انهار
انهار
مطالب خواندنی

وفات آیة‏اللَّه «وحيد بهبهاني» (1205 ق)

بزرگ نمایی کوچک نمایی
رحلت فقيه بزرگ شيعه آيت‏اللَّه "آقا محمدباقر وحيد بهبهاني" (1205 ق)رحلت فقيه بزرگ شيعه آيةاللَّه «آقا محمدباقر وحيد بهبهاني» (1205 ق)
محمدباقر بن محمداكمل بهبهاني معروف به "وحيد بهبهاني" در سال 1116 يا 1118 ق در اصفهان به دنيا آمد. وحيد بهبهاني بعد از اين كه حوزه‏ ي اصفهان، پس از انقراض صفويه، از مركزيت افتاد، به همراه برخي از علما و فقها به عتبات مهاجرت نمود. آيت ‏اللَّه وحيد بهبهاني، كربلا را مركز قرار داد و شاگردان بسيار مُبَرِّزي تربيت كرد. حضرات آيات عظام سيدمهدي بحرالعلوم، شيخ جعفر كاشف الغطاء، ميرزا ابوالقاسم قمي (صاحب كتاب قوانين)، حاج ملامهدي نراقي، سيدعلي صاحب رياض، ميرزا مهدي شهرستاني، سيدمحمدباقر شفتي اصفهاني (معروف به حجة‏الاسلام) و ميرزا مهدي شهيد مشهدي، از آن جمله‏ اند. علاوه بر اين، وحيد بهبهاني در دفاع از اجتهاد و مبارزه با اخباري‏گري و تربيت گروهي مجتهد مبرز، تلاش پيگيري نمود و اين سبب شد كه او را "استادُ الكُلّ" خواندند. او تقوي را در حد كمال داشت و شاگردانش براي او احترام بسيارعميقي قايل بودند. نتايج كارهاي آيت ‏اللَّه بهبهاني را مي‏توان بر دو محور برشمرد: اول بررسي كامل رواياتِ اخبار و احاديث و حاكم شدن باب اجتهاد و انسداد باب اخباري‏گري و ظاهرگرايى. دوم در مسير تكامل قرار گرفتن فقه اجتهادي. وحيد بهبهاني از سال 1173 ق تا پايان عمر، مرجعيت و زعامت شيعيان را به عهده داشت و خدمات زيادي در اين دوران به انجام رساند. حُسنِ تدبير، مقام علمي و استعداد فوق ‏العاده و ذوق خاص ايشان در آن عصر، زبانزد خاص و عام بود، به گونه ‏اي كه از نوادر جهان اسلام به شمار آمده، خدمات و تلاش‏هاي علمي آن فقيه بزرگوار نقطه‏ ي عطف مهمي در تحول بحث‏هاي اصولي و اجتهادي محسوب مي‏شد. الاجتهاد و الاخبار، شرح مفاتيح فيض و... از جمله تاليفات اين مرجع بزرگ شيعه مي‏باشند. سرانجام اين عالم رباني در 89 يا 87 سالگي در كربلا به لقاءاللَّه پيوست و در حرم امام حسين (علیه السلام) به خاك سپرده شد.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -