انهار
انهار
مطالب خواندنی

احکام نذر

بزرگ نمایی کوچک نمایی

احکام نذر

(مسأله 2640) نذر آن است که انسان ملتزم شود1 که کار خیری را برای خدا بجا آورد، یا کاری را که نکرده آن بهتر است برای خدا ترک نماید.

1- گلپایگانی، خوئی، فاضل، تبریزی، سیستانی، صافی، نوری، مظاهری: نذر آن است که انسان بر خود واجب کند...

*****

اراکی: مسأله- نذر آن است که انسان ملتزم شود برای خدا بر عهده او باشد انجام کار خیری یا ترک کاری که نکردن آن بهتر است یا ملتزم شود به این که مالی ازاموال او ملک دیگری باشد.

بهجت: مسأله- انسان می تواند با نذر کردن، انجام کاری که مطلوب شارع است و یا ترک کاری را که مورد نهی واقع شده بر خود واجب کند.

مکارم: مسأله- نذر آن است که کار خیری را برای خدا بر عهده خود قرار دهد، یا ترک کاری که نکردن آن بهتر است.

زنجانی: مسأله- نذر آن است که انسان برای خدا چیزی را در عهده خود قرار دهد و آن چیز می تواند انجام یا ترک کاری باشد.

سبحانی: مسأله- نذر آن است که انسان براى خدا چیزى را بر خود قرار دهد مثلاً کارى را انجام دهد یا ترک کند.

مسأله اختصاصی

مکارم: مسأله 2273- فاضل: مسأله 2771- نذر دو قسم است: اوّل: نذری که به صورت مشروط انجام می شود، مثلاً می گوید: چنانچه بیمار من بهبود یابد، انجام فلان کار برای خدا بر عهده من است «این گونه نذر را نذر شکر می گویند» یا اگر مرتکب فلان کار زشت شوم فلان کار خیر را برای خدا انجام خواهم داد «این گونه نذر کردن را نذر زجر گویند». دوم: نذر مطلق و آن نذری است که بدون هیچ قید و شرطی بگوید: «لله علی» یا « برای خدا برعهده من است» که فلان کار را انجام دهم و همه این نذرها صحیح است..

. مکارم: دوم: نذر مطلق و آن نذری است که بدون هیچ قید و شرطی بگوید : «من برای خدا نذر می کنم که نماز شب بخوانم»  و همه این نذرها صحیح است.

(مسأله 2641) در نذر باید صیغه خوانده شود1 و لازم نیست آن را به عربی صحیح بخوانند، پس اگر بگوید چنانچه مریض من خوب شود، برای خدا بر من است2 که ده تومان به فقیر بدهم، نذر او صحیح است3.

1-فاضل: و اگر صیغه نذر خوانده نشود، نذر منعقد نمی شود و چیزی واجب نمی شود...

2-صافی: اگر بگوید از برای خدا بر من، یا بر عهده من یا بر ذمّه من است که اگر مریض من خوب شود...

3-فاضل: و باید «برای خدا» به زبان گفته شود و قصد آن در دل کافی نیست.

سیستانی: و اگر بگوید برای خدا نذر کرده ام چنین کنم، به احتیاط واجب باید عمل کند ولی اگر نام خدا را نبرد و فقط بگوید نذر کردم یا نام یکی از اولیای خدا را ببرد نذر صحیح است و کفّاره وفا نکردن به نذر مانند کفّاره مخالفت قسم است که بعداً خواهد آمد.

*****

مکارم: مسأله- نذر در صورتی صحیح است که برای آن صیغه خوانده شود، خواه به عربی باشد یا به زبانهای دیگر. بنابراین اگر بگوید چنانچه فلان حاجت من روا شود، برای خدا بر من است که فلان مقدار مال را به فقیر بدهم نذر او صحیح است، بلکه اگر بگوید نذر می کنم برای خدا اگر فلان حاجت من روا شود، فلان کار خیر را انجام دهم، کافی است.

بهجت: مسأله- کسی که نذر می کند، باید به قصد قربت و نزدیک شدن به خداوند متعال نذر کند، بنابراین اگر برای خدا نذر نکند، صحیح نیست، بنابراین کافی است موقع نذر کردن بنابر أظهر بگوید «لله علیّ» یعنی: «برای خداوند، به عهده من باشد که فلان کار را انجام دهم» و اگر کسی که عربی نمی داند ترجمه آن را به هر زبانی بگوید کافی است.

زنجانی: مسأله- نذر نیازمند صیغه است، و در صیغه نذر باید نام خداوند به زبان جاری گردد، ولی سایر اجزاء صیغه لازم نیست با لفظ باشد، بلکه می تواند با نوشتار یا انجام کاری باشد، همچنین لازم نیست نام خدا به لفظ عربی برده شود پس اگر مثلاً بگوید چنانچه مریض من خوب شود، برای خدا بر من است که هزار تومان به فقیر بدهم نذر او صحیح است.

مظاهری: مسأله- نذر باید با زبان گفته شود و قصد آن در دل کافى نیست و لازم نیست آن را به عربى بگوید، و اگر بگوید چنانچه مریض من خوب شود هزار تومان به فقیر مى‏دهم نذر او صحیح است.

(مسأله 2642) نذر کننده باید ملکّف و عاقل باشد1 و به اختیار و قصد خود نذر کند2، بنابراین نذر کردن کسی که او را مجبور کرده اند3، یا بواسطه عصبانی شدن، بی اختیار4 نذر کرده صحیح نیست5.

1- سیستانی، مکارم: بالغ و عاقل باشد...

مظاهری: نذر کننده باید مکلّف و رشید باشد و آن کار براى او مقدور باشد...

2- خوئی، گلپایگانی، صافی: به اختیار خود نذر کند...

سبحانی: بنابراین نذر کردن کسى که بى اختیار نذر کرده صحیح نیست.

3-تبریزی: صحیح نیست.

4- سیستانی: بی قصدیا بی اختیار...

5- مظاهری: و همچنین سفیه و کسى که حاکم شرع او را از تصرّف در اموالش منع کرده است نذرهاى مربوط به اموالشان صحیح نیست.

*****

بهجت: مسأله- کسی که ندر می کند باید عاقل، بالغ و مسلمان باشد، بنابراین نذر از غیر بالغ و دیوانه، یا کافر صحیح نیست، کسی که نذر می کند باید به اختیار خود نذر کند، بنابراین اگر کسی مجبور شده باشد، یا عصبانی باشد به طوری که بی اختیار شده باشد، یا کسی در حال غفلت و بی توجّهی یا اشتباهی و بدون تصمیم نذر کند، نذر او صحیح نیست.

زنجانی: مسأله- نذر کننده باید ممیّز و عاقل باشد و با قصد و اختیار خود نذر کند، بنابراین نذر کردن کسی که او را مجبور کرده اند یا به واسطه عصبانی شدن –مثلاً- بی قصد یا بی اختیار نذر کرده صحیح نیست، ولی اگر شخصی که او را به نذر کردن مجبور کرده اند بعداً نذر را اجازه دهد، ظاهراً نذر صحیح خواهد بود، نذر مفلّس درباره اموالی که از تصرّف در آنها منع شده، بدون اذن یا اجازه طلبکاران و نذر طفل ممیّز بدون اذن یا اجازه ولیّ وی باطل است ولی اگر طلبکاران یا ولیّ طفل اذن داده یا بعداً نذر را اجازه دهند صحیح خواهد بود.

وحید: مسأله- نذر کننده باید بالغ و عاقل باشد و با قصد و اختیار خود نذر کند ، بنابراین کسى که به واسطه عصبانى شدن بى اختیار نذر کرده یا او را بر نذر اکراه کرده باشند نذر او صحیح نیست.

(مسأله 2643) آدم سفیهی که مال خود را در کارهای بیهوده مصرف می کند1، چنانچه با حال سفاهت بالغ شده باشد یا حاکم شرع او را از تصرّف در اموالش جلوگیری کرده باشد نذرهای مربوط به مالش صحیح نیست.

1-اراکی: اگر مثلاً نذر کند چیزی به فقیر بدهد، صحیح نیست.

گلپایگانی، صافی: اگر نذر کند مالش را به مصرفی برساند، صحیح نیست.

مکارم: همچنین کسی که حاکم شرع او را به خاطر ورشکست شدن از تصرّف در اموالش جلوگیری کرده، نذرهای مربوط به اموالشان صحیح نیست.

سبحانی: نذرهاى مربوط به مالش صحیح نیست.

مظاهری:رجوع کنید به ذیل مسأله 2642.

*****

خوئی، فاضل، تبریزی: مسأله- شخصی مفلس .و  آدم سفیه (کسی که مال خود را در کارهای بیهوده مصرف می کند) اگر مثلاً نذر کند چیزی به فقیر بدهد صحیح نیست.

.وحید: مفلس ـ شخصى که حاکم شرع او رااز تصرّف در اموالش منع کرده- ...

بهجت: مسأله- سفیه و کسی که مفلّس است یعنی ورشکست شده، نذری که مربوط به مسائل مالی باشد از آنان صحیح نیست.

سیستانی: مسأله- شخص سفیه (کسی که مال خود را در کارهای بیهوده مصرف می کند) اگر مثلاً نذر کند چیزی به فقیر بدهد، صحیح نیست، و همچنین شخص مفلس اگر نذر کند که مثلاً چیزی از اموالی که از تصرّف در آنها منع شده به فقیر بدهد، صحیح نیست.

زنجانی: مسأله- آدم سفیه (که تشخیص وی در امور مالی از معمول مردم کمتر است) اگر بدون اجازه ولیّ مثلاً نذر کند –مثلا-  چیزی به فقیر بدهد صحیح نیست، مگر این که ولیّ او بعداً نذر را اجازه کند.

(مسأله 2644) نذر زن بی اجازه شوهرش باطل است.

*****

گلپایگانی، صافی: مسأله- اگر شوهر از نذر کردن زن جلوگیری نماید و یا زن بدون اجازه شوهر نذر کند، نذر او باطل است.

خوئی، تبریزی: مسأله- اگر شوهر از نذر کردن زن جلوگیری نماید، زن نمی تواند در صورتی که وفا به نذرش منافی با حقّ شوهر باشد نذر کند. (خوئی: بلکه بدون اذن شوهر در این صورت نذر زن منعقد نمی شود).

.وحید: بلکه بدون اذن شوهر در این صورت نذر زن باطل است ، و صحّت نذر زن در مال خودش بدون اذن شوهر ـ در غیر حجّ یا زکات یا احسان به پدر و مادر یا صله ارحام ـ محلّ اشکال است.

مکارم: مسأله- نذر زن اگر مزاحم حقوق شوهر باشد، بی اجازه او باطل است و اگر مزاحم نباشد احتیاط مستحبّ آن است که با اجازه او باشد.

بهجت: مسأله- نذر زن بدون اجازه شوهر بنابراحتیاط واجب وضعاً منعقد می شود.

سیستانی: مسأله- نذر زن بدون اذن قبلی یا اجازه بعدی شوهر در آنچه با حقّ استمتاع او منافات دارد، صحیح نیست حتی اگر قبل از ازدواج نذر کرده باشد، و صحت نذر زن در اموالش بدون اجازه شوهر محلّ اشکال است، پس باید رعایت احتیاط شود، مگر در حجّ و زکات و صدقه و احسان به پدر و مادر و صله ارحام.

زنجانی: مسأله- بنابر مشهور نذر زن با نهی شوهر، بلکه بی اذن او صحیح نیست، و ظاهراً با اجازه بعدی صحیح می شود، ولی بنابراحتیاط حتّی در صورت نهی شوهر به نذر عمل شود.

سبحانی:مسأله- نذر زن در صورتى که با حقوق شوهر منافى باشد صحیح نیست و اگر در چنین مورد با اذن او نذر کرد، شوهر نمى تواند از انجام آن ممانعت کند.

مظاهری: مسأله- نذر زن احتیاج به اجازه شوهر ندارد و همچنین نذر فرزند احتیاج به اجازه پدر و مادر ندارد ولى اگر مزاحم حقوق شوهر شد یا مایه آزار پدر یا مادر شد، نذر آنها باطل مى‏شود حتّى اگر آنها قبلاً اجازه داده باشند.

(مسأله 2645) اگر زن با اجازه شوهر1 نذر کند شوهرش نمی تواند2 نذر او را به هم بزند، یا او را از عمل کردن به نذر جلوگیری نماید3.

این مسأله در رساله آیات عظام:بهجت و مظاهری نیست.

1- مکارم: در جایی که احتیاج به اجازه شوهر دارد...

2- مکارم: بنابراحتیاط واجب...

3- خوئی: مگر این که در ظرف عمل وفا به نذر، منافی با حقّ شوهر باشد که در این صورت بعید نیست بتواند به هم بزند.

زنجانی: مگر زن عملی را نذر کرده که انجام آن بدون اذن شوهر جایز نیست، در این صورت شوهر می تواند در هنگام عمل اجازه انجام آن را ندهد، در نتیجه عمل به نذر لازم نخواهد بود هر چند در هنگام نذر اجازه داده باشد.

سبحانی: رجوع کنید به ذیل مسأله 2644.

(مسأله 2646) هرگاه فرزند نذری کند اگر چه بدون اجازه پدر هم باشد باید به آن نذر عمل نماید1.

این مسأله در رساله آیت الله بهجت  نیست .

1-  اراکی: مگرپدر یا مادر از عملی که نذر کرده است منع نمایند که در این صورت، نذر منحل می شود.

فاضل: و چنانچه بعد از نذر، پدر او را منع کند وفاء به نذر لازم نیست و همین طور مادر بنابر احتیاط واجب.

مظاهری: رجوع کنید به ذیل مسأله 2644.

*****

گلپایگانی، صافی: مسأله- اگر فرزند با اجازه پدر نذر کند، باید به آن نذر عمل نماید، بلکه اگر بدون اجازه او هم نذر کند، عمل کردن به آن نذر واجب است ولی اگر پدر از کاری منع کرده باشد و یا بعد از نذر از آن کار منع کند، آن نذر صحیح نیست.

خوئی، تبریزی، نوری: مسأله- اگر فرزند بدون اجازه پدر یا با اجازه او نذر کند، باید به آن نذر عمل نماید ولی اگر پدر (خوئی، تبریزی: یا مادر) از عملی که نذر کرده منعش کند، (خوئی، تبریزی: ظاهر این است که) نذرش منحل می شود.

.وحید: نذر او صحیح نیست .

مکارم: مسأله- نذر فرزند، احتیاجی به اجازه پدر ندارد، مگر اینکه کار او مایه آزار پدر باشد که در این صورت، نذر او صحیح نیست.

سیستانی: مسأله- در نذر فرزند، اجازه پدر شرط نیست، ولی اگر پدر یا مادر از عملی که نذر آن را کرده است منعش کنند –اگر نهی آنها از روی شفقت باشد و مخالفت موجب ایذاء آنها باشد- نذرش باطل می شود.

زنجانی: مسأله- اگر فرزند با اجازه پدر نذر کند، باید به آن نذر عمل نماید، بلکه بنابر احتیاط اگر بدون اذن او نذر کند، بکله اگر با نهی پدر نذر کند، عمل به آن نذر بنماید.

سبحانی: مسأله- هر گاه فرزند نذرى کند بدون این که به پدر خبر دهد، باید به آن نذر عمل نماید.

(مسأله 2647) انسان کاری را می تواند نذر کند که انجام آن برایش ممکن باشد، بنابراین کسی که نمی تواند پیاده کربلا برود، اگر نذر کند که پیاده برود، نذر او صحیح نیست1.

1- زنجانی: ولی اگر نذر کند که روزه ای بگیرد و بدون پیش بینی قبلی از انجام آن عاجز شود، باید آن را قضا کند و اگر ممکن نشد به مقدار یک مدّ طعام (مدّ           صاع است که مقدار آن در مسأله [1846] و [1991] بررسی شد) به فقیر صدقه بدهد.

مظاهری: رجوع کنید به ذیل مسأله 2642.

*****

سیستانی: مسأله- انسان کاری را می تواند نذر کند که انجام آن مقدور باشد، بنابراین کسی که مثلاً نمی تواند پیاده کربلا برود، اگر نذر کند که پیاده برود، نذر او صحیح نیست، و اگر در وقت نذر، مقدور باشد و بعداً عاجز شود، نذر باطل می شود و چیزی بر او نیست بجز در موردی  که نذر روزه کند که اگر از انجام ان عاجز شد احتیاط واجب آن است که یا به جای هر روز 750 گرم غذا به فقیری صدقه بدهد یا 5/1 کیلو به کسی بدهد که بجای او آن روزه را بگیرد.

بهجت: مسأله- باید به آنچه که نذر کرده قدرت و توانایی داشته باشد، بنابراین اگر به چیزی عقلاً یا عادتاً قدرت نداشت و نذر کرد، صحیح نیست.

مکارم: مسأله- نذر در مورد کارهایی  صحیح است که انجام آن ممکن باشد.

(مسأله 2648) اگر نذر کند که کار حرام یا مکروهی را انجام دهد، یا کار واجب یا مستحبّی راترک کند، نذر او صحیح نیست1.

این مسأله در رساله آیات عظام: سبحانی و مظاهری نیست.

1- زنجانی: ولی اگر نذر کند یک سال یا هر روز جمعه را مثلاً روزه بگیرد روزهایی را که روزه در آن صحیح نیست یا مکروه باید قضا نماید و اگر نتواند برای هر روز به مقدار یک مدّ طعام به فقیرصدقه دهد.

*****

مکارم: مسأله- کاری را که انسان نذر می کند، باید شرعاً مطلوب باشد، بنابراین نذر کار حرام، یا مکروه، یا ترک واجب و مستحبّ، صحیح نیست.

بهجت: مسأله- اگر نذر کند کاری را انجام دهد، باید بنابرأقرب، آن کار واجب یا مستحبّ باشد، پس اگر نذر کند کار مباحی انجام دهد، صحیح نیست، و اگر نذر کند کاری را ترک کند، باید آن کار حرام یا مکروه باشد.

مسائل اختصاصی

بهجت: مسأله 2135- اگر در نذر خصوصیت معیّنی قرار دهد مثلاً نذر کند این پول را در فلان مسجد مصرف کنم، یا فلان روز را روزه بگیرم، یا این مال را خرج روضه حضرت سیدالشهداء علیه السلام نمایم، باید به همان صورتی که نذر کرده عمل کند و مخالفت با آن نمی تواند بکند.

مکارم: مسأله 2282- فاضل: مسأله 2780- لازم نیست جزئیات و خصوصیات عملی که نذر کرده مطلوب باشد، همین اندازه که اصل آن شرعاً مطلوب باشد کافی است، مثلاً اگر نذر کند شب اوّل هر ماه نماز شب بخواند، صحیح است و باید به آن عمل کند، یا اگر نذر کند در محلّ خاصّی فقرا را اطعام نماید، باید مطابق آن عمل نماید.

(مسأله 2649) اگر نذر کند که کار مباحی را انجام دهد یا ترک نماید، چنانچه بجا آوردن آن و ترکش1 از هر جهت مساوی باشد، نذر او صحیح نیست و اگر انجام آن از جهتی2 بهتر باشد و انسان به قصد همان جهت نذر کند، مثلاً نذر کند غذایی را بخورد که برای عبادت قوّت بگیرد نذر او صحیح است. و نیز اگر ترک آن از جهتی3 بهتر باشد و انسان برای همان جهت نذر کند که آن را ترک نماید مثلاً برای این که دود مضرّ است4 نذر کند که آن را استعمال نکند، نذر او صحیح می باشد5.

این مسأله در رساله آیت الله بهجت نیست.

1 و 2 و 3- سیستانی: شرعاً...

4- فاضل: مثلاً برای این که سیگار مضرّ است...

سیستانی: مثلا برای اینکه دود مضر و مانع انجام وظائف شرعی به نحو احسن است...

وحید: مثلا برای آنکه دخانیات مضر است...

5- سیستانی: ولی اگر بعداً ترک استعمال دود برای او ضرر داشته باشد نذر او باطل می شود.

*****

مکارم: مسأله- کار مباحی که انجام و ترک آن از هر جهت مساوی است، نذر انجام آن صحیح نیست، ولی اگر انجام یا ترک آن، از جهتی بهتر باشد و به همان منظور نذر کند صحیح است، مثلاً نذر کند غذایی بخورد که برای عبادت قوّت بگیرد یا غذایی که مایه سستی بدن او برای انجام عبادت می شود، ترک نماید.

زنجانی: مسأله- اگر نذر کند که کار مباحی را انجام دهد یا ترک نماید، چنانچه بجا آوردن آن  و ترکش از هر جهت  مساوی باشد بنابراحتیاط واجب باسد به نذرش عمل کند و اگر انجام آن از جهتی بهتر باشد بی تردید نذر انجام ان صحیح است، بنابراین اگر کاری را نذر کند که ذاتاً انجام دادن و ترک آن یکسان است ولی عمل به نذر مقدمه ای است برای واجب یا مستحبّ و نذر کننده با عمل به نذر به واجب یا مستحبّی عمل خواهد نمود، بی اشکال نذر او صحیح است، هر چند به قصد انجام کار خوب نذر نکرده باشد، بنابراین اگر خوردن غذایی را نذر کند که سبب قوّت گرفتن برای عبادت می شود و نذر کننده با خوردن غذا، عبادت خواهد کرد نذر او صحیح است.

سبحانی: مسأله- نذر در صورتى صحیح است که انجام و یا ترک فعلى که به عهده گرفته، رجحان داشته باشد و همچنین نذر کارى که فعل و ترک آن مساوى است صحیح نیست.

مظاهری: مسأله- اگر نذر کند که کار مباحى را انجام دهد یا ترک نماید، اگر انجام آن از جهتى بهتر باشد مثلاً نذر کند در اطاق خلوتى نماز بخواند چون حضور قلب پیدا مى‏کند، نذر او صحیح است و نیز اگر ترک آن از جهتى بهتر باشد مثلاً براى اینکه دود مضر است نذر کند که آن را استعمال نکند نذر او صحیح مى‏باشد.

(مسأله 2650) اگر نذر کند نماز واجب1 خود را در جایی بخواند که به خودی خود ثواب نماز در آنجا زیاد نیست مثلاً نذر کند نماز را در اطاق بخواند، چنانچه خواندن در آنجا از جهتی2 بهتر باشد مثلاً بواسطه این که خلوت است انسان حضور قلب پیدا می کند، نذر صحیح است3.

این مسأله در رساله آیات عظام: بهجت، مکارم و مظاهری نیست.

1- زنجانی: یا مستحبّ...

2- سیستانی: شرعاً...

3- زنجانی: بلکه بنابر احتیاط واجب اگر آنجا هیچ امتیازی هم نداشته باشد باید به نذر عمل شود مگر نماز خواندن در آن محلّ از جهتی ناپسند باشد که نذر صحیح نیست.

سیستانی: اگر نذر او برای آن جهت باشد صحیح است.

وحید: نذر او به آن جهت صحیح است.

سبحانی: رجوع کنید به ذیل مسأله 2649.

(مسأله 2651) اگر نذر کند عملی را انجام دهد، باید همان طور که نذر کرده بجا آورد1 پس اگر نذر کند که روز اوّل ماه صدقه بدهد، یا روزه بگیرد، (یا نماز اوّل ماه بخواند2) چنانچه قبل از آن روز یا بعد از آن بجا آورد کفایت نمی کند. و نیز اگر نذر کند که وقتی مریض او خوب شد صدقه بدهد، چنانچه پیش از آن که خوب شود صدقه را بدهد کافی نیست.

این مسأله در رساله آیات عظام: بهجت, مکارم و سبحانی نیست.

1- مظاهری: پس اگر نذر کند که وقتى مریض او خوب شد صدقه بدهد، چنانچه پیش از آنکه خوب شود صدقه را بدهد کافى نیست.

2- [قسمت داخل پرانتز در رساله آیات عظام: گلپایگانی ،صافی و وحید نیست].

(مسأله 2652) اگر نذر کند روزه بگیرد ولی وقت و مقدار آن را معین نکند چنانچه یک روز روزه بگیرد کافی است، و اگر نذر کند نماز بخواند و مقدار و خصوصیات آن را معین نکند اگر یک نماز دو رکعتی بخواند1 کفایت می کند2 و اگر نذر کند صدقه بدهد و جنس و مقدار آن را معین نکند، اگر چیزی بدهد که بگویند صدقه داده، به نذر عمل کرده است و اگر نذر کند کاری بکند برای خدا بجا آورد، در صورتی که یک نماز بخواند یا یک روزه بگیرد، یا چیزی صدقه بدهد، نذر خود را انجام داده است.

این مسأله در رساله آیت الله بهجت نیست.

1- سیستانی: یا نماز وتر را بخواند...

2-مکارم: [و] نذر سایر کارهای خیر نیز همین گونه است. [پایان مسأله]

*****

مظاهری: مسأله- هرگاه نذر کند کار خیرى را انجام دهد ولى وقت و مقدار آن را معیّن نکند، مثلاً نذر کند که نماز بخواند و مقدار و خصوصیات آن را معیّن نکند خواندن یک نماز دو رکعتى کافى است.

(مسأله 2653) اگر نذر کند روز معینی را روزه بگیرد، باید همان روز را روزه بگیرد1 و چنانچه در آن روز مسافرت کند قضای آن روز بر او واجب است.

این مسأله در رساله آیت الله بهجت نیست.

1- سبحانی: و تا ناچار نباشد مسافرت نکند و چنانچه در آن روز براى ضرورت مسافرت کند، قضاى آن روز را بگیرد و کفّاره ندارد.

*****

اراکی: مسأله- اگر نذر کند روز معینی را روزه بگیرد  نمی تواند در آن روز مسافرت کند و اگربواسطه مسافرت روزه نگیرد، باید گذشته از قضای آن روز کفّاره هم بدهد  ولی اگر ناچار شود که مسافرت کند یا عذر دیگری مثل مرض یا حیض برای او پیش آید، قضای تنها کافی است.

گلپایگانی، صافی: مسأله- اگر نذر کند روز معینی را روزه بگیرد باید همان روز را روزه بگیردو نمی تواند در آن روز مسافرت کند و اگربواسطه مسافرت روزه نگیرد، باید گذشته از قضای آن روز کفّاره هم بدهد. یعنی یک بنده آزاد کند یا به شصت فقیر طعام دهد یا دو ماه پی در پی روزه بگیرد ولی اگر ناچار شود که مسافرت کند یا عذر دیگری مثل مرض یا حیض برای او پیش آید، قضای تنها کافی است.

.صافی:  و احوط در کفاره نذر برای عاجز از آزاد کردن بنده اطعام شصت مسکین است و اگر از آن عاجز بود جمع بین پوشاندن ده فقیر و دو ماه پی در پی روزه است  و با عجز از پوشاندن ده فقیر اکتفا به دو ماه روزه  نماید.

خوئی، تبریزی: مسأله- اگر نذر کند روز معینی را روزه بگیرد، باید همان روز را روزه بگیرد و در صورتی که عمداً روزه نگیرد باید گذشته از قضای آن روز کفّاره هم بدهد. (و أظهر این است که کفّاره اش کفّاره مخالفت یمین است چنان که خواهد آمد*) و لی در آن روز اختیاراً می تواند مسافرت کند و روزه را نگیرد و چنانچه در سفر باشد، لازم نیست قصد اقامه کرده و روزه بگیرد و در صورتی که از جهت سفر یا از جهت عذر دیگری مثل مرض یا حیض روزه نگیرد، لازم است روزه را قضا کند0.

. فاضل: و اگر در آن روز عذری داشت که نمی توانست روزه بگیرد، مثلاً حائض بود یا بیمار بود، آن روز را روزه نگیرد و تنها قضای آن را بگیرد و کفّاره ندارد. و همین طور می تواند در آن روز مسافرت کند، هر چند ناچار به آن مسافرت نباشد، ولی بعداً باید آن را قضا نماید و کفّاره ندارد.

*وحید: کفاره اش کفاره مخالفت قسم است چنانچه در مسأله [2670]خواهد آمد...

*[قسمت داخل پرانتز در رساله آیت الله سیستانی نیست]

0 سیستانی: ولی کفّاره ندارد.

 

0 وحید:  وهمچنین بنابراحتیاط واجب اگر از جهت حیض روزه نگیرد و در هر صورت کفّاره ندارد.

مکارم: مسأله- هرگاه نذر کند روز معینی را روزه بگیرد، احتیاط واجب آن است که آن روز سفر نکند تا بتواند روزه خود را بجا آورد و چنانچه در آن روز مسافرت کند، قضای آن روز بر او واجب است و احتیاط واجب آن است که کفّاره نیز بدهد.

زنجانی: مسأله- اگر نذر کند روز معیّنی را روزه بگیرد، باید همان روز را روزه بگیرد و نمی تواند در آن روز مسافرت کند و اگر بواسطه مسافرت روزه نگیرد، باید گذشته از قضای آن روز کفّاره هم بدهد یعنی یک بنده آزاد کند، یا به شصت فقیر یک مدّ طعام دهد یا دو ماه پی در پی روزه بگیرد، و اگر در آن روز ناچار شود که مسافرت کند و نتواند در سفر روزه بگیرد یا عذر دیگری مثل مرض یا حیض برای او پیش بیاید قضای تنها کافی است.

مظاهری: مسأله- اگر نذر کند روز معیّنى را روزه بگیرد و بدون عذر در آن روز مسافرت کند روزه آن روز بر او واجب نیست و قضا و کفّاره نیز ندارد و همچنین است اگر عذرى براى او پیدا شود مثل اینکه مریض شود یا زن حیض شود.

(مسأله 2654) اگر انسان از روی اختیار به نذر خود عمل نکند باید کفّاره بدهد1 یعنی یک بنده آزاد کند یا به شصت فقیر طعام دهد یا دو ماه پی در پی روزه بگیرد.

1- خوئی، تبریزی، سیستانی، وحید: [پایان مسأله]

گلپایگانی، صافی، زنجانی: باید به مقداری که در مسأله پیش گفته شد کفّاره بدهد.

مکارم: گناه کرده و باید کفّاره بدهد...

بهجت: و کفاره آن بنابر أظهر کفّاره قسم و بنابراحتیاط مستحبّ کفاره افطار عمدی روزه ماه رمضان است.

*****

مظاهری: مسأله- اگر انسان بدون عذر به نذر خود عمل نکند باید کفّاره بدهد و کفّاره آن کفّاره قسم است )ده فقیر را سیر نماید یا بپوشاند و اگر نتواند باید سه روز روزه بگیرد( مگر آنکه براى تخلّف نذر، کفّاره‏اى معیّن کند که در صورت تخلّف همان چیز بر او واجب مى‏شود.

(مسأله 2655) اگر نذر کند که تا وقت معیّنی عملی را ترک کند، بعد از گذشتن آن وقت می تواند آن عمل را بجا آورد و اگر پیش از گذشتن وقت از روی فراموشی یا ناچاری1 انجام دهد، چیزی بر او واجب نیست ولی باز هم لازم است که تا آن وقت آن عمل را بجا نیاورد و چنانچه (دوباره پیش از رسیدن آن وقت2) بدون عذر آن عمل را انجام دهد، باید به مقداری که در مسأله پیش گفته شد کفّاره بدهد3.

این مسأله در رساله آیات عظام: بهجت، سبحانی و مظاهری نیست.

1- مکارم: از روی فراموشی یا اجبار...

2- [قسمت داخل پرانتز در رساله آیت الله مکارم نیست]

3- خوئی، تبریزی، سیستانی، وحید: باید کفّاره بدهد.

گلپایگانی، صافی: باید به مقداری که درمسأله[2653] گفته شد کفّاره بدهد.

*****

زنجانی: مسأله- اگر نذر کند که تا وقت معیّنی عملی را ترک کند کفاره آن مانند کفاره افطار روزه ماه رمضان است ، پس بعد از گذشتن آن وقت می تواند آن عمل را بجا آورد و اگر پیش از گذشتن وقت از روی عمد یا عذر انجام دهد چنانچه دیگر هدفی از نذر برای ترک آن عمل در بقیه زمان  نباشد، لازم نیست در بقیّه مدّت آن را ترک نماید و اگر هدف از نذر ترک هنوز باقی باشد، بنابر احتیاط باید تا آخر وقت تعیین شده آن عمل را بجا نیاورد، و چنانچه دوباره پیش از رسیدن آن وقت بدون عذر آن عمل را انجام دهد، باید به مقداری که در دو مسأله پیش گفته شد کفّاره بدهد، و در این فرض اگر از اوّل بی عذر انجام داده باشد بی تردید باید  کفّاره دهد که بنابر احتیاط متعدّد است.

(مسأله 2656) کسی که نذر کرده عملی را ترک کند و وقتی برای آن معین نکرده است، اگر از روی فراموشی، یا ناچاری، یا ندانستن1، آن عمل را انجام دهد کفّاره بر او واجب نیست2. ولی چنانچه از روی اختیار آن را بجا آورد برای دفعه اوّل باید کفّاره بدهد3.

این مسأله در رساله آیات عظام: بهجت و سبحانی نیست.

1- خوئی، وحید: اگر از روی فراموشی یا ناچاری یا غفلت...

اراکی: اگر از روی فراموشی یا ناچاری یا ندانستن موضوع...

2- گلپایگانی، خوئی، تبریزی، صافی: ولی بعداً هر وقت از روی اختیار آن را بجا آورد، باید (گلپایگانی، صافی: به مقداری که در مسأله [2653]گفته شد) کفّاره بدهد.

سیستانی: اگر از روی فراموشی یا ناچاری یا غفلت یا اشتباه، آن عمل را انجام دهد، یا کسی او را مجبور کند یا جاهل قاصر باشد، کفّاره بر او واجب نیست، ولی نذر باقی است، پس اگر بعد از آن از روی اختیار آن را بجا آورد بایدکفّاره بدهد.

وحید: ، ولى بعد هر وقت از روى اختیار آن را به جا آورد باید کفّاره بدهد.

3- اراکی: چنانچه از روی اختیار آن را بجا آورد، در صورتی که نذر او به یک نذر برگردد، به این معنی که ترک عمل را یک واحد اعتبار کرده  و آن را نذر کرده است برای دفعه اوّل باید کفّاره بدهد و بعد از آن دیگر کفّاره ندارد و نذرش تمام می شود ولی اگر نذر او به چند نذر برگردد، به این معنی که ترکهای متعدّد اعتبار کرده و نذر کرده است، برای هر دفعه یک کفّاره بدهد و نذر او تمام نمی شود و اگر شک دارد که به صورت اوّل بوده یا دوم، بیش از یک کفّاره لازم نیست.

*****

فاضل: مسأله- کسی که نذر کرده عملی را مستمراً ترک کند، مثلاً نذر می کند که اصلاً سیگار نکشد، این نذر عرفاً یک نذر محسوب می شود، لذا اگر یک مرتبه سیگار کشید، نذر خود را شکسته و باید کفّاره نذر خود را بدهد و اگر مرتبه دیگر آن را انجام دهد، ربطی به نذر او ندارد. و گاهی اوقات، به نحوی نذر می کند که عرفاً چند نذر محسوب می شود مثل این که چند بار نذر کرده باشد، که در این صورت برای هر بار که عمل نکند، باید یک بار کفّاره بدهد و در آینده نیز رعایت نذر رابکند و اگر تردید داشته باشد که نذر او به چه نحوی بوده است، یک نذر محسوب می شود.

زنجانی: مسأله- کسی که نذر کرده عملی را ترک کند  وقتی برای آن معین نکرده است هرگاه آن عمل را انجام دهد باید به همان دستوری که در مسأله پیشین گذشت عمل کند

مکارم: مسأله- کسی که نذر کرده عملی را مستمرّاً ترک کند و زمانی برای آن معیّن ننموده، چنانچه از روی اختیار آن را بجا آورد برای دفعه اول باید کفّاره بدهد و اگر نذر او چنان بوده که هر دفعه از آن عمل، مستقلاً تحت نذر قرار داشته احتیاط واجب آن است که برای هر دفعه کفّاره ای بدهد، امّا اگر چنین قصدی نداشته، یا شک کند قصدش چگونه بوده یک کفّاره بیشتر واجب نیست.

مظاهری: مسأله- کسى که نذر کرده عملى را ترک کند، اگر از روى فراموشى یا ناچارى یا اشتباه آن عمل را انجام دهد کفّاره بر او واجب نیست.

(مسأله 2657) اگر نذر کند که در هر هفته روز معیّنی مثلاً روز جمعه را روزه بگیرد چنانچه یکی از جمعه ها عید فطر یا قربان باشد1 یا درروز جمعه عذر دیگری مانند حیض2 برای او پیدا شود، باید آن روز را روزه نگیرد و  قضای آن را بجا آورد3.

این مسأله در رساله آیات عظام:مظاهری و سبحانی نیست.

1- بهجت: که روزه گرفتن در آن حرام است، یا عذری جهت روزه گرفتن دارد، مثلاً حیض برای او پیدا شد، باید آن روز را روزه نگیرد، بلکه قضای آن را بجا آورد.

2- خوئی، تبریزی، سیستانی: مانند سفر یا حیض...

وحید: مانند سفر یا مرض...

3- زنجانی: و اگر نتوانست برای هر روز یک مدّ طعام به فقیر صدقه بدهد.

اراکی: و بنابر احتیاط...

وحید: و همچنین است بنابراحتیاط واجب اگر از جهت حیض روزه نگیرد.

مکارم: احتیاطا قضای آن را بجا آورد.

(مسأله 2658) اگر نذر کند که مقدار معینی صدقه بدهد چنانچه پیش از دادن صدقه بمیرد، باید آن مقدار را از مال او صدقه بدهند1.

این مسأله در رساله آیت الله سبحانی نیست.

1- خوئی، فاضل، سیستانی، تبریزی: لازم نیست آن مقدار را از مال او صدقه بدهند و بهتر این است که بالغین از ورثه، آن مقدار را از حصّه خود از طرف میّت صدقخ بدهند.

صافی: احتیاط لازم این است که کبار ورثه آن مقدار را از سهم خود از مال او صدقه دهند.

وحید: لازم نیست آن مقدار را از مال او صدقه بدهند ، ولى احتیاط مستحبّ این است که بالغین از ورثه آن مقدار را از حصه خود از طرف میت صدقه بدهند.

*****

مظاهری: مسأله- اگر به واسطه نذر چیزى بر ذمّه او آمده باشد و بمیرد لازم نیست ورثه آن نذر را ادا کنند گرچه میّت را برى الذمّه کردن بسیار شایسته است، ولى اگر چیز معیّنى را نذر کرده، باید ورثه آن را به مصرف نذر برسانند.

(مسأله 2659) اگر نذر کند که به فقیر معینی صدقه بدهد، نمی تواند آن را به فقیر دیگر بدهد و اگر آن فقیر بمیرد، بنابر احتیاط1 باید به ورثه او بدهد2.

این مساله در رساله آیت الله مظاهری نیست.

1-[عبارت «بنابراحتیاط» در رساله آیت الله بهجت نیست]

2-سیستانی: لازم نیست آن را به ورثه او بدهد.

وحید: احتیاط مستحبّ آن است که به ورثه او بدهد.

(مسأله 2660) اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان علیهم السلام مثلاً به زیارت حضرت أباعبدالله علیه السلام مشرف شود، چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست و اگر بواسطه عذری نتواند آن امام علیه السلام را زیارت کند، چیزی بر او واجب نیست.

این مسأله در رساله آیات عظام: بهجت ومظاهری نیست.

(مسأله 2661) کسی که نذر کرده زیارت برود و غسل زیارت و نماز آن را نذر نکرده، لازم نیست آنها را بجا آورد.

این مسأله در رساله آیات عظام: بهجت ،مظاهری وسبحانی نیست.

 (مسأله 2662) اگر برای حرم یکی از امامان یا امامزادگان چیزی نذر کند1 باید آن را به مصارف حرم برساند2 از قبیل فرش و پرده و روشنایی3 و اگر برای امام علیه السلام یا امامزاده نذر کند می تواند به خدّامی که مشغول خدمت هستند بدهد، چنانچه می تواند به مصارف حرم (یا سایر کارهای خیر به قصد بازگشت ثواب آن به منذور له4) برساند.

1-وحید: و مصرف معینى را در نظر نگرفته باشد باید آن را در تعمیر و روشنایى و فرش حرم و مانند اینها مصرف کند.

2- مکارم: از قبیل تعمیرات و فرش و روشنایی و خدّامی که مشغول خدمت هستد و مانند آن، ولی اگر چیزی برای خود امام علیه السلام یا امامزاده نذر کرده بی آنکه نام حرم را ببرد، می تواند علاوه بر اموری که ذکر شد صرف مجالس عزاداری و سوگواری یا نشر آثار آن بزرگواران، یا کمک به زوّار آنها یا هر کار دیگری که نسبتی با آنها دارد بکند.

گلپایگانی، بهجت، صافی: باید آن را درتعمیر و روشنایی و فرش و حرم و مانند اینها مصرف کند (گلپایگانی، صافی: یا به زوّار و خدّام آنان بدهد).

خوئی، تبریزی: باید آن را بنابر احتیاط در تعمیر و روشنایی و فرش حرم و مانند اینها مصرف کند.

3-اراکی: و تعمیر. [پایان مسأله]

سبحانی: و در صورت بی نیازی حرم می تواند به خدامی که مشغول خدمت هستند یا به زائران فقیر بدهد.

4-[قسمت داخل پرانتز در رساله آیت الله نوری نیست]

*****

سیستانی: مسأله- اگر برای حرم یکی از امامان یا امامزادگان نذر کند و مصرف معیّنی را در نظر نداشته باشد، باید  آن را در تعمیر و روشنایی و فرش حرم و مانند اینها مصرف کند و اگر ممکن نشد یا آن حرم بکلی بی نیاز بود، در راه کمک به زوّار مستمند آن حرم مصرف نماید.

زنجانی: مسأله- اگر برای حرم یکی از امامان یا امامزادگان چیزی نذر کند و مصرف معیّنی را در نظر نداشته باشد باید آن را در تعمیر و روشنایی و نظافت و فرش حرم و مانند اینها مصرف کند یا به زوّار و خدّام آن مشاهد مشرفه بدهد یاا برای سکنای زائران آن مشاهر مصرف کند و اگر این گونه کارها ممکن نشد، در مورد زائرانی که برای مراجعت به وطن به هزینه ای نیازمندند صرف نماید.

مظاهری: مسأله- اگر براى امام‏علیه السلام یا امامزاده و مانند آن نذر کند، همانگونه که مى‏تواند به مصارف حرم برساند، مى‏تواند با قصد اینکه براى آن امام‏علیه السلام باشد در مطلق کارهاى خیر مصرف کند.

(مسأله 2663) اگر برای خود امام علیه السلام چیزی نذر کند1، چنانچه مصرف معینی را قصد کرده باید به همان مصرف برساند و اگر مصرف معینی را قصد نکرده باید2 به فقرا و زوّار بدهد3، یا مسجد و مانند آن بسازد و ثواب آن را هدیه آن امام نماید4 و همچنین است اگر چیزی را برای امامزاده ای نذر کند5.

این مسأله در رساله ایت الله مظاهری نیست.

1- بهجت: اگر چیزی را برای یکی از امامان علیهم السلام نذر کند...

2- اراکی: بنابراحتیاط ...

3- فاضل: باید به فقرای شیعه و زوّار بدهد...

سبحانی: باید به زوار فقیر بدهد...

4- فاضل: و یا صرف مجالس عزاداری و سوگواری یا نشر آن بزرگوارن یا هر کار دیگری که نسبتی با آنها دارد بکند...

خوئی، تبریزی: اگر مصرف معیّنی را قصد نکرده، بهتر آن است که به مصرفی برساند که نسبتی با امام علیه السلام داشته باشد، مانند زوّار فقیر یا به مصارف حرم آن امام از قبیل تعمیر و مانند آن برساند...

نوری: اگر مصرف معینی را قصد نکرده، احتیاط واجب آن است که در صورت امکان آن را به مصرفی برساند که نسبتی به امام علیه السلام داشته باشد مانند زوّار فقیر یا به مصارف حرم از قبیل تعمیر و خدّام حرم یا عزاداری برای آن امام و مانند آن برساند...

5- نوری: و اگر این امر مککن نشد به فقرا به عنوان صدقه بدهد یا مسجد و امثال آن بسازد و ثواب آن را هدیه آن امام نماید.

وحید: اگر مصرف معینى را قصد نکرده باید به مصرفى برساند که نسبتى با امام (علیه السلام) داشته باشد ، مانند زوّار فقیر ، یا مصارف حرم آن امام (علیه السلام) از قبیل تعمیر و مانند آن ، و یا آنچه موجب تکریم و تعظیم آن امام (علیه السلام)است ، و احتیاط مستحبّ آن است که ثواب آن را هم هدیه براى آن امام (علیه السلام) کند ، و همچنین است اگر چیزى را براى امام زاده اى نذر کند.

مکارم: رجوع کنید به ذیل مسأله 2662.

*****

سیستانی: مسأله- اگر برای پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم یا یکی از ائمّه علیهم السلام یا یکی از امامزادگان یا علمای پیشین و مانند آنها چیزی را نذر کند، چنانچه مصرف معیّنی را قصد کرده است باید به همان مصرف برساند، و اگر مصرف معینی را قصد نکرده است باید به مصرفی برساند که نسبتی به آن حضرت علیه السلام داشته باشد، مثلاً بر زوّار فقیر او صرف نماید و یا به مصارف حرم او برساند و یا در امری که موجب اعلای نام اوست، صرف کند.

زنجانی: مسأله- اگر برای خود امام علیه السلام یا امامزاده ای چیزی نذر کند، چنانچه مصرف معیّنی را قصد کرده، باید به همان مصرف برساند و اگر مصرف معیّنی را قصد نکرده ظاهراً اگر در اموری که ارتباط خاصّی با امام علیه السلام یا با آن امامزاده دارد از قبیل عزاداری و جشن ولادت یا تعمیر حرم آن امام علیه السلام یا امامزاده و مانند آن صرف کند کفایت می کند و نیازی نیست قصد هدیه آن امام را بنماید، و اگر در مثل مسجد و پل مصرف کند و ثواب آن را به امام علیه السلام هدیه کند، کفایت آن محلّ بی اشکال است.

(مسأله 2664) گوسفندی را که برای صدقه، یا برای یکی از امامان علیهم السلام نذر کرده اند1 (پشم آن و مقداری که چاق می شود جزء نذر است و 2) اگر پیش از آن که به مصرف نذر برسد شیر بدهد، یا بچه بیاورد3 باید4 به مصرف نذر برسانند5.

1-مکارم: گوسفندی را که نذر کرده اند...

2-[قسمت داخل پرانتز در رساله آیات عظام: خوئی، گلپایگانی، صافی، سیستانی، وحید وتبریزی نیست]

3- خوئی، گلپایگانی، تبریزی، سیستانی، صافی، وحید: مال کسی است که آن را نذر کرده (سیستانی: مگر آن که قصدش اعم باشد)، ولی پشم گوسفند و مقدای که چاق می شود جزء نذر است.

4- فاضل، مکارم، نوری، سبحانی: بنابر احتیاط واجب...

5- اراکی: باید به مصرف نذر برساند اگر بعد از نذر، حمل برداشته، و اگر قبل از نذر بوده مال کسی است که آن را نذر کرده.

*****

بهجت: مسأله- هرگاه گوسفند معیّنی را برای صدقه، یا یکی از امامان نذر کند، پشم و چاقی و آنچه از او متولد می شود بعد از نذر، جزء نذر خواهد بود.

مظاهری: مسأله- هر چیز معیّنى که نذر روى آن آمده باشد نماء آن هم جزو نذر است مثلاً گوسفندى را که براى صدقه یا براى یکى از امامان و مانند اینها نذر کرده‏اند پشم، شیر، بچه آن و مقدارى که چاق مى‏شود جزو نذر است، مگر آن که فقط گوشت آن را نذر کرده باشند.

(مسأله 2665) هرگاه نذر کند که اگر مریض او خوب شود، یا مسافر او بیاید1 عملی را انجام دهد، چنانچه معلوم شود که پیش از نذر کردن، مریض خوب شده، یا مسافر آمده است2، عمل کردن به نذر لازم نیست3.

این مسأله در رساله آیت الله سبحانی نیست.

1- بهجت: مسافرش به سلامت برسد...

2- بهجت: مسافرش به سلامت برگشته...

3- مکارم، بهجت: واجب نیست.

*****

مظاهری: مسأله- هرگاه نذر کند کارى را انجام دهد چنانچه معلوم شود که آن کار مورد نداشته است یا مورد آن از بین رفته است، مثلاً نذر کند که اگر مریض او خوب شود عملى را انجام دهد بعد معلوم شود که پیش از نذر کردن مریض خوب شده، یا مالى را نذر جبهه کند ولى جنگ تمام شود، عمل کردن به آن نذر لازم نیست.

(مسأله 2666) اگر پدر یا مادر نذر کند که دختر خود را به سیّد شوهر دهد بعد از آن که دختر به تکلیف رسید احتیاط آن است که اگر بتوانند، او را راضی نمایند که به سیّد شوهر کند1.

این مسال دررساله آیات عظام: بهجت، سبحانی و فاضل نیست.

1- خوئی، گلپایگانی، صافی، نوری، وحید: اختیار با خود اوست و نذر آنان اعتبار ندارد.

مکارم: نذر آنها اعتباری ندارد و هنگامی که دختر به حدّ بلوغ رسید، اختیار با خود اوست.

مظاهری: نذر آنها اعتبارى ندارد، و هنگامى که دختر به حدّ بلوغ رسید اختیار با خود اوست.

*****

تبریزی: مسأله- اگر مادر نذر کند که دختر خود را به سیّد شوهر دهد، نذر او باطل است و اگر پدر نذر کند و قصدش آن باشد که اگر سیّدی برای خواستگاری بیاید که تزویج دخترش به او ضرری ندارد، قبول کند، نذرش صحیح است و در غیر این صورت باطل است و در هر حال، اگر خواستگار غیر سیّد پیدا شود که تزویج دختر به او ضرری ندارد، پدر می تواند قبول کند.

زنجانی: مسأله- اگر پدر یا مادر نذر کنند که دختر خود را به سیّد شوهر دهد، اگر مصلحت فرزند باشد باید به نذرشان عمل کنند، بلکه بنابراحتیاط واجب اگر انجام نذر با ترک آن یکسان باشد باید به آن عمل کرد، بعد از آن که دختر به تکلیف رسید در فرضی که اختیار ازدواج با خود دختر است، باید او را راضی کنند و اگر راضی کردن دختر ممکن نشد نذر باطل خواهد بود.

سیستانی: مسأله- اگر پدر یا مادر نذر کند که دختر خود را به سیّد یا کس دیگری شوهر دهد، نذر آنان نسبت به دختر اعتبار ندارد و تکلیفی بر او ثابت نمی کند.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -