انهار
انهار
مطالب خواندنی

مضاف

بزرگ نمایی کوچک نمایی

١ – تطهیر مخرج بول با محلول آب و سرکه

سؤال: باسلام چنانچه خانمی به توصیه پزشک جهت طهارت خود در دستشویی از محلول آب و کمی سرکه استفاده کند آیا محل شسته شده پاک است یا آن آب مضاف محسوب شده و پاک کننده نیست؟

جواب: در صورتی که آب بوی سرکه دهد مضاف شده و باعث تطهیر نیست می تواند قبلا خود را با آب معمولی تطهیر کند و بعد با آن محلول بشوید.

٢ – تغییر رنگ آب لوله کشی به واسطه کلر

سؤال: گاهى از اوقات آبى که از شیر خارج مى شود، به علّت وجود کلر، یا چیزهایى دیگر، رنگ آب ندارد. آیا این آب مضاف به حساب مى آید؟ آیا وضو با چنین آبى جایز است؟

جواب: چنین آبى مضاف نیست; و وضو با آن اشکالى ندارد

٣ – حکم آب سفید رنگی که ابتدا از لوله خارج می شود

سؤال: گاه آبى که از لوله خارج مى شود کاملاً به رنگ سفید است; ولى هرگاه چند لحظه در ظرفى بماند صاف و بى رنگ مى شود، آیا این آب در ابتدا مضاف است؟

جواب: مضاف نیست و حبابهاى هوا است که آن را به این صورت درآورده است.

٤ – تطهیر با آب دریا

سؤال: با توجّه به این که درصد نمک آب خلیج فارس و دریاى عمان و بسیارى ازدریاهاى دیگر بالاست به طورى که در هر متر مکعب آن 200/3 کیلو گرم نمک وجود دارد، آیا این آب حکم آب مضاف را دارد؟

جواب: این گونه آبها مضاف نیست و شستشو با آن موجب طهارت است.

٥ – نجس شدن دریاچه های مضاف

سؤال: با توجه به اینکه دریاچه هایی مانند ارومیه و امثال آن مضاف هستند اگر نجس شوند چه حکمی دارد؟

جواب: ما معتقدیم در آب های مضاف اگر وسیله گسترده باشد تمام آن نجس نمی شود.

٦ – آب دریاچه نمک برای وضو و غسل

سؤال: دریاچه های نمک مانند دریاچه ارومیه در احکام نجاست و طهارت، حکم آب مضاف را دارند؟ آیا می توان با آن غسل و وضو انجام داد؟

جواب: نمی شود وضو و غسل کرد و چیزی را با آن طاهر کرد.

٧ – شک در مضاف یا مطلق بودن آب

سؤال: اگر ندانیم آبی مضاف است یا مطلق، چه حکمی دارد؟

جواب: نمی توان با آن وضو یا غسل انجام داد یا چیزی را آب کشید؛ مگر اینکه حالت سابقه آن، مطلق بوده باشد.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -