انهار
انهار
مطالب خواندنی

احکام تیمم

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 190 :شخص جنب كه در شب دسترسى به آب ندارد، آيا مى تواند جهت نماز شب تيمم كند؟

جواب: بلى، در صورتى كه مى داند تا اذان صبح نمى تواند غسل كند مى تواند با تيمم نماز شب را بخواند.

سؤال 191 :كيفيت تيمم دادن نايب را بيان فرماييد؟

جواب: به اين طريق است كه نايب دستهاى كسى را كه نمى تواند تيمم كند در صورت امكان به زمين يا چيزهايى كه تيمّم بر آن صحيح است بزند و به پيشانى و پشت دستهاى او بكشد و اگر دستهاى او قابل حركت نيست نايب دستهاى خود را به زمين بزند و به پيشانى و پشت دستهاى او بكشد.

سؤال 192 :آيا تيمم بر موزاييك و يا بر سنگ مرمر صحيح است؟

جواب: تيمم بر خاك و سنگ و ريگ صحيح است و با نبودن آنها بر موزاييك مانع ندارد.

سؤال 193 :كسى كه به خاطر بيمارى، ناگزير از تيمّم شده است، اگر قبل از شروع به نماز، بتواند وضو يا غسل كند، تكليف چيست؟

جواب: اگر قبل از شروع به نماز عذر مجوز تيمم بر طرف شود تيمّم باطل مى شود و بايد وضو بگيرد.

سؤال 194 :شخصى كه به علّت بيمارى، براى انجام وضو و غسل، نمى تواند از آب سرد استفاده كند و آب گرم در دسترس نباشد، چنانچه تيمم كرد، تكليف او در دو مورد زير، بعد از امكان استفاده از آبگرم چيست؟

الف ـ قبل از نماز صبح؟

ب ـ بعد از نماز؟

جواب: الف: تيمم باطل است.

ب: نماز صحيح است.

سؤال 195 :اگر بيمار به جهت خوف از ضرر، تيمم جبيره اى انجام دهد و پس از نماز معلوم شود خوف او بى مورد بوده است، چه تكليفى دارد؟

جواب: اعاده نماز لازم نيست، ولى اگر اعاده كند بهتر است.

سؤال 196 :آيا توصيه پزشك و پرستار، به بيمار مبنى بر ضرر داشتن روزه و يا حركت اعضا و استعمال آب براى وضو و نماز، از نظر شرعى مجوّز محسوب مى شود يا نه؟

جواب: چنانچه متخصص و متعهد باشد، گفته وى را لازم است قبول كرد.

سؤال 197 :آيا با تيمم بدل از غسل جنابت مى توان وارد مسجد شد و يا در نماز جماعت شركت كرد؟

جواب: مادامى كه عذر باقى است ورود به مسجد و شركت در نماز جماعت اشكال ندارد. ولى اگر به علت ضيق وقت تيمم كرده تنها به مقدار خواند نماز واجب مى تواند در مسجد بماند.

سؤال 198 :با توجّه به اينكه برخى از فتاوى، منوط به عنوان «ضرورت» و «عسر و حرج» مى گردد، خواهشمند است مقصود از اين دو عنوان را بيان فرماييد

جواب: ضرورت به معناى ناچارى و نياز و احتياج است و موارد فرق مى كند و داراى مراتبى است.عسر به معناى سختى و فشار و مشكل و دشوار بودن است و مراتبى دارد. حرج به معناى تنگنا و جبر و واداشتن و گناه است. فعل حرجى يعنى كارى طاقت فرسا و مشقّت دار و حرج هم مراتبى دارد و موارد بكار بردن اينها متفاوت است كه بايد مورد توجه قرار داد، و اثر مترتب كرد


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -