انهار
انهار
مطالب خواندنی

حرف زدن عمدی

بزرگ نمایی کوچک نمایی

مبطلات نمـاز

حرف زدن عمدی

 ششم : از مبطلات نماز آن است که عمداً کلمه ای بگوید که از آن کلمه قصد معنی کند اگر چه معنی هم نداشته باشد و یک حرف هم باشد بلکه اگر قصد هم نکند بنابراحتیاط واجب باید نماز را دوباره بخواند در صورتی که دو حرف یا بیشتر باشد، ولی اگر سهواً بگوید نماز باطل نمی شود.

*****

خوئی، تبریزی: ششم: از مبطلات نماز  آن است که عمداً کلمه ای بگوید که یک  حرف یا بیشتر باشد؛ اگر چه معنی هم نداشته باشد.

اراکی، گلپایگانی، صافی: ششم: از مبطلات نماز آن است که عمدا کلمه ای بگوید که دو حرف یا بیشتر باشد اگر چه معنی هم نداشته باشد ولی اگر سهوا بگوید نماز باطل نمی شود .

زنجانی: ششم: «کلام عمدی» از مبطلات نماز آن است که عمدا لفظی بگوید که دو حرف یا بیشتر باشد اگر چه معنی هم نداشته باشد. ولی اگر سهوا بگوید نماز باطل نمی شود

فاضل: ششم: از مبطلات نماز آن است که عمداً کلمه ای بگوید و آن را در معنایی استعمال کند ، خواه یک حرف باشد یا بیشتر، و اگر سهواً بگوید نمازش باطل نمی شود.

بهجت: ششم :[از مبطلات نماز]: آن که عمداً کلمه ای بگوید که دو حرف یا بیشتر داشته، ولی بی معنا باشد و یا این که یک حرف یا بیشتر بوده، ولی معنا داشته باشد.

سیستانی: ششم: از مبطلات نماز آن است که عمداً تکلم کند هرچند به کلمه ای که بیش از یک حرف نداشته باشد، اگر آن حرف مفهم معنای خودش باشد مثل (قِ) که در زبان عربی به معنای این است که (نگهداری کن) یا مفهم معنای دیگری مثل (ب) در جواب کسی که از حرف دوم الفبا سؤال کند. و چنانچه مفهم هیچ معنایی نباشد، اگر مرکّب از دو حرف یا بیشتر باشد باز هم بنابراحتیاط مبطل نماز است.

وحید: ششم: از مبطلات نماز آن است که عمدا تکلم نماید به لفظی که از دو حرف کمتر نباشد و مفید معنایی باشد چه قصد افاده آن معنی را داشته باشد یا نه، مگر اینکه جاهل قاصر باشد، و هم چنین است –بنابراحتیاط واجب- اگر دو حرف یا بیشتر داشته باشد و مفید معنی هم نباشد و در هر صورت اگر سهوا بگوید نمازش اشکال ندارد. وباید سجده سهو بجا اورد.

مکارم: ششم: حرف زدن. اگر عمداً حرف بزند حتی یک جمله، یا یک کلمه، حتی کلمه دو حرفی مانند «من» و «ما» نماز او باطل است بلکه بنابراحتیاط اگر دو حرف معنی دار هم نباشد نماز باطل می شود (منظور از احتیاط در مبطلات نماز آن است که نماز را تمام کرده بعد اعاده کند). سخن گفتن از روی سهو و فراموشی و نسیان، نماز را باطل نمی کند.

مظاهری: ششم: از مبطلات نماز آن است که عمدا جمله یا کلمه ای بگوید و از آن جمله یا کلمه قصد معنی کند گرچه معنی هم نداشته باشد.

سبحانی: ششم: از مبطلات نماز سخن گفتن است .

مسأله1132- اگر کلمه ای بگوید که یک حرف دارد، چنانچه آن کلمه معنی داشته باشد مثل «ق» که در زبان عرب به معنای این است که نگهداری کن1، چنانچه معنی آن را بداند و قصد آن را نماید ، نمازش باطل می شود ، بلکه اگر قصد معنای آن را نکند ولی ملتفت معنای آن باشد احتیاط واجب آن است که نماز را دوباره بخواند2.

این مسأله در رساله آیات عظام:  بهجت و مظاهری نیست

1- مکارم: و معنی آن را قصد کند نمازش باطل است و اگر قصد نکند، امّا متوجه معنی آن باشد، احتیاط آن است که نماز را اعاده کند.

وحید: در صورتی که قصد معنای آن را بکند نماز باطل می شود و هم چنین  است –بنابراحتیاط واجب- در صورتی که معنای آن را بداند  هر چند قصد معنا نکند و یا مفهم معنا نباشد

2- صافی: [و] بلکه اگر کلمه یک حرفی، معنی هم نداشته باشد احتیاط، دوباره خواندن آن است.

*****

خوئی، تبریزی، سیستانی: مسأله- اگر سهواً کلمه ای بگوید که یک حرف یا بیشتر دارد، اگر چه آن کلمه معنی داشته باشد، نمازش باطل نمی شود ولی (سیستانی: بنابراحتیاط) لازم است بعد از نماز سجده سهو بجا آورد چنانچه خواهد آمد.

زنجانی: مسأله- اگر با عمد لفظی بگوید که دو حرف یا بیشتر دارد، نمازش باطل می شود، اگر چه به قصد جدی نباشد، بلکه مثلاً به جهت شوخی آن لفظ را بگوید.

فاضل: مسأله- اگر کلمه ای بگوید چنانچه آن کلمه معنی داشته باشد مثل (ق) که در زبان عرب به معنای این است که (نگهداری کن) چنانچه معنی آن را بداند و قصد آن معنی را نماید نمازش باطل می شود، و اگر قصد معنی  آن را نکند ولی ملتفت معنای آن باشد نمازش باطل نمیشود و نیز اگر آن کلمه معنایی نداشته باشد و او هم آن را در معنایی استعمال نکند ولی اگر دو حرف یا بیشتر باشد در این دو صورت نیز بنابراحتیاط واجب نماز را باطل می کند.

سبحانی: مسأله- اگر کلمه ای را بگوید که دو حرف دارد مثل «من» و «ما» نماز او باطل می شود و هر گاه کلمه  ای بگوید که یک حرف بیشتر نباشد مانند «ق» که در زبان عرب به معنی نگهداری کن، چنانچه معنی آن را قصد کند نیز نماز او باطل می شود و اگر قصد معنای آن را نکند ولی ملتفت معنای آن باشد احتیاط واجب آن است  که نماز را دوباره بخواند.

مسأله 1133- سرفه کردن و آروغ زدن و آه کشیدن1 در نماز اشکال ندارد2، ولی گفتن آخ و آه و مانند اینها که دو حرف است اگر عمدی باشد3 نماز را باطل می کند4.

این مسأله در رساله آیت الله سبحانی نیست.

1- تبریزی: یا اشاره کردن...

2- زنجانی: ولی اگر عمدی باشد و از آن دو حرف تولید شود مانند آخ و آه ، نماز را باطل می کند بلکه اگر یک حرف هم تولید شود به احتیاط واجب نماز را باطل می کند.

وحید: و ناله کردن عمدی نماز را باطل می کند مگر اینکه جاهل قاصر باشد

3- خوئی، تبریزی، مظاهری: گفتن آخ و آه و مانند اینها، اگر عمدی باشد...

4- بهجت: ولی اگر بگوید «آه من ذنوبی» اشکال ندارد.

*****

مکارم: مسأله- سرفه کردن، آه کشیدن، عطسه زدن، نماز را باطل نمی کند ، هرچند عمدی باشد، ولی گفتن «آخ» و «آه» و مانند اینها که دو حرف دارد اگر عمدی باشد بنابراحتیاط واجب نماز را باطل می کند.

سیستانی: مسأله – سرفه کردن و آروغ زدن در نماز اشکال ندارد و احتیاط لازم آن است که در نماز اختیاراً «آه» نکشد و ناله نکند و امّا گفتن «آخ» و «آه» و مانند اینها، اگر عمدی باشد نماز را باطل می کند.

مسأله 1134- اگر کلمه ای را به قصد ذکر بگوید مثلاً به قصد ذکربگوید: «الله اکبر» و در موقع گفتن آن، صدا را بلند کند که چیزی را به دیگری بفهماند اشکال ندارد1 ولی چنانچه به قصد این که چیزی به کسی بفهماند بگوید2، اگر چه قصد ذکر هم داشته باشد، نماز باطل می شود.

این مسأله در رساله آیت الله سبحانی نیست.

1- خوئی، تبریزی،زنجانی، مظاهری: بلکه اگر به قصد این که چیزی به کسی بفهماند کلمه ای را به قصد ذکر بگوید اشکال ندارد.

سیستانی: و همچنین اگر کلمه ای را به قصد ذکر بگوید هرچند بداند که این کار سبب می شود که کسی متوجه مطلبی شود اشکال ندارد ولی اگر اصلاً قصد ذکر نکند یا قصد هر دو امر را بکند به نحوی که لفظ را در هر دو معنی به کار برده باشد، نمازش باطل می شود و امّا اگر قصد ذکر کند و انگیزه اش در گفتن ذکر، متوجه کردن غیر باشد، نمازش صحیح است.

صافی: بلکه چنانچه برای اینکه چیزی را به کسی بفهماند ، به قصد ذکر آن را بگوید، نماز باطل نمی شود.

2- بهجت: کلمه ای را که مناسب مقصودش بگوید...

وحید: یا به قصد ذکر و فهماندن با هم بگوید نماز باطل می وشد مگر اینکه جاهل قاصر و در غیر تکبیرة الاحرام باشد و اگر به قصد ذکر بگوید و اما آنچه او را بر این قصد وادار کرده ، فهماندن چیزی به غیر باشد نماز باطل نمی شود

*****

مکارم: مسأله- ذکر خدا، قرائت قرآن و دعا، در هر جای نماز جایز است، اگر جمله ای را مانند الله اکبر به قصد ذکر خدا بگوید، اما در موقع گفتن، صدا را بلند کند که چیزی را به دیگری بفهماند اشکال ندارد، ولی دعا و ذکر به زبانهای غیر عربی اشکال دارد.

مسأله 1135- خواندن قرآن درنماز، غیر از چهار سوره ای که  سجده واجب دارد و در احکام جنابت گفته شد 1و نیز دعا کردن در نماز اشکال ندارد اگر چه به فارسی یا زبان دیگر باشد2.

این مسأله در رساله آیت الله سبحانی نیست.

1- خوئی، تبریزی: غیر از چهار آیه ای که سجده واجب دارند و در احکام جنابت گفته شد...

زنجانی: غیر از چهار آیه ای که سجده واجب دارند و در  مسأله [355 و 1093]گفته شد...

نوری: در مسأله [355 ] گفته شد....

2- گلپایگانی، خوئی، زنجانی، تبریزی، صافی: احتیاط مستحبّ آن است که به غیر عربی دعا نکند.

فاضل: احتیاط واجب این است که به عربی باشد.

مکارم: دعا و ذکر به زبانهای غیر عربی اشکال دارد.

*****

سیستانی: مسأله- خواندن قرآن و دعا کردن در نماز اشکال ندارد ولی احتیاط مستحبّ آن است که به غیر عربی دعا نکند. حکم چهار آیه ای که سجده واجب دارد، در احکام قرائت مسأله [983] گفته شد.

بهجت: مسأله- قرآن یا دعا خواندن در نماز اشکال ندارد، مگر چهار آیه ای که سجده واجب دارند و در مسأله [1093] گذشت یا این که دعا خواندن، به طوری که به نظم واجب در قرائت و یا ذکر واجب صدمه بزند و یا نفرین بر مؤمن باشد که در این صورت ، نماز باطل خواهد بود. دعا یا ذکر خداوند متعال به هر لغتی که مخصوص نمازگزار باشد، در بین نماز اگر چه به عربی نباشد ، مانعی ندارد ولی خلاف احتیاط است حتی در قنوت ولی بنابراحتیاط واجب ذکرهای مستحبی رکوع، سجود و تشهّد را به غیر عربی نخواند.

وحید: مسأله-  -خواندن قرآن به قصد قرانیت-  نه قصد جزئیت در نماز- به غیر از چهار آیه ای که سجده واجب دارد و نیز دعا کردن در نماز اشکال ندارد ولی مستحب آن است که به غیر عربی دعا نکند.

مسأله 1136- اگر چیزی ازحمد و سوره و ذکرهای نماز را عمداً 1 یا احتیاطاً چند مرتبه بگوید اشکال ندارد2.

1- خوئی، وحید: بدون قصد جزئیّت...

زنجانی: بدون قصد وجوب یا استحباب ذکر خاص چند مرتبه بگوید اشکال ندارد، ولی اگر از روی وسواس چند مرتبه بگوید  چنانچه به مسأله آگاه باشد و بتواند به وسواس عمل نکند  گناهکار است و نمازش هم باطل است.

2- اراکی، گلپایگانی: ولی اگر از روی وسواس چند مرتبه بگوید نماز باطل می شود.

بهجت: مگر این که به نظم واجب دیگر، مثل قرائت و یا ذکر واجب صدمه بزند.

صافی، فاضل: ولی اگر از روی وسواس چند مرتبه بگوید اشکال دارد.

وحید: ولی اگر از روی وسواس چند مرتبه بگوید حرام است اما بطلان نماز محل اشکال است.

سبحانی: مشروط به اینکه از روی وسواس نباشد.

مظاهری: ولی اگر به خاطر وسوسه باشد جایز نیست.

*****

مکارم: مسأله- تکرار کردن آیات حمد و سوره یا ذکرهای رکوع و سجود و تسبیحات برای ثواب یا برای احتیاط مانعی ندارد، اما اگر به خاطر وسوسه باشد اشکال دارد.

مسأله 1137- در حال نماز، انسان نباید به دیگری سلام کند و اگر دیگری به او سلام کند1، باید طوری جواب دهد که سلام مقدم باشد مثلاً بگوید «السلام علیکم» یا «سلام علیکم» و نباید «علیکم السلام» بگوید.

1- گلپایگانی، اراکی، صافی: باید همانطور که او سلام کرده جواب دهد مثلاً اگر گفته «سلام علیکم» در جواب بگوید «سلام علیکم» ولی در جواب «علیکم السلام» (اراکی: بنابراحتیاط واجب) باید بگوید «سلام علیکم».

خوئی، تبریزی: بنابراحتیاط واجب باید همانطور که او سلام کرده، جواب دهد مثلاً اگر گفته «سلام علیکم» در جواب بگوید «سلام علیکم» ولی در جواب «علیکم السلام» هر صیغه ای که می خواهد می تواند بگوید.

وحید: باید همانطور که او سلام کرده جواب دهد مثلا اگر گفته «سلام علیکم» در جواب بگوید «سلام علیکم» مگر در جواب «علیکم السلام»  که بنابراحتیاط واجب باید بگوید:  «سلام علیکم»

سیستانی: باید جواب دهد ولی جواب باید مثل سلام باشد یعنی نباید بر اصل سلام اضافه داشته باشد مثلاً نباید در جواب بگوید «سلام علیکم و رحمة الله و برکاته» بلکه بنابراحتیاط لازم نباید لفظ «علیکم » یا «علیک» را بر لفظ سلام در جواب مقدم بدارد اگر آن کسی که سلام کرده اینچنین نکرده باشد؛ بلکه احتیاط مستحب آن است که جواب کاملاً همانطور که او سلام کرده باشد مثلاً اگر گفته «سلام علیکم» در جواب بگوید «سلام علیکم» و اگر گفته «سلام علیک» بگوید «سلام علیک» ولی در جواب «علیکم السلام» می تواند «علیکم السلام» یا «السلام علیکم» یا «سلام علیکم» بگوید.

مکارم: جواب او واجب است امّا جواب باید مانند سلام باشد مثلاً اگر گفت «السلام علیک» در جواب بگوید «السلام علیک» و اگر بگوید «سلام علیکم» در جواب بگوید «سلام علیکم» حتی اگر بگوید «سلام» در جواب باید بگوید «سلام».

بهجت: باید مثل سلام او جواب دهد، بنابراین اگر گفت : «سلام علیکم» جواب بگوید : «سلام علیکم» و اگر گفت : «السلام علیک» باید در جواب بگوید : «السلام علیک».

مظاهری: باید جواب او را بدهد.

*****

زنجانی: مسأله- در حال نماز، انسان نباید به دیگری سلام کند ولی باید جواب سلام مسلمان ممیز را بدهد،  به این شکل که اگر سلام کننده کلمه «سلام» را بر «علیکم» و مانند آن مقدم داشت، باید نمازگزار در جواب سلام را مقدم دارد و به احتیاط مستحبّ از سایر جهات نیز همانطور که او سلام کرده جواب دهد ، مثلاً اگر «السلام» - با الف و لام- گفته او نیز با الف و لام جواب بگوید، و اگر «علیکم » به صیغه جمع – گفته، او نیز به صیغه جمع جواب دهد، و چنانچه سلام کننده «علیکم» و مانند آن را بر سلام مقدم داشت، بنابراحتیاط واجب با صیغه های سلامی که در قرآن وارد شده است مانند «سلام علیک» یا «سلام علیکم» به قصد این که از قرآن است جواب بگوید.

مسأله 1138- انسان باید جواب سلام را چه در نماز یا در غیرنماز فوراً بگوید 1و اگر عمداً یا از روی فراموشی جواب سلام را به قدری طول دهد، که اگر جواب بگوید، جواب آن سلام حساب نشود، چنانچه در نماز باشد نباید جواب بدهد و اگر در نماز نباشد، جواب دادن واجب نیست.

1- وحید: انسان باید جواب سلام را  -در نماز یا غیر آن- فورا طوری بگوید که عرفا جواب آن سلام باشد...

*****

مکارم: مسأله- در غیر نماز هم جواب سلام واجب، اما سلام کردن مستحبّ است و باید جواب را طوری بگوید که جواب سلام محسوب شود، یعنی اگر زیاد فاصله بیندازد که جواب محسوب نشود کار حرامی کرده و جواب دادن واجب نیست.

مسأله 1139- باید جواب سلام را طوری بگوید که سلام کننده بشنود، ولی اگر سلام کننده کر باشد1 چنانچه انسان به طور معمول جواب او را بدهد کافی است2.

این مسأله در رساله آیت الله سبحانی نیست.

1- خوئی، تبریزی، وحید، مظاهری: یا سلام داده و تند رد شود...

فاضل: باید با بلند کردن صدا یا با اشاره، طوری جواب او را بدهد که بشنود یا متوجه جواب سلام شود.

سیستانی: یا سلام داده و تند رد شود، چنانچه ممکن باشد که جواب سلام را با اشاره یا مانند آن به او بفهماند جواب دادن لازم است و در غیر اینصورت جواب دادن در غیر نماز لازم نیست و در نماز جایز نیست.

مکارم: یا درمحیطی است که سر و صدا زیاد است چنانچه به طور معمول جواب دهد کافی است و احتیاط آن است که با اشاره نیز به او بفماند.

2- گلپایگانی، صافی: و درصورت امکان با حرکت لب یا اشاره جواب را بفهماند.

تبریزی: و چنانچه سلام را در نامه یا با سفارش شخصی بفرستد جواب واجب نیست.

*****

زنجانی: مسأله- باید جواب سلام را به سلام کننده بفهماند، اگر چه سلام کننده کر باشد، و لازم نیست جواب سلام را طوری بگوید که سلام کننده بشنود، و اگر فهماندن جواب سلام به سلام کننده ممکن نباشد، مثل این که شخص به انسان سلام کند و به سرعت رد شود، و یا از تلویزیون یا رادیو سلام بدهد، ظاهراً جواب سلام لازم نیست.

مسأله 1140- نمازگزار1 جواب سلام را به قصد جواب2 بگوید نه به قصد دعا3.

این مسأله در رساله آیت الله مظاهری نیست.

1- نوری، فاضل: باید نمازگزار ...

2- اراکی: به قصد قرآن...

3- مکارم: به قصد جواب بگوید نه به قصد قرائت بعضی از آیات قرآن و مانند آن.

*****

گلپایگانی، صافی: مسأله- جواب سلام را باید به قصد ردّ تحیّت بگوید، نه به قصد قرآن یا دعا.

خوئی، تبریزی: مسأله- واجب نیست که نمازگزار جواب سلام را به قصد دعا بگوید، یعنی از خداوند عالم برای کسی که سلام کرده سلامتی بخواهد . بلکه به قصد تحیّت نیز بگوید، مانعی ندارد.

سیستانی: مسأله- واجب است نماز گزار جواب سلام را به قصد تحیّت بگوید و مانعی ندارد که قصد دعا هم بکند یعنی از خداوند عالم برای کسی که سلام کرده سلامتی بخواهد.

زنجانی: مسأله- جواب سلام راباید به قصد تحیّت (یعنی قصد احترام) مخاطب بگوید و لازم نیست  در جواب سلام  قصد دعا  هم داشته باشد  یعنی از خداوند عالم برای کسی که سلام کرده سلامتی بخواهد.

بهجت: مسأله- نمازگزار می تواند بجای ردّ سلام، جواب سلام را به قصد دعا بگوید.

وحید: مسأله- باید نمازگزار جواب سلام را به قصد تحیت بگوید هر چند در نظر گرفتن دعا هم مانعی ندارد.

مسأله 1141- اگر زن یا مرد نامحرم یا بچه ممیّز، یعنی بچه ای که خوب و بد را می فهمد1، به نمازگزار سلام کند2، نمازگزار باید 3 جواب او را بدهد4.

این مسأله در رساله  آیت الله مظاهری نیست.

1- بهجت: و به معنای سلام آگاه است...

2- مکارم: به نمازگزار یا غیر نمازگزار سلام کند جواب او واجب است.

3- اراکی، فاضل: نمازگزار می تواند ...

4- گلپایگانی، صافی: ولی درجواب سلام زن باید بگوید: «سلام علیک» و کاف را زیر و زبر و پیش ندهد.

خوئی، تبریزی: ولی درسلام زن که «سلام علیک» بگوید، باید بگوید: «سلام علیک».و کاف را زیر و زبر و پیش ندهد. (تبریزی: و بعید نیست در صورتی که کاف را زن با زبر گفته در جواب با زیر بگوید عیبی نداشته باشد).

فاضل: و بهتر است به قصد دعا، جواب بگوید.

سیستانی: و اگر زن به لفظ «سلام علیک» سلام کند، می تواند در جواب بگوید: «سلام علیک» یعنی کاف را زیر دهد.

وحید:  ولی اگر زن در سلام بگوید : «سلام علیک» بنابراحتیاط واجب باید نمازگزار بگوید  «سلام علیک» و کاف را زیر و زبر ندهد.

*****

زنجانی: مسأله- اگر زن یا مردی نامحرم مسلمان یا بچه ممیز مسلمان ، یعنی بچه ای که خوب و بد را می فهمد سلام کند باید جواب او را بگوید ، چه در حال نماز باشد ، چه نباشد.

 

 

مسأله 1142- اگر نمازگزار جواب سلام را ندهد معصیت کرده ولی نمازش صحیح است.

این مسأله در رساله آیت الله سبحانی نیست.

مسأله 1143- اگر کسی به نمازگزار غلط سلام کند 1، به طوری که سلام حساب نشود، جواب او واجب نیست2.

این مسأله در رساله آیت الله سبحانی نیست.

1- سیستانی: بنابراحتیاط واجب باید صحیح جواب بگوید.

2- بهجت: مگر این که احتمال بدهد که سلام کننده نمی تواند به طور صحیح سلام دهد، که در این صورت ردّ سلام واجب است.

فاضل: و اگر سلام حساب شود جواب او واجب است و بهتر است به قصد دعا جواب بدهد.

گلپایگانی، صافی، نوری: جواب او جایز نیست. (صافی: ولی اگر سلام حساب شود جواب او واجب است).

*****

زنجانی: مسأله- اگر کسی غلط سلام کند به طوری که سلام حساب نشود، جواب او واجب نیست ، و چنانچه در حال نماز باشد جایز نیست.

مکارم: مسأله-  هرگاه سلام از روی مسخره یا شوخی باشد و یا طوری غلط بگوید که سلام حساب نشود جواب آنها  لازم نیست و احتیاط واجب آن است که در جواب سلام غیر مسلمان فقط «سلام» بگوید یا تنها «علیک».

وحید: مسأله- اگر کسی به نمازگزار غلط سلام کند به طوری که سلام حساب شود جواب او واجب و بنابراحتیاط باید به طور  صحیح باشد ، ولی اگر به طوری باشد که سلام حساب نشود جواب او جایز نیست.

مسأله 1144- جواب سلام کسی که از روی مسخره یا شوخی سلام می کند1 واجب نیست2 و احتیاط واجب آن است که در جواب سلام مرد و زن غیر مسلمان بگوید: «سلام» یا فقط «علیک»3.

این مسأله در رساله آیت الله سبحانی نیست.

1- گلپایگانی، زنجانی: و جواب سلام مرد و زن غیر مسلمان...

خوئی، تبریزی، سیستانی: و جواب سلام مرد و زن غیر مسلمان در صورتی که ذمّی نباشند واجب نیست و اگر ذمّی باشند بنابراحتیاط واجب به کلمه «علیک» اکتفا شود.

2- گلپایگانی، صافی، زنجانی: و چنانچه در نماز باشد جایز نیست (صافی: و جواب سلام غیر مسلمان در نماز جایز نیست و در غیر حال نماز به گفتن «علیک» اکتفا شود).

وحید: و جواب سلام مرد و زن غیر مسلمان بنابراحتیاط واجب است. و در جواب اکتفا کند به   کلمه «سلام» یا  کلمه «علیک» هر چند احوط آن است که به کلمه «علیک » جواب دهد.

3- فاضل: احتیاط واجب آن است که در جواب سلام مرد و زن غیر مسلمان اهل ذمّه بگوید«علیک».

مظاهری: خوب است در جواب سلام غیر مسلمان گفته شود «علیک».

مکارم: رجوع کنید به ذیل مسأله 1143.

*****

بهجت: مسأله- جواب سلام کسی که مسلمان نیست، در نماز ، واجب نیست بلکه جایز هم نیست؛ ولی در غیر نماز، ممکن است جواب به لفظ «سلام» فقط یا «علیک» فقط، جایز باشد؛ مگر این که مصلحتی در کار باشد که در این صورت با قصد قرآن خواندن، «سلام علیک» یا «سلام علیکم» می گوید که در این صورت، جایز و گاهی خوب و گاهی واجب می شود.

مسأله 1145- اگر کسی به عده ای سلام کند، جواب سلام او بر همه آنان واجب است، ولی اگر یکی از آنان جواب دهد کافی است.

مسأله 1146- اگر کسی به عده ای سلام کند و کسی که سلام کننده قصد سلام دادن به او را نداشته، جواب دهد، باز هم جواب سلام او بر آن عده واجب است.1

این مسأله دررساله آیات عظام: بهجت و مکارم وسبحانی ومظاهری نیست

1-وحید:جواب سلام اوازدیگران ساقط می شود

مسأله 1147- اگر به عده ای سلام کند و کسی که بین آنها مشغول نماز است شک کند که سلام کننده قصد سلام کردن به او را هم داشته یا نه، نباید جواب بدهد، و همچنین است 1 اگر بداند قصد او را هم داشته ولی دیگری جواب سلام را بدهد2. اما اگر بداند که قصد او را هم داشته 3 و دیگری جواب ندهد4، باید جواب او را بگوید5.

این مسأله در رساله آیت الله مظاهری نیست.

1- سیستانی: بنابراحتیاط واجب...

2- زنجانی: ولی می داند دیگری جواب سلام را می دهد...

3- بهجت: یا این که به وسیله ای بفهمد که فقط او را قصد کرده است...

4- زنجانی: یا شک داشته باشد دیگری جواب سلام را می دهد یا نه...

سیستانی: یا شک کند که جوابش را داده اند یا نه...

5- تبریزی: و [اگر]  قبل از آن که دیگری جواب دهد او جواب بگوید، مانعی ندارد.

بهجت: ولی اگر بچه ممیزی هم جواب سلام را داد، بنابرأظهر از نمازگزار و دیگران ساقط می شود.

مسأله 1148- سلام کردن مستحبّ است 1 و خیلی سفارش شده است 2 که سواره بر پیاده و ایستاده به نشسته و کوچکتر به بزرگتر سلام کند3.

1- مکارم: سلام کردن از مستحبات مؤکّد است و در قرآن مجید و روایات اسلامی روی آن تأکید فراوان شده است...

2- سیستانی: در روایت است ...

زنجانی: بسیار سفارش شده است ...

وحید: در اخبار سفارش شده است...

مکارم :و سزاوار است...

3- زنجانی: و ا گر مسلمان ممیزی سلام کرد جواب دادن آن بر مکلف واجب است.

مسأله 1149- اگر دو نفر با هم به یکدیگر سلام کنند، بر هر یک واجب است جواب سلام دیگری را بدهد1.

1- خوئی، تبریزی، سیستانی، مکارم، زنجانی، وحید: بنابراحتیاط واجب (وحید: بنابراحتیاط) باید هر یک جواب سلام دیگری را بدهد.

*****

بهجت: مسأله- اگر دو نفر با هم در یک زمان به یکدیگر سلام کنند بر هر یک واجب است جواب سلام دیگری را بدهد ولی احتمال دارد که بر هیچکدام ردّ سلام واجب نباشد، و اگر کسی به یکی از دو نفر – بدون تعیین – سلام کرد، جواب سلام بر هیچکدام واجب نیست و درحال نماز جایز نیست.

مسأله اختصاصی

مکارم: مسأله 1029- این که بعضی در جواب سلام می گویند: «سلام از من » کافی نیست، بلکه سلام دیگر از ناحیه شخص مقابل محسوب می شود و هر دو احتیاطاً باید بعد از آن جواب دهند.

مسأله 1150- در غیر نماز، مستحب است جواب سلام را بهتراز سلام بگوید مثلاً اگر کسی گفت «سلام علیکم» در جواب بگوید «سلام علیکم و رحمة الله»

این مسأله در رساله آیت الله بهجت نیست


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -