انهار
انهار
مطالب خواندنی

زمین و باغ و محصولات کشاورزى

بزرگ نمایی کوچک نمایی
سؤال :آیا به زمین زراعتى و باغ که از درآمد سال خریدارى شوند، خمس تعلّق مى گیرد؟
پاسخ:در فرض سوال، اگر باغ براى استفاده خود و خانواده از میوه آن خریدارى شده و مناسب با شأن او و در حدّ نیاز او باشد خمس ندارد. و اگربراى فروش میوه آن باشد خمس دارد. ولى زمین زراعتى در حکم سرمایه است، و طبق احکام خمس سرمایه خمس دارد.
سؤال :شخصى باغى براى استفاده خود و خانواده اش خریدارى کرده است، در بعضى سالها بطور اتفاقى میوه آن بیش از مصرف خانواده او بوده و بفروش مى رسد، آیا به این باغ خمس تعلّق مى گیرد؟
پاسخ:در فرض سوال اگرباغ زاید بر مؤونه نیست خمس آن واجب نیست. ولى میوه آن اگر زاید بر مؤونه باشد، خمس دارد.
سؤال :شخصى حساب سال نداشته است وزمین موروثى خود را به صورت باغ درآورده تا از میوه آن استفاده کند. پس از چند سال،مقدارى محصول میوه باغ، زائد بر احتیاج او شده است. اکنون مى خواهد حساب سال قراردهد، خمس این باغ چگونه است؟
پاسخ:در فرض سوال اگر مخارج باغ ازدرآمد سال او بوده باغ مذکور خمس ندارد ولى میوه آن مقدارى که زاید بر مؤونه است خمس دارد.
سؤال :شخصى با مقدارى پول خمس داده زمینى خریدارى کرده و به صورت باغ درآورده تا از میوه آن جهت تجارت استفاده کند، آیا به این باغ خمس تعلق مى گیرد؟
پاسخ:خمس تفاوت قیمت زمین و نیز خمس درختها را باید بپردازد.
سؤال :اینجانب زمین مواتى را احیاء کرده ام، آیا به این زمین خمس تعلّق مى گیرد؟
پاسخ:اگر زمین را به صورت باغ درآورده اید تا از میوه آن براى خود و خانواده تان استفاده کنید و قصدتان فروش میوه نبوده و زاید بر حاجت نیز نباشد، خمس ندارد. بلى اگر باغ را بفروشید باید خمس قیمت فعلى آن را بپردازید. و اگر زمین را به منظور زراعت یا به عنوان باغى که میوه آن را بفروشید آبادکرده اید، خمس قیمت فعلى آن باید پرداخت شود. هرچند باغ را نفروخته باشید.
سؤال :آیا زمین هاى کشاورزى خمس دارد؟
پاسخ:زمین کشاورزى در حکم سرمایه است و خمس دارد. ولى چنانچه زمین به مقدارى است که فقط براى تأمین زندگى و معاش اوست و اگر خمس آن رابدهد قادر به ادامه زندگى نخواهد بود، لازم نیست فعلا خمس آن را بپردازد. و درصورتى که بعداً متمکن شد بپردازد. اگرچه تدریجى باشد.
سؤال :شخصى زمینى را براى زراعت گندم مورد نیاز خانواده خودخریدارى کرده است و چیزى از آن را بفروش نمى رساند. آیا این ملک متعلق خمس است؟
پاسخ:بلى خمس آن راباید بپردازد. مگر اینکه بمقدار امرار معاش باشد که فعلا خمس ندارد.
سؤال :اینجانب داراى چند هکتار زمین کشاورزى هستم که خمس آن را پرداخته ام. و هر ساله مقدارى گندم از آن برداشت مى کنمکه قسمتى از آن را جهت تأمین معاش خانواده خود مصرف مى کنم و بقیه را به فروشمى رسانم. لطفاً کیفیت خمس آن را بیان فرمایید. و آیا مخارجى که براى کشت و برداشت گندم مزبور صرف کرده ام مى توانم از حاصل کسر کنم؟
پاسخ:مقدارى از محصول گندم مزبور که از مخارج سال خود و خانواده شما زیاد بیاید، باید خمس آن رابپردازید. و مخارجى که براى بدست آوردن محصول مصرف کرده اید اگر چیزى است که عین آنها باقى نیست مى توانید از حاصل کسر کنید و اگر چیزى است که عین آنها باقى است،مثل ابزار و آلاتى که براى شخم زدن و درو کردن، از درآمد سال خریدارى کرده اید بایدخمس آنها را بپردازید و نمى توانید از حاصل کسر کنید.
سؤال :اینجانب هرساله مقدار مشخصى بذر گندم کشت مى کنم، آیاهرسال باید خمس آن را بپردازم؟
پاسخ:سال اوّل که خمس آن رادادید، آن مقدار در سالهاى بعد خمس ندارد.
سؤال :شخصى از درآمد سال، ملک یا چیز دیگرى را براى تجارت و سرمایه خریده، و تاآخر سال ترقى کرده و 100 هزار تومان ارزش پیدا کرده و خمس آن را نداده است. درپایان سال دوم، ارزش آن 200 هزار تومان شده است، فعلا خمس آن چگونه محاسبه مى شود؟
پاسخ:در فرض سوال، خمس آن 56 هزار تومان مى شود. چون آخرِ سال اوّل، خمس آن را که 20 هزار تومان بوده، نداده است. و همانگونه که سهم صاحب سرمایه ترقى کرده، خمس هم ترقى کرده است. لذا فعلا باید خمس سال اول و ترقى سال دوم آن را، باضافه خمس ترقى سهم صاحب سرمایه بدهد. و اگر سال دوم نیز آن رانپرداخت، باید همینطور خمس را بصورت تصاعدى محاسبه و بپردازد. بنابراین،در فرض سوال، خمس سال اول 20 هزار تومان بوده، که در سال دوم 20 هزار تومان ترقى وسود داشته، جمعاً 40 هزار تومان مى شود. و سهم صاحب سرمایه که سال اول 80 هزارتومان بوده، در سال دوم 80 هزار تومان ترقى و سود داشته، که خمس آن 16 هزار تومان مى شود. در نتیجه خمس سرمایه فعلى 56 هزار تومان است و سرمایه خالص 144 هزار تومان مى باشد.
سؤال :شخصى زمینى دارد که قیمت آن بالا رفته و بواسطه همین زمین مستطیع شده است. حال قسمتى از زمین را فروخته تا صرف حج کند، آیا باید پول آن را تخمیس کند؟
پاسخ:در فرض سوال اگراصل زمین متعلّق خمس نباشد، مثل اینکه ارث یا صداق بوده خمس ندارد ولى اگر آن را ازپول مخمس خریدارى کرده ترقى قیمت مقدارى که بفروش رسانده جزء درآمد سال اوست که اگرتا پایان سال در مؤونه صرف نشود خمس دارد (ترقى قیمت نسبت به زمانى که خریده است ملاحظه مى شود) ولى اگر به عنوان مال التجاره و استفاده از ترقى قیمت، خریدارى کرده در صورتى که با پول مخمس خریدارى کرده باید خمس ترقى قیمت زمین را همه ساله بپردازد. و در همین فرض اگر با پول غیر مخمس خریدارى کرده، باید خمس زمین را به قیمت فعلى بپردازد. و در سالهاى بعد نیز خمس ترقى قیمت آن رابپردازد.
سؤال :اینجانب زمینى خریدار ىکرده ام تا پس از ترقى قیمت بفروشم، آیا پس از فرارسیدن سال خمسى خمس قیمت فعلى آنرا باید بپردازم یا خمس قیمت خرید را؟
پاسخ:خمس قیمت فعلى رالازم است بپردازید

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -