انهار
انهار
مطالب خواندنی

وفات آیة‏اللَّه «ميرزاهاشم آملي» (1413 ق)

بزرگ نمایی کوچک نمایی
رحلت آيت ‏اللَّه "ميرزاهاشم آملي" فقيه نامدار شيعه(1413 ق)رحلت آيت ‏اللَّه "ميرزاهاشم آملي" فقيه نامدار شيعه(1413 ق)
آيت اللَّه ميرزا هاشم آملي در سال 1322 قمري در روستاي "پردمِهِ لاريجان" آمل ديده به جهان گشود. پس از آموختن قرآن و گذراندن تحصيلات ابتدايى، علاقه ‏ي سرشار او به علوم ديني، وي را به آمل و از آن جا به تهران كشاند. در مدرسه‏ ي علميه ‏ي سپه سالار تهران كه در آن زمان زير نظر آيت‏ اللَّه سيد حسن مدرس اداره مي‏شد اقامت نمود. وي به علت هوش و ذكاوت زيادش در تهران از محضر اساتيدي چون سيدمحمد تنكابني و ميرزا ابوالحسن شعراني استفاده نمود. پس از مدتي به قم عزيمت نمود و از محضر اساتيدي چون آيت ‏اللَّه حائري، حجت كوه كمره ‏اي و شاه آبادي استفاده شاياني برد. پس از اخذ اجازه‏ ي اجتهاد، به نجف اشرف مشرف شد و از دروس فقه و اصول ميرزاي نائيني، سيدابوالحسن اصفهاني و آقاضياء عراقي كسب فيض نمود. اين عالم رباني و فقيه بزرگوار علاوه بر تحصيل به تدريس نيز پرداخت و بعدها حلقه ‏ي درس خارجِ خود را تشكيل داد. حضرات آيات ميرزا جواد تبريزي، ناصر مكارم شيرازي، عبداللَّه جوادي آملي، احمد آذري قمي، سيد جعفر كريمي، هادي معرفت، اسماعيل صالحي مازندراني، سيد علي محقق داماد، محمد محمدي گيلاني و ده‏ها عالم فاضل از جمله شاگردان اين بزرگوار مي‏باشند. ميرزا هاشم آملي همچنين در امور سياسي و مبارزه عليه رژيم ستم‏شاهي بسيار فعال بود و نقش مثبتي در حمايت از امام راحل(ره) و انقلاب اسلامي داشته است. آثاري چون بدايعُ الافكار، حاشيه بر عُروةُ الوُثقي، كتاب الصلاة و تقريرات دروس آيت ‏اللَّه حائري از وي به جاي مانده است. سرانجام اين عالم رباني در چهارم رمضان سال 1413 ق برابر با هفتم اسفند 1371 ش در 91 سالگي دار فاني راوداع گفت و در مسجد بالاسرِ حرم حضرت معصومه(س) به خاك سپرده شد.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -