق شرط به همان مستأجر اجاره دهد.

2-ملك موقوفه اي از طرف موجر يا تولي براي مدت 9 سال به شخصي به اجاره واگذار شده، در خلال مدت،شخص ثالث وبعضي از كارگرا كشاورزي همان ملك ، داوطلب اجارهٔ آن مي شوند؛ آيا شرعاً موجر مي تواند نسبت به بقيهٔ مدت،اجاره را سخ وبا زارعين ،ف قرارداد اجاره نمايد يا بايستي مدت اجاره سپري گردد؟

جواب:عقد اجاره لازم است وبدون حق فسخ قابل فسخ نيست مگر از راه اقاله كه منوط به توافق طرفين است.

سؤال117:آيا متولي شرعي مي تواند وكيل گردد؟ و از كسي را وكيل نموده باشد وكالت وكيل اعتبار شرعي دارد يا خير؟

جواب:جايز است وكيل بگيرد مگر در صورتي كه بر او شرط مباشرت شده باشد.

سؤال118: از روزي كه سر وصداي زمينهاي ملكي وغير ملكي مطرح شده مستأجرين زمينهاي موقوفه آستانهٔ مدسه حضرت معصومه(عليهم السَّلام) كه زمين هاي مزبور به آنها واگذار گرديده و هم اكنون خانه ساخته وسكونت دارند از پرداخت مال الاجارهٔ ناقابل معين شده خودداري مي كنند و اظهار مي دارند كه امام فرموده اجاره ندهيد و هر كس سكونت دارد مال خودش مي باشد لذا چون مرجعي براي رسيدگي مشخص ومعين نمي باشد تقاضا مي شد براي حفظ حقوق موقوفه نظر خود را اعلام فرمائيد؟

جواب:بايد مال الاجاره را بپردازند و من چنين چيزي نگفته ام.


[1] نسبت به جواب مربوطه یه «سرقفلی»به سوال وجواب قبل توجه شود.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -