انهار
انهار
مطالب خواندنی

احکام چیزهایی که روزه را باطل می کند

بزرگ نمایی کوچک نمایی

احکام چیزهایی که روزه را باطل می کند

مسأله 1653- اگر انسان عمداً و از روی اختیار کاری که روزه را باطل می کند انجام دهد روزه او باطل می شود1، و چنانچه از روی عمد نباشد اشکال ندارد2، ولی جنب اگر بخواهد و به تفصیلی که در مسأله 31630 گفته شد تا اذان صبح غسل نکند روزه او باطل است4.

این مسأله در رساله آیات عظام: بهجت و سبحانی نیست

1- نوری: چه عالم باشد چه جاهل حتی بنابراحتیاط واجب در مورد جاهل قاصر...

2- فاضل: و فرقی نمی کند بین روزه ماه رمضان و غیر آن و بین روزه واجب و مستحب...

مکارم: هرگاه یکی از امور نه گانه ای را که قبلاً گفته شد، سهواً یا بدون اختیار بجا آورد روزه اش صحیح است...

زنجانی: چنانچه از روی عمد نباشد یا متوجه نباشد که روزه  است روزه اش باطل نمی شود، ولی بقاء بر جنابت در سه مورد باعث بطلان روزه می گردد، هر چند عمدی نباشد:

1- بقاء بر جنابت در خواب دوم به بعد.(با توضیحی که در مسأله 1630 و 1631 گذشت).

 2- قضای ماه رمضان.

3- اگر غسل جنابت را فراموش کند و پس از گذشتن ماه رمضان متوجه شود و همچنین است اگر برای خنک شدن یا بی جهت آب در دهان بگرداند و بی اختیار فرو رود به تفصیلی که در مسأله [1688] می آید.

3- وحید: در مسأله [1628]...

4- سیستانی: و چنانچه انسان نداند که بعضی از آنچه گفته شد روزه را باطل می کند اگر در این جهل کوتاهی نکرده باشد و تردیدی هم نداشته باشد یا آنکه اعتماد بر حجت شرعی داشته باشد اگر آن چیز را انجام دهد روزه اش باطل نمی شود مگر در خوردن و آشامیدن و جماع.

*****

مظاهری: مسأله- اگر انسان از روی ندانستن مسأله کاری که روزه را باطل می کند انجام دهد گرچه در یاد گرفتن مسأله کوتاهی کرده باشد روزه او صحیح است ولی معصیت کرده است.

مسأله 1654- اگر روزه دار سهواً یکی از کارهایی که روزه را باطل می کند انجام دهد 1و به خیال اینکه2 روزه اش باطل شده عمداً دوباره یکی از آنها را بجا آورد، روزه او باطل می شود3.

این مسأله در رساله آیت الله بهجت نیست

1- زنجانی:وبه خیال اینکه روزه اش باطل شده درادامه روزنیت روزه نکند روزه اش باطل است هرچند کاری که روزه راباطل می کند انجام ندهد

2-سیستانی: به اعتقاد اینکه...

مکارم:به گمان اینکه ...

3- مکارم: روزه اش باطل نمی شود، ولی احتیاط مستحب، قضای آن است.

سیستانی: حکم مسأله گذشته درباره او جاری می شود.

مسأله 1655- اگر چیزی به زور در گلوی روزه دار بریزند، (یا سر او را به زور در آب فرو برند1) روزه او باطل نمی شود1. ولی اگر مجبورش کنند2 که روزه خود را 3 باطل کند مثلاً به او بگویند: اگر غذا نخوری ضرر مالی یا جانی به تو می زنیم و خودش برای جلوگیری از ضرر چیزی بخورد، روزه او باطل می شود4.

این مسأله در رساله آیت الله بهجت نیست.

1- سیستانی،وحید،مظاهری:اگرچیزی به زوردرگلوی روزه دار بریزند  روزه او باطل نمی شود...

2- وحید: ولی اگر اکراهش کنند...

3- سیستانی: به خوردن یا آشامیدن یا جماع...

4- سیستانی: و در غیر آن سه چیز نیز بنابراحتیاط واجب باطل شود.

*****

وحید: مسأله- اگر چیزی به زور در گلوی روزه دار بریزند .رزه او باطل نمی شود ولی اگر اکراهش کنند که روزه خود را باطل کند  -مثلا به او بگویند اگر غذا نخوری ضرر مالی یا جانی به تو می زنیم- و خودش برای جلوگیری از ضرر چیزی بخورد روزه او باطل می شود.

زنجانی:  مسأله- اگر چیزی به زور در گلوی روزه دار بریزند روزه او باطل نمی شود، همچنین است در سایر مبطلات ، مگر عمداً خود را در چنین شرایطی قرار داده باشد، ولی اگر مجبورش کنند که کارهایی را که روزه را باطل می کند انجام دهد، مثلاً به او بگویند: اگر غذا نخوری ضرر جانی به تو می زنیم و خودش برای جلوگیری از ضرر چیزی بخورد، روزه او باطل می شود.

مسأله 1656- روزه دار نباید جایی برود که می داند چیزی در گلویش می ریزند یا مجبورش می کنند که خودش روزه خود را باطل کند1، اما اگرقصد رفتن کند و نرود یا بعد از رفتن چیزی به خوردن ندهند روزه او صحیح است و چنانچه از روی ناچاری کاری که روزه را باطل می کند انجام دهد2 روزه او باطل می شود، ولی اگر چیزی در گلویش بریزند باطل شدن روزه او محل اشکال است3.

این مسأله دررساله آیت الله بهجت نیست

1- اراکی: و چنانچه رفت و از روی ناچاری کاری که روزه را باطل می کند انجام داد و یا چیزی درگلویش ریختند روزه او باطل می شود، بلکه اگر قصد رفتن کند و نرود باز هم روزه او باطل است.

سیستانی: و اگر برود و از روی ناچاری خودش کاری که روزه را باطل می کند انجام دهد روزه او باطل می شود و همچنین است بنابراحتیاط لازم اگر چیزی را در گلویش بریزند.

سبحانی: اگر قصد رفتن به چنین مکانی کند خواه برود یا نرود و خواه چیزی در گلویش بریزند یا نریزند روزه  او باطل است.

2- فاضل: و از اول هم بداند که ناچار می شود روزه او باطل می شود.

3- مظاهری: روزه او صحیح است اگرچه معصیت نموده است.

*****

گلپایگانی، خوئی، تبریزی، صافی، نوری: مسأله- روزه دار نباید جایی برود که می داند (گلپایگانی، صافی: یا ایمن از آن نباشد که) چیزی درگلویش می ریزند یا مجبورش می کنند که خودش روزه خود را باطل کند و اگر برود و چیزی در گلویش بریزند، یا از روی ناچاری خودش کاری که روزه را باطل می کند انجام دهد روزه او باطل می شود، بلکه اگر قصد رفتن کند، اگر چه نرود روزه اش باطل است.

زنجانی: مسأله- روزه دار در روزهای واجب که وقت آن تنگ است، مانند روزه ماه رمضان و روزه قضای ماه رمضان که وقتش تنگ شده، نباید جایی برود که می داند چیزی در گلویش میریزند یا مجبورش می کنند که خودش روزه خود را باطل کند، و اگر با توجه به این امر به چنین جایی برود و چیزی در گلویش بریزند، یا ازروی ناچاری کاری که روزه را باطل می کند انجام دهد روزه او باطل می شود بلکه اگر با توجه به مسأله، تصمیم به رفتن داشته باشد، روزه اش باطل می شود، اگر چه از تصمیمش منصرف شده و به آنجا نرود. و در این صورت همانند کسی است که قصد روزه نکرده است که تفصیل آن در مسأله های [1554] و [1564] و[1565] گذشت.

مکارم: مسأله- احتیاط واجب آن است که روزه دار به جایی نرود که می داند چیزی در گلویش می ریزند یا مجبورش می کنند که روزه را افطار کند، اما اگر قصد رفتن کند و نرود یا بعد از رفتن، چیزی به خوردش ندهند روزه اش صحیح است.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -