انهار
انهار
مطالب خواندنی

وفات «جمال ‏الدين خوانساری» (1125ق)

بزرگ نمایی کوچک نمایی
وفات جمال‏الدين خوانساری؛ از علمای بزرگ شیعی  (1125ق)وفات جمال‏ الدين خوانساری؛ از علمای بزرگ شیعی (1125ق)
جمال ‏الدين فرزند محقق خوانساري معروف به آقاجمال «محقق خوانساري» يکي از بزرگ‏ترين علماي شيعه در قرن دوازدهم هجري است. وي در بيت علم و حکمت، نشو و نما نمود و سنوات عمر خود را در اصفهان سپري نمود. آقاجمال از محضر پدر دانشمند خويش و محقق سبزواري و ديگر اساتيد اصفهان به کمالات علمي نائل آمد. وي در علم کلام، منطق، فلسفه، حکمت، فقه، اصول، تفسير و... پس از پدر، يگانه عصر خويش گشت؛ معظم‏له نيز به محقق خوانساري معروف است و با مدقق شيرواني معاصر و در يک ترازو. آقاجمال را برادري عالم و فاضل به ‏نام رضي ‏الدين محمد بود که با برادر در دروس علمي شريک بودند؛ هرچند شهرت آقاجمال از آقارضي بيش‏تر گشت.
علامه خوانساري صاحب روضات مي‏نويسد: آقاجمال در روزگار خود رياست تدريس را به عهده داشت و از برکات انفاسش گروهي از فضلا و اعيان به عالي‏ترين مقامات علمي نائل آمدند. او دانشمندي ظريف، خوش ‏طبع، نيکوچهره، جليل ‏القدر و با انديشه متنفذ و بزرگوار بود و آني از اشتغال به علم غافل نبود... محصلين خويش را به درس مدام تشويق مي‏نمود و ببه آن‏ها مي‏گفت عزيزان من بدانيد در سايه پشتکار و اشتغال به تحصيل، شما از آقاجمال کم‏تر نيستيد. معاصرش شيخ حر عاملي در کتاب امل او را به ‏عنوان حکيمي دانشمند و فقيهي فاضل ستوده و محدث نوري و محدث قمي نيز در آثار خود به‏ دنبال جمال معنوي‏اش رفته ‏اند.
آقاجمال شرحي بر "شفا" و "اشارات" ابن سينا نوشت و "شرايع"، "معالم"، "شرح لمعه"، "تهذيب" و "مختصرالاصول" را نيز حاشيه زد و شرحي فارسي بر "مفتاح ‏الفلاح" در ادعيه زد. آقاجمال، قرآن مجيد و صحيفه سجاديه را ترجمه نمود و شرحي نيز بر غرر و درر آمدي زد. آقاجمال حاشيه‏ اي بر من لا يحضره الفقيه نيز نوشت و فصول مختار سيدمرتضي را ترجمه نمود و در اصول دين (و امامت نيز) کتابي مفيد به رشته تحرير درآورد.
آقاجمال دانشمندي خوش‏ ذوق، پرحافظه، خوش‏ محضر و عالمي حاضرجواب بود. در فکاهيات و مطائبه کم ‏نظير بود. هيچ‏گاه سخن يا مزاح کسي را به خانه نبرد. آقاجمال‏ الدين خوانساري اين دانشمند نيکو صورت و نيکو سيرت در بيست و ششم رمضان‏ المبارک سال ۱۱۲۵ هجري قمري به حضور مولايش شتافت. قبر او در تکيه خوانساري در تخت فولاد اصفهان واقع گرديده است.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -