انهار
انهار
مطالب خواندنی

لمس اسماى متبركه

بزرگ نمایی کوچک نمایی

لمس اسم پيامبران و ائمّه ـ عليهم السّلام ـ بدون وضو

سؤال 684. آيا اسم امامان و پيامبران را اگر به زبانى ديگر نوشته شده باشد، بدون وضو مى شود لمس كرد؟

جواب: اگر به نحو ترجمه وصفى نباشد فرق نمى كند و احوط عدم مسّ بدون طهارت است.

سؤال 685. آيا دست كشيدن به اسامى انبياء ـ عليهم السّلام ـ نيز حكم اسامى ائمّه ى اطهار ـ عليهم السّلام ـ را دارد؟

جواب: بله.

سؤال 686. آيا آرم جمهورى اسلامى ايران ـ كه نمادى از كلمه ى «لا اله الاّ اللّه » است ـ را مى توان بدون وضو دست زد؟

جواب: جايز نيست.

سؤال 687. آرم جمهورى اسلامى كه در بعض ميادين نصب مى شود، اگر سايه ى آن روى زمين افتاده باشد آيا مى توان از روى آن ردّ شد؟

جواب: لمس بدون طهارت مانعى ندارد. بله؛ اگر راه رفتن بر روى سايه، هتك به حساب مى آيد، اجتناب شود.

لمس سه نقطه اى كه به جاى لفظ جلاله ى اللّه  نوشته مى شود

سؤال 688. مسّ سه نقطه [...] و يا [ا...] كه جايگزين نام اللّه  شده اند، چه صورتى دارد؟

جواب: اشكال ندارد، ولى اگر حرف الف به نيّت جزو اسم جلاله نوشته شده باشد، جايز نيست.

عدم جواز مسّ «بسمه تعالى»

سؤال 689. آيا كلمه «بسمه تعالى» را بدون وضو مى توان مسّ نمود؟

جواب: نمى توان بدون وضو مسّ كرد، به خاطر وجود ضمير در آن.

مسّ اسماى الهى

سؤال 690. مسّ اسماء اللّه  تعالى كه مضاف اليه واقع مى شود بدون طهارت، احتياط در ترك آن است. آيا اسمايى كه منسوب واقع مى شود، چه حكمى دارند؟

جواب: همين احتياط جارى است.

لمس كردن القاب معصومين ـ عليهم السّلام ـ

سؤال 691. لمس كردن القاب معصومين مثل رضا، صادق، كاظم و... ـ عليه السّلام ـ براى شخصى كه وضو ندارد، چه حكمى دارد؟

جواب: جايز نيست، بنابر احتياط.

پول هاى منقّش به نام هاى معصومين ـ عليهم السّلام ـ

سؤال 692. لمس كردن پول منقّش به نام هاى معصومين ـ عليهم السّلام ـ و يا اسامى جلاله براى شخص بدون وضو چه حكمى دارد؟

جواب: جايز نيست، بنابر احتياط.

استفاده از گردن بند يا اسم خداوند متعال يا معصومين ـ عليهم السّلام ـ

سؤال 693. انداختن گردن بند به گردن كه به نام هاى خداوند و يا معصومين منقّش است، چه حكمى دارد؟

جواب: تماس بدن غير متطهّر به آن اسامى، جايز نيست.

عدد 110

سؤال 694. گاهى عدد 110 را به نشان نام مبارك حضرت اميرالمؤمنين مى نويسند. آيا احترام اين عدد لازم است؟ يعنى بدون وضو لمس آن جايز نيست؟ و اگر اين عدد به زبان ها و سبك هاى غير متعارف نوشته شده باشد چه طور؟

جواب: مانعى ندارد.

خال كوبى اسامى ائمه

سؤال 695. خالكوبى اسامى حضرات معصومين ـ عليهم السّلام ـ اگر براى ارادت قلبى باشد، چه حكمى دارد؟

جواب: جايز نيست، به اعتبار لوازمش.

تمثال پيامبر در گردن بند

سؤال 696. آيا انداختن گردن بند به نقش پيامبر اكرم ـ صلّى اللّه عليه وآله وسلّم ـ توسط زنان اشكال دارد؟

جواب: در صورتى كه تمثال حك شده آن حضرت باشد، از حيث مسّ اشكال ندارد، ولى اگر اسم آن حضرت حك گرديده است، بايد از تماس بدن بدون طهارت با آن پرهيز نمايند.

تايپ اسماى متبركه

سؤال 697. آيا كسانى كه اسماى جلاله خداوند متعال يا آيات قرآنى يا نام هاى معصومين ـ عليهم السّلام ـ را تايپ مى كنند، بايد وضو داشته باشد؟

جواب: در صورت عدم تماس مستقيم دست با اسماء، طهارت لازم نيست.

دست كشيدن به ترجمه قرآن

سؤال 698. آيا دست كشيدن به قرآن انگليسى طهارت مى خواهد؟

جواب: خير.

مس قرآن توسط افرادى كه وضوى كامل ندارند

سؤال 699. مس قرآن توسط دانش آموزانى كه وضويشان كامل و صحيح نيست، چه حكمى دارد؟ وظيفه مربّى آن ها چيست؟

جواب: اگر مكلف و بالغ باشند، بايد با وضوى صحيح مسّ كنند.

مس بى وضوى «عبداللّه » و «حبيب اللّه »

سؤال 700. مس كلمه عبداللّه  و حبيب اللّه  بدون وضو چه حكمى دارد؟

جواب: مس كلمه ى «اللّه » در چنين اسم ها و كلماتى بدون طهارت جايز نيست، بنابر احتياط.

نگارش لفظ جلاله و مسح آن به وسيله حروف بريل

سؤال 701. آيا نابينايان مى توانند الفاظ جلاله اى را كه با خط بريل نوشته شده بدون طهارت مس كنند؟

جواب: اگر آن لفظ مشخص و خوانا باشد، مسّ آن بدون طهارت، حرام است.

فرش هايى كه لفظ جلاله روى آن ها بافته شده است

سؤال 702. اگر روى فرشى لفظ جلاله بافته شده باشد، آيا پا گذاشتن روى آن اشكال دارد؟ آيا شخص جنب و حايض مى تواند روى آن را لمس كند؟

جواب: جايز نيست.

بى احترامى به امامان

سؤال 703. روى بعضى از سكه ها اسم مبارك امام رضا ـ عليه السّلام ـ ثبت شده است، آيا لمس آن ها بدون طهارت جايز است؟

جواب: جايز نيست، بنابر احوط. (مسأله ى 323 رساله).

فاميل هاى منسوب به ائمه ـ عليهم السّلام ـ

سؤال 704. برخى از فاميلى ها منسوب به ائمه ـ عليهم السّلام ـ است مثل حسينى، فاطمى، كاظمى، و يا تركيباتى از اسماءاللّه  در آن به كار رفته، هم چون عبداللهى امر اللهى، و... آيا نوشتن، دست كشيدن بدون وضو، و زير دست و پا انداختن چنين فاميلى هايى اشكال دارد؟

جواب: در آن چه اسم خدا دارد، واجب الاحترام است و در منسوب به ائمه ـ عليهم السّلام ـ اگر مقصود از منسوب اليه همان ائمه باشند، احترام آن ها هم لازم است.

آب كشيدن قرآن

سؤال 254. آب كشيدن قرآن نجس، در صورت از بين رفتن آن پس از آب كشى چه حكمى دارد؟

جواب: آب كشيدن قرآن نجس لازم است، هر چند قرآن غير قابل استفاده شود.

حرمت نوشتن قرآن با خون يا نجس ديگر يا متنجّس

سؤال 255. نوشتن قرآن با خون يا نجس يا متنجّس ديگر چه حكمى دارد؟

جواب: حرام است و حرمت آن از نجس كردن قرآن شديدتر است و محو آن لازم است.

دست زدن به قسمتى از اسامى متبرّكه

سؤال 256. آيه و يا كلمه اى از قرآن مانند «اللّه » قيچى شده است، دست زدن بدون وضو به آن آيه يا كلمه اشكال دارد؟

جواب: جايز نيست.

سؤال 257. آيا دست زدن به كلماتى مانند «بسمه تعالى» يا «هو» يا كلمات فارسى مانند «خدا» و غيره بدون وضو اشكال دارد؟

جواب: جايز نيست.

اسامى متبرّكه به زبان هاى ديگر

سؤال 258. آيا كلماتى مانند «بسمه تعالى» و «اللّه » كه به زبان هاى خارجى نوشته شوند، جزو اسماى متبرّكه محسوب مى شوند.

جواب: بله، جزو اسماى متبركه محسوب مى شوند.

سايه اسامى و عبارات متبرّكه

سؤال 259. آيا دست زدن به سايه ى آيه ى قرآن كه مثلاً روى در حياط، آهن برى شده، بدون وضو اشكال دارد؟

جواب: ظاهرا اشكالى ندارد.

دست زدن به آب با وجود كاغذ قرآن

سؤال 260. دست زدن بدون وضو به آبى كه چند ورق از قرآن يا كلمه «اللّه » در آن افتاده است، چه حكمى دارد؟

جواب: اشكال ندارد.

دفن و سوزاندن قرآن

سؤال 261. دفن كردن يا سوزاندن قرآنى كه قابل استفاده نيست چه حكمى دارد؟

جواب: بايد در جايى كه موجب هتك و يا نجاست نشود دفن نمود و از سوزاندن اجتناب كرد.

نشستن روى روزنامه

سؤال 262. آيا اگر شخصى بر روى روزنامه اى بنشيند كه ممكن است آيه يا حديثى روى آن نوشته شده باشد، اشكال دارد؟

جواب: در صورت يقين يا اطمينان به چنين نوشتارى از كارهايى كه موجب هتك است، بايد اجتناب نمود.

دور ريختن روزنامه با اسامى متبركه

سؤال 263. دور ريختن روزنامه يا كاغذهاى باطله كه داراى اسماى متبركه است، چه حكمى دارد؟

جواب: از كارهايى كه موجب هتك است بايد اجتناب نمود.

استفاده از روزنامه براى بسته بندى

سؤال 264. آيا استفاده كردن از روزنامه و مجلات باطله كه داراى اسامى متبركه و ائمه ـ عليهم السّلام ـ هستند، براى بسته بندى كردن سبزى جات يا پاك كردن شيشه و... اشكال دارد؟

جواب: در صورت عدم علم به وجود چنين اسمايى در آن ها، اشكال ندارد.

چاپ الفاظ متبركه بر اشياء

سؤال 265. چاپ كردن الفاظ جلاله و ائمه ـ عليهم السّلام ـ بر روى جاكليدى يا وسايل ديگر، چه حكمى دارد؟

جواب: در صورتى كه موارد استفاده آن، هتك محسوب نشود، بى اشكال است.

محو اسماى متبرّكه

سؤال 266. از چه طريقى مى شود اسماى متبركه را از بين برد؟ آيا خط كشيدن روى آن ها كافى است؟

جواب: بايد به نحوى كه موجب هتك نشود به طور كامل آن را محو كند و يا در رودخانه يا چاه تميز بيندازد.

پاره كردن اسماى متبركه

سؤال 267. قطعه قطعه كردن اسماى متبركه كه غير قابل خواندن شوند چه حكمى دارد؟ و آيا محو كردن اسماى مباركه و آيات قرآن و ساقط شدن حكم آن ها با حذف و اضافه كردن حروف كافى است؟

جواب: پاره كردن آن ها جايز نيست، ولى محو كردن آن ها جايز است.

اسماى متبركه افتاده در معابر عمومى

سؤال 268. در مورد اسامى متبرّكه كه در خيابان ها بر روى زمين افتاده، آيا مسؤوليتى بر عهده كسى كه آن را ببيند هست يا خير؟ و نيز براى رفع اين مشكل چه بايد بكنيم؟

جواب: كسى كه آن ها را ببيند بايد آن ها را بردارد و احترام كند.

اسماى حك شده بر محصولات آستان قدس رضوى

سؤال 269. آستان قدس رضوى داراى كارخانه ها و محصولات فراوانى است كه از جمله آن ها كيك، ماست، و... بر تمام بسته ها، كارتن ها و ظروف اين محصولات آرم «آستان قدس رضوى» حك شده است، آيا چاپ عنوان «رضوى» بر بسته هايى كه قطعا در زباله و زير دست و پا ريخته مى شود جايز است؟ و آيا عابرين موظف به جمع آورى چنين نوشته هايى از سطح خيابان ها و معابر هستند؟ در صورت عسر و حرج در اين باب تكليف چيست؟

جواب: اسم منسوب به امامان ـ مانند رضوى ـ هم مورد احتياط است.

اطمينان از عدم اسماى جلاله در اوراق

سؤال 270. آيا هنگام انداختن اوراق امتحانى تصحيح شده در زباله يا سوزاندن آن ها، بايد اطمينان حاصل شود كه اسماى متبركه در آن ها نباشد؟

جواب: خير، عدم اطمينان به بودن، رفع كننده تكليف است.

انداختن اسماى متبركه در جوى آب

سؤال 271. انداختن اسماى متبركه در نهرها و جوى ها چه حكمى دارد؟

جواب: اگر آب جارى دارد، مانعى ندارد.

افتادن سكه منقوش به اسم ائمه در دست شويى

سؤال 272. اگر سكه ى 10 تومانى كه نام مبارك حضرت رضا ـ عليه السّلام ـ روى آن است در دستشويى بيفتد و نتوان آن را بيرون آورد وظيفه ما چيست؟

جواب: بيرون آوردن و آب كشيدن آن اگرچه خرج داشته باشد، بر كسى كه آن را انداخته واجب است و اگر او اين كار را نكرد يا نتوانست انجام دهد، بر ديگران واجب مى شود و خرج آن از بيت المال داده مى شود و اگر بيرون آوردن آن ممكن نباشد، كسانى كه مطلع هستند نبايد به آن مستراح بروند ولى وجوب اعلام، محل تأمل است.

بلعيدن صفحه ى قرآن توسط حيوانِ حلال گوشت

سؤال 273. اگر حيوان حلال گوشتى صفحه اى از قرآن را ببلعد وظيفه صاحب حيوان چيست؟

جواب: ظاهرا وظيفه اى ندارد.

خمير كردن قرآن هاى كهنه

سؤال 274. آيا شرعا قرار دادن قرآن هاى قديمى و بدون استفاده در دستگاه هايى براى خمير كردن آن ها جايز است؟

جواب: جايز نيست.

حك آيه ى قرآن بر قبرها

سؤال 275. حك كردن آيات قرآن روى قبرها چه حكمى دارد؟

جواب: اگر محل عبور و مرور است، جايز نيست.

سؤال 276. آيا مسؤولان گورستان مى توانند از حك كردن آيات قرآن روى قبرها جلوگيرى كنند؟

جواب: بله مى توانند بلكه اگر در مورد هتك است واجب است جلوگيرى نمايند.

سؤال 277. محو كردن لفظ جلاله «اللّه » يا آيه ى قرآن روى سنگ هاى قبر بدون اجازه ى صاحب آن ها، در صورت دست رسى نداشتن به آن ها، چه حكمى دارد؟

جواب: اگر در معرض هتك است، جايز است.

آب كردن قطعه طلايى داراى اسم جلاله يا قرآن

سؤال 278. گاهى روى قطعه يا شمش طلا، قرآن يا اسم جلاله حكّ شده است. آب كردن چنين طلاهايى شرعا چه حكمى دارد؟

جواب: اگر موجب هتك آن نباشد اشكال ندارد، مانند محو كردن آن ها.

نجس شدن نوار قرآن

سؤال 279. اگر نوارهايى كه آيات قرآن در آن ها ضبط شده است در فاضلاب بيفتد يا بسوزد، وظيفه ى ما چيست؟

جواب: حفظ حرمت آن ها خوب است.

قرار دادن قرآن در اختيار كافر

سؤال 280. آيا جايز است كه معلّمين، قرآن را در اختيار دانش آموزان بهايى، يا اهل كتاب قرار دهند؟

جواب: اشكال دارد.

خال كوبى

سؤال 281. آيا خال كوبى روى بدن و هم چنين خال كوبى اسم هاى ائمه ـ عليهم السّلام ـ روى بدن اشكال دارد؟ آيا نجس نمودن و يا دست كشيدن بدون طهارت بر آن ها حرام است؟

جواب: خال كوبى اگر مشتمل بر ضرر رساندن قابل توجه به نفس نيست، اشكال ندارد و اما خال كوبى اسامى ائمه ـ عليهم السّلام ـ و نجس نمودن يا دست كشيدن بدون طهارت بر آن ها، اشكال دارد.

استفاده از ظرف هاى داراى آيه هاى قرآن

سؤال 282. حكم استفاده از ظروفى كه آيه هاى قرآن در آن ها حكّ شده است، چيست؟

جواب: اگر موجب نجس شدن نباشد مانعى ندارد، بلكه گاهى به آن ها تبرّك هم مى شود.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  
 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -