انهار
انهار
مطالب خواندنی

وفات على بن جعفر «عليه السلام» (210 ق)

بزرگ نمایی کوچک نمایی
در اين روز در سال 210 ه‍ على بن جعفر (عليه السلام ) وفات كرد امامزاده جليل القدر جناب على بن جعفر الصادق (عليه السلام ) سيدى بزرگوار، شديد الورع ، كثير الفضل و عالمى عامل و يكى از بزرگترين روات موثق شمرده شده است . او امام صادق و حضرت موسى بن جعفر و امام رضا و حضرت جواد (عليهم السلام ) را درك نموده است .
جناب على بن جعفر (عليه السلام ) از ساير برادران خود كوچكتر بود، و پس از فوت پدر بزرگوارش همواره ملازمت برادر خود حضرت موسى بن جعفر (عليه السلام ) را اختيار كرده بود. معالم دين و احاديث بسيارى از آن حضرت اخذ نموده و روايت مى كرد كه از جمله آنها كتاب ((مسائل على بن جعفر)) است . همچنين ((مسائل الحلال و الحرام )) و ((المناسك )) منسوب به آن بزرگوار است
احترام على بن جعفر به مقام امامت
محمد بن حسن عمار مى گويد: مدت 10 سال در مدينه طيبه محضر على بن جعفر (عليه السلام ) را درك كرده احاديثى را كه از برادر خود حضرت موسى بن جعفر (عليه السلام ) اخذ نموده بود شنيده و مى نوشتم . روزى خدمتش بودم كه حضرت جواد (عليه السلام ) وارد مسجد پيامبر (صلى الله عليه و آله ) شد. على بن جعفر (عليه السلام ) تا آن حضرت را ديد از جاى برخاست و بدون كفش و رداء به خدمتش شتافت و دست او را بوسيد و او را تعظيم و تكريم نمود. آن حضرت فرمودند: عمو بنشين ، خداوند تو را رحمت كند. على بن جعفر (عليه السلام ) فرمود: آقاى من ، چگونه بنشينم با اينكه شما ايستاده ايد.
هنگامى كه آن حضرت به او اجازه فرمودند، به جاى خود بازگشت و در مجلس نشست . اصحابش او را سرزنش كردند كه تو عموى پدر او هستى ! چگونه با وى اين سان معامله مى كنى ؟ على بن جعفر (عليه السلام ) فرمود: ساكت شويد! پس دست را بالا برد و محاسن خود را گرفت و فرمود: حق تعالى مرا با اين محاسن اهليت امامت نداده ، ولى اين جوان را اهليت بخشيده و امامت را به او تفويض فرموده ، با اين حال چگونه فضل او را انكار كنم و چگونه به او احترام نگذارم . با اينكه من بنده او هستم ؟
از اين روايت پيداست كه آن جناب تا چه حدى نسبت به امام زمان خود معرفت داشته و از جمله رواتى است كه تمامى علماء رجال ايشان را ستايش بليغ نموده اند.
مسافرتهاى على بن جعفر
مسكن آن جناب در قريه عريض در چهار ميلى مدينه طيبه بوده است ، و از اين جهت به آن حضرت عريضى مدنى گويند، و فرزندان او را عريضيون مى خوانند. نسل آن حضرت از چهار پسرش محمد و احمد و حسن و جعفر است .
على بن جعفر (عليه السلام ) در عريض يا مدينه بود كه اهل كوفه از ايشان در خواست كردند در كوفه نزول اجلال فرمايند. آن حضرت قبول فرموده و چندى در كوفه به نشر معالم دين و احاديث سيد المرسلين و ائمه هدى (عليهم السلام ) پرداخت . بعد از چندى مردم قم از ايشان خواستند به قم تشريف فرما شوند. آن بزرگوار از كوفه به قم مهاجرت فرمود و در قم ماند تا به حرمت الهى پيوست و در خارج قم نزديك دروازه جنوبى دفن شد
در دو مكان ديگر قبرى منسوب به ايشان وجود دارد: يكى در عريض يك فرسخى مدينه و ديگرى در خارج شهر سمنان
مسعودى روز وفات آن حضرت را 27 ذى الحجه و سال وفات را 233 ه‍ و عمر آن حضرت را 72 سال مى داند.

منبع: تقویم شیعه

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -