انهار
انهار
مطالب خواندنی

وفات آیةالله «سيدكاظم اخوان مرعشي» (1381 ش)

بزرگ نمایی کوچک نمایی
رحلت آيت اللَّه "سيدكاظم اخوان مرعشي" مدرس برجسته حوزه علميه مشهد (1381 ش)رحلت آيت اللَّه «سيدكاظم اخوان مرعشي» مدرس برجسته حوزه علميه مشهد (1381 ش)
آيت اللَّه سيدكاظم اخوان مرعشي در سال 1298 ش (1327 ق)، توأم با برادرش آيت اللَّه سيدمهدي، در نجف اشرف و در بيت علم و تقوا زاده شد. وي در پنج سالگي پدر عالم خود را از دست داد ولي اين امر، خللي در اراده او ايجاد نكرد و به فراگيري علوم اسلامي همت ورزيد. از اين رو در سيزده سالگي راهي حوزه علميه قم شد و به تحصيل خود ادامه داد. آيت ‏اللَّه اخوان مرعشي با پشت سر گذاشتن سطوح حوزه، در درس‏هاي خارج آيات عظام: سيد محمد حجت كوه كمره ‏اي، سيد محمد تقي خوانساري، امام خميني و بيش از همه به درس‏هاي آيت اللَّه بروجردي حاضر شد و مباني علمي‏اش را استوار ساخت. ايشان در 32 سالگي و پس از اقامت هفده ساله در قم، به نجف رفت و علاوه بر تحصيل در محضر آيت اللَّه سيد عبدالهادي شيرازي، به تدريس سطوح عالي حوزه پرداخت. آيت اللَّه اخوان مرعشي، پس از بيست و دو سال اقامت در نجف، در سال 1350 ش به ايران بازگشت و پس از اقامتي دو ساله در قم، به عزم مجاورت امام رضا(ع) در مشهد مقدس به تاليف، تدريس و افتا و اقامه جماعت مشغول شد. معظم له در اوج‏گيري نهضت اسلامي مردم مشهد عليه رژيم پهلوي نقش اساسي داشت، خانه‏اش كانون رايزني‏ها و تصميم ‏گيري‏ها بود و در شكستن محاصره بيمارستان امام رضا (ع) مردانه اقدام نمود. وي پس از پيروزي انقلاب هم چند بار به جبهه‏ هاي نبرد حق عليه باطل شتافت و در تقويت روحيه رزمندگان اسلام، تلاش فراواني از خود نشان داد. برخي از آثار آيت اللَّه اخوان مرعشي عبارتند از: مناسك حج، حاشيه بر عروة الوثقي، شرح عروة الوثقي و تقريرات درس فقه آيت اللَّه بروجردي. آن فقيه بزرگوار سرانجام در هجدهم تيرماه 1381 ش برابر با 27 ربيع الثاني 1423 ق در 83 سالگي دار فاني را وداع گفت و پس از تشييعي با شكوه، در رواق دارالزّهد حرم مطهر امام رضا(ع) به خاك سپرده شد.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  
 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -