انهار
انهار
مطالب خواندنی

وفات آیةالله «سیداحمد شبیری زنجانی» (1393 ق)

بزرگ نمایی کوچک نمایی
سید احمد شبیری زنجانی معروف به آقا سید احمد زنجانی (زاده ۱۲۷۰ در زنجان ـ درگذشته ۱۳۵۲ در قم) از فقهای شیعی ایرانی بود.
تحصیلات
فراگیری علوم دینی را از کودکی آغاز کرد. دوره مقدماتی و سطوح را در زنجان به پایان برد. بعد از مدتی تدریس در مدرسه شاهی، برای ادامه تحصیل و تکمیل مبانی علمی و استفاده از آیت الله عبدالکریم حائری یزدی در سال ۱۳۴۶ به قم مهاجرت کرد و تا آخر عمر در همانجا ماندگار شد.
فعالیت در زنجان
۲۵ سال در مدرسه سید در زنجان که بزرگترین مدرسه این شهر بود، به تحصیل و تدریس پرداخت و اداره این مدرسه و تعیین طلاب آن به طور عمده با او بود. در سال ۱۳۴۴ کتاب خیرالامور را در آنجا نوشت.
فعایت‌های دیگر در قم
وی از شاگردان معروف آیت الله عبدالکریم حائری یزدی در قم بود. وی تا سال ۱۳۹۰ به واسطه کسالت درد پا و ضعف مزاج از آمدن به نماز خودداری و آن را به پسر بزرگش آیت الله سید موسی شبیری زنجانی واگذار کرد و خود معتکف در خانه شده و به تألیف و مطالعه پرداخت. وی در حوزه علمیه از راهنمایان علامه محمد اسماعیل صائنی در مسائل درسی و انتخاب مجالس علمی بوده‌است.
اساتید
در زنجان آیات عظام:
زین‌العابدین عابدی زنجانی
میرزا عبدالرحیم فقاهتی
میرزا ابراهیم حکمی زنجانی
عبدالکریم خوئینی زنجانی
میرزا احمد زنجانی
سید حسن زنجانی
در قم آیات عظام:
محمدصادق خاتون‌آبادی
محمدرضا نجفی اصفهانی
شیخ عبدالکریم حائری
آثار
اربعین
افواه الرجال
ایضاح الاحوال فی احکام الحالات الطاریة علی الاموال
ایمان و رجعت
بین السیدین
تعلیقه کتاب الفقه علی المذاهب الاربعه
الرد علی القصیمی
غیث الربیع فی وجه البدیع
فروق الاحکام
فروق اللغة
فهرست جامع الشتات
رساله قبله
مستثنیات الاحکام
شرح استدلالی کتاب مستثنیات الاحکام به نام مستنبتات الاعلام
مقدمه تفسیر تبیان
مناسک حج
نصاب سه زبانه
الهدی الی الفرق بین الرجال و النساء
ملحقات کتاب تقویم الصلاه
جنگل مولی
فهرست اعلام
تذبیل مفتاح التفاسیر
شرایط الاحکام
الکلامُ یَجُرّالکلام
رساله خیرالامور
سرگذشت یک رساله
وفات
آیت الله سید احمد زنجانی در حدود چهار ساعت پس از نیمه شب شنبه ۲۹ رمضان ۱۳۹۳ مطابق با پنجم آبان ۱۳۵۲ در قم درگذشت و در حرم فاطمه معصومه دفن شد.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -