انهار
انهار
مطالب خواندنی

حساب خمس

بزرگ نمایی کوچک نمایی
سؤال :اگر کسى خمس اموال خود را پرداخت کرده است و اموال مخمّس تا سال بعد باقى بماند، آیا لازم است دوباره خمس آنها را بپردازد؟
پاسخ:لازم نیست. مگر اینکه از سرمایه مخمّس چیزى را براى تجارت خریده باشد، که در سال بعد باید خمس ترقى قیمت آن را بپردازد،هرچند آن را نفروخته باشد.
سؤال:تاجرى جنسى را به قیمت ارزان خریدارى مى کند و تا سال بعد در مغازه مى ماند و قیمت آن بالا مى رود و خمس آن را نمى دهد، در سال بعد حکم خمس آن چگونه است؟
پاسخ:خمس جنس موجود را باید بپردازد. مگر اینکه در اثناى سال قیمت آن خیلى بالا رفته باشد و به طمع زیادتر شدن، آن را نفروخته باشد و سپس قیمت آن تنزل کرده باشد، که در این صورت خمس مقدارى که بالا رفته بر او واجب است.
سؤال :کسى که سال خمسى نداشته و ماشین سوارى و لوازم زندگى خریدارى کرده، آیا به این وسایل خمس تعلّق مى گیرد؟ و اگر خمس دارد، آیا قیمت فعلى را باید بپردازد یا قیمت خرید را؟
پاسخ:اگر اجناس مذکور را ازپول خمس داده نشده خریدارى کرده، باید خمس آنها را به قیمت فعلى بپردازد و اگر ازدرآمد سال خریدارى کرده، در صورتى که لوازم فوق مورد نیاز زندگى او بوده، خمس ندارد
سؤال :شخصى که سال خمسى ندارد ومى خواهد براى خود سال خمسى قرار دهد و چند روز قبل مبلغى درآمد داشته، آیا به این پول خمس تعلّق مى گیرد؟
پاسخ:اگر قبل از آن درآمدى نداشته، پس ازدریافت این مبلغ تا یکسال فرصت دارد و چنانچه قبلا درآمد دیگرى داشته، ملاک گذشتن یک سال از درآمد اوّل است.
سؤال:شخصى خمس اموال خود را حساب کرده و پرداخته است ولى براى سالهاى بعد حساب خود را نگاه نداشته. بعد از چند سال مى خواهد اموال خود را حساب کند، آیا خمسى که قبلا پرداخت کرده کسر مى شود؟
پاسخ:بلى، تمام اموال را حساب کند و آنچه قبلاخمس داده از خمس فعلى کسر کند.
سؤال:خمس قالى که بافتن آن ممکن است چند سال طول بکشد، چگونه حساب مى شود؟
پاسخ:اگر بگونه اى است که آن را مى خرند و ضرر غیر قابل تحمّلى ندارد باید خمس آن را سر سال حساب کند و درسالهاى بعد نیز خمس مقدارى که در آن سال بافته است پرداخت کند و همچنین است اگرصاحب کار بخواهد به او مزد پرداخت کند و او قبول نکند و بگوید مزدم را آخر کارمى گیرم. بلى اگر مزد خود را در اثناى سال دریافت کند و در مؤونه خرج کند، خمس ندارد
سؤال:شخصى داراى مغازه اى است وبراى او ممکن نیست سر سال حساب خود را رسیدگى کند، تکلیف خمس او چیست؟
پاسخ:در فرض سوال باید در آخر سال منافع خود را بطور حدسى تعیین کرده وخمس آن را بپردازد و بعد رسیدگى کند، اگر بیش از مقدار تعیین شده بود بقیه را نیزبپردازد و اگر کمتر بود از آن کسر کند.
سؤال:شخصى مى خواهد خمس اموال خود را حساب کند، آیا اموال را به قیمت خرید حساب کند یا به قیمت فعلى بازار؟
پاسخ:قیمت روز پرداخت خمس را بایدمحاسبه کند.
سؤال:در صورت تعلّق خمس به چیزى و اختلاف قیمت خرید با قیمت روز، کدام قیمت میزان است؟
پاسخ:قیمت روز.
سؤال :اینجانب سال گذشته صدهزارتومان داشتم مبلغ بیست هزار تومان آن را به عنوان خمس دستگردان کردم و تمام صدهزارتومان را در بانک گذاشتم اکنون سال خمسى ام فرا رسیده، آیا اگر بیست هزار تومان ازدرآمد امسال پرداخت کنم کافى است؟
پاسخ:در فرض سوال باید اوّلخمس درآمد امسال را که مانده است بدهید و بعد بدهى سال گذشته را بپردازید. در نتیجه براى اینکه صدهزار تومان سال قبل متعلّق به خود شما گردد باید مبلغ بیست هزار تومانبه عنوان خمس صد هزار تومان سال قبل و مبلغ پنج هزار تومان به عنوان خمس بیست هزارتومانى که از درآمد امسالتان پرداخت کرده اید بپردازید. (که جمعاً 25 هزار تومانمى شود
سؤال:الف ـدر مورد سرمایه مخمس که استهلاک پیدا کرده و فرسوده شده و در نتیجه قیمت آن کمترشده است، آیا جایز است که استهلاک و تفاوت قیمت را از سود و ربح سال کسر کرد؟ ب ـچنانچه قیمت و سرمایه مخمس، تنزّل کرده، آیا از ربح و سود بین سال جبران مى شود؟
جواب الف ـ بلى جبران و کسر کردن تفاوت قیمت واستهلاک از سود بین سال مانعى ندارد.
ب ـ حکم مسأله سابق را دارد و مى توانندکسر کنند.
سؤال :اگر شخصى چیزى را به عنوانمال التجاره خریدارى کرده باشد یعنى خریده باشد تا با افزایش قیمت بفروشد و سودببرد. آیا در موقع حساب خمس قیمت خرید حساب مى شود یا قیمت فعلى؟
پاسخ:قیمت فعلى ملاحظه مى شود

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -