انهار
انهار
مطالب خواندنی

مخارج وقف

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال80:1-آيا ماليات دادن از موقوفات جزو مصارف معيّنه از طريق واقف محسوب مي شود ومتولي حق دارد بدهد يا خير؟2-آيا مي شود از موقوفات معلوم المصرف به جبهه كمك كرد يا نه؟

جواب:[1] پرداخت ماليات طبق مقررات دولت اسلامي جزو مخارج وقف است.

[2] وموقوفه بايد در همان جهت تعيين شده مصرف شود.

وال81:اينجانب مستأجر هستم وبالا خانه اي موقوفه براي سكونت در طول 25سال در اختيار ارم ومتحمل مخارجي براي تعمير وتكميل آن شدم آيا شرعاً حق مطالبه و وصول آن را از متولي موقوفه كه تا كنون كمترين خرجي را ننموده است دارم يا نه؟

جواب:اگر بدون دستور متولي خرج كرده ايد حق نداريد به او رجوع كنيد.

سؤال82:معمولاً موقوفت،مخارجي به عنوان بهره برداري وحفظ عين و منافع موقوفات دارد كه با توجه به ماده 22 آئيننامه اجرائي سازمان اوقاف مي بايست از محل درآمد وقف پرداخت گردد سپس از درآمد خالص درصدي به عنان حق التّوليه وحق النّظاره برداشت گردد آيا در اين مورد مي توان متولي را مجبور نمود كه مخارج فوق را از محل حق التّوليه متعلقه به خود پرداخت نمايد؟ با توجه به اينكه در اغلب موقوفات مخارج مذكور،مازاد بر ميزان حق  التّوليه است.

جواب:اگر حق معيني براي متولي تعيين شده از حق او كسر نمي شود.

سؤال83:شخصي در حدود يك هزار هتكار از اراضي مزروعي ويك كتابخانه خود را به توليت نسل بعد از نسل ، وقف خامس آل عبا نموده ودر متن وقفنامه مقرر گرديده كه از درآمد ساليانه املاك:اول تعمير والباقي درآمد ،پنج يك حق توليت متولي، وباقي درآمد در ماهاي محرم وصفر جهت عزاداري حضرت سيدالشهداء (ع) مصرف گردد. در اينجا بايد عرض كنم كه افراد زمين خوار بدستيابي اوقاف ان وقت ، با استفاده صغيري متولي كه در آن موقع بيش از شش سال داشته استفكليه ي املاك مزروعي موقوفه را از بين برده اند ودر حل حاضر[از] باقي مانده موقوفات،خانه اي بيش [نمانده] است، كه آن هم متولي از طريق دادگاه بدست آورده است ودرآمد ساليناه اين خانه هم جهت تعميرات كافي نيست آيا با نبودن املاك مزروعي متولي مي تواند حق التّوليه را از درآمد خانه قبل از انجام تعميرات،برداشت كن يا خير؟

جواب:اگر از درآمد خانه هم حق التوليه منظور شده مي تواند بردارد ولي خرج تعميرات لازمه مقدم است.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -